مرا ز خدمت عالیجناب آصف عهد علاء دولت و دین هندوی مبارک رای ملامت آن نفس افزود و نفرت آندم خاست که عزم ثابت او را برفت پای از جای نشاند بیهنرانرا بجای اهل هنر ندید هیچ تفاوت ز کوف تا بهمای بر آستان چنوئی اقامت چو منی برای منصب و مالست یا برای خدای چو این دو نیست مهیا چرا بمدحت او زبان بهر زه درائی گشوده ام چو درای عجب که خواجه ندانست و داند اینمعنی کسیکه باز تواند شناخت سر از پای که هجو نیز توان گفت و هیچ مشکل نیست بدان زبان که بود خواجه را مدیح سرای ابن یمین فَرومَدی : دیوان اشعار : قطعات : قطعات : شمارهٔ ٨٧۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/93729