هر که بر حضرت دادار توکل دارد مخلصی زود پدید آیدش از قید هموم وانکه با طاعت و پرهیز رود بر در او شافعش بود و بود گر چه جهولست و ظلوم مکن اندیشه بیهوده ز نیک و بد کار که بد و نیک جهان هست یکایک محتوم طالع ار سعد و گر نحس بفرمان ویست نبرد ره بقضا معتقد رمل و نجوم بودنی عاقبت الامر بباشد لیکن هر یکی را اجلی باشد و وقتی معلوم هر کسی را ز پی کار دگر ساخته اند دست داود کند آهن و پولاد چو موم راه تسلیم و رضا گیر که نگشود کسی گر چه کوشید بسی پرده سر مکتوم سخن ابن یمین گوش تو گر بنیوشد شود آکنده صدف وار بدر منظوم ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۶٣٢ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93485