دوش در گلستان سحرگاهی پرده برداشت غنچه ناگاهی چشم بلبل بر او فتاد از دور کرد ربی و ربک اللهی گل بصد لطف گفت خندانش برگ مهمان بساز یک ماهی گفت نرگس فدای مقدم گل شکل این شش ستاره و ماهی بهر گل دارم این ببار آری چه کند سیم؟ عمر کوتاهی بر نرگس دوید بلبل و گفت که تو بر لشگر چمن شاهی عاشقی مفلسم حریف بدست وجه یک ماه چاره راهی منم امروز از زر و سیمت وامخواهی برای دلخواهی تا بآن عاشقیت آموزم تا کنم مطربیت گه گاهی جمال‌الدین عبدالرزاق : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/94988