اجل منتخب الدین اوحد الفقرا کند قبول سلام و دعا برون زشمار بغایتی بلقای تو آرزو مندم که شرح دادن بعضی از آن بود دشوار تو خویشتن زمی اندر کنار گیر از آنک گرفته حجره محروس دیگری بکنار وگرت دست رسد درد گر صلت پیوند که آن ستیره بیکبارگی گسست مهار عنان بوقت نگهدار سخت و سست مگیر که تا برون نکند سر زنیفه شلوار تو سخت میکن و مرز آب میده و میرو که قلتبانی ازو در جوار باشد خوار ولی تو تنگ مکن دل که در نخواهی ماند بهیچ جا بچنین کیر از چنان کفتار نعوذ بالله ازین گفته خاکمان بدهن ز طیبتی که درو واجبست استغفار جمال‌الدین عبدالرزاق : دیوان اشعار : قصاید : شمارهٔ ۶۴ - خطاب بمنتجب الدین گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/94583