خجسته طلعت والای ناصرالدین شاه خجسته باد به بالای میر کیوان جاه امیر دوست محمد سرآمد امرا ستوده خازن و داماد ناصرالدین شاه بر غم دشمنش از بهر حرز جان بخشید زمهر خلعت تن پوش شاه مهر کلاه بزرگوار امیری که از کمال و جلال فلک ندید نظیر و نبیندش اشتباه سپهر صورت و معنی جهان مجد و شرف که آستان جلالش زمانه راست پناه زعدل او نه به جز بر درخت بارگران به عهد او نه به جز شب کسی برور سیاه زسروری و بزرگی بر آستانه ی او سران ملک بسایند از انکسار جباه زهی به مرتبه داماد خاص شاهنشاه خهی زنام نکو دوست با رسول الله به پای اسب جلالش تو پیل گردون مور به جنب فر و شکوه تو کوه آهن کاه به راه جاه تو دشمن فکند چاه و به عکس زلطف دوست اثر بر حلاف شد ناگاه چو آفتاب فلک ای عزیز مصر شرف برآمد اختر بختت چو یوسف از تک چاه ببین که دور فلک کرده خسته و پیرم نهاده بر دلم از بس که محنت جانکاه غم زمانه چنانم زپا درآورده که نیست قوت آن کز جگر برآرم آه تو شاه کشور جودی و من گدای درت یکی به جانب فرزین بکن زمهر نگاه به بار بر سر من ای سحاب جود و کرم نسوخته مرا تا زبرق فاقه گیاه به بخش نان رهی سال و مه به استمرار که در پناه تو باشم چو بندگان به رفاه اشاره ای است کفایت کنون به دولت تو دعا کنم که شود دشمنت ذلیل و تباه همیشه تا که بود رستگاری مؤمن به ذکر طیّبه ی لا اله الّا الله به کامرانی و عشرت بمان به کوری خصم در آفتاب جهان تاب ظلّ ظلّ الله محیط قمی : هفت شهر عشق : شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح امیر دوست محمد خان معیّر الممالک دام مَجده گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96040