دل من زان کسی بیغم نیابد که آن جوید که در عالم نیابد چرا جویم وفا از تو که هرگز کسی حسن و وفا با هم نیابد دلم خون شد ببوی دوستی نیک ببد راضی است ترسم هم نیابد نزد بر پای کس بوسی که حالی ز دستش سیلی محکم نیابد چه مایه شادی دل خورد آخر ز محرومی که یک محرم نیابد گل خوش طبع همدم با صبا هست دهان نگشاید او همدم نیابد جمال‌الدین عبدالرزاق : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/94884