ای نفس سپیده دم جان دهمت بخدمتی گر بجناب حضرت آصف عهد بگذری بحر سحائب کرم کان مواهب نعم مهر سپر مهتری اختر برج سروری خواجه عماد ملک و دین آنکه بکلک درفشان کرد سپهر فضل پر کوکب دری دری آنکه ز رای او بجان لمعه نیم ذره را از پی اقتباس شد مهر سپهر مشتری چون برسی بحضرتش جان و جهان فدای تو ز ابن یمین رسالتی گر بجناب او بری گو شرف قبول تو یافته ام ز مقبلی ور چه که دور بوده ام از در تو ز مدبری وین شرف دگر که تو از ره بنده پروری بر سر جمع برده ئی نام رهی بچاکری ورد منست ازین طرب شعر تر سخنوری کآب حیات میچکد از سخنش ز بس تری بنده غریب شهر تو ای تو غریب در جهان از تو غریب کی بود رسم غریب پروری عمر تو باد تا ابد تا ز تو اهل فضل را تا برسد بسروری مایه بود ببرتری ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ٨٠٣ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93656