عشقبازی با چو تو یاری خوشست جان فدا کردن ترا کاری خوشست عاشقی گر خود همه درد دلست درد دل از چونتو دلداری خوشست بست خورشید از تو زناری ز کفر گر همه کفرست زناری خوشست گفتم از هجر تو جانم رفت گفت گو بدوزخ نار تو ناری خوشست گوید آری چون بخواهم بوسه گر دروغست ارنه این آری خوشست گفتمش دل باز ده گفتا کدام خشک ریشه چونتو طراری خوشست جمال‌الدین عبدالرزاق : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۱۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/94842