دوزم شکاف سینه چو دل جلوه گاه کرد خود هم به روز رشک نیارم نگاه کرد دل خو به آه کرده بنوعی که روز وصل هرچند خواست در دلی گوید آه کرد ای برق آه، تیرگی از روز ما مبر روزیست این که چشم سیاهش سیاه کرد مردم در آرزویت و ترسم که روز حشر باید زبیم خوی تو ضبط نگاه کرد گفتم نظر به بندم و از گریه بس کنم از چاک های سینه خونابه راه کرد ابوالحسن فراهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96122