طائم الدهر اسبکی دارم که بده روز روزه نگشاید روز چون یوز خسته میخسبد شب چو سگ پاس درهمی پاید در رکوعست سال و مه لیکن گه گهی در سجود افزاید پاره کاه آرزو کردست مدتی رفت و بر نمی آید روز عیدست و هر کسی لابد بطعامی دهان بیالاید گر تفضل کند خداوندم پاره کاه و جوش فرماید ورنه رخصت دهد که اندر شرع روزه عید داشتن شاید جمال‌الدین عبدالرزاق : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۴۹ - صائم الدهر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/94722