باورم آید اگر گوید جفا کمتر کنم ساده لوحم هرچه میگویند من باور کنم شمع سان خاکستر خود ریختم بر سر چرا خویش را ممنون گلخن بهر خاکستر کنم سر نهم بر خاک کوی او ازین پس چون نماند قدرتی کان خاک را برگیرم و بر سر کنم بس که لذت یافتم از خارخار عشق او خار بر سر نهم چون تکیه بر بستر کنم دوستان گویند فکر دلبر دیگر مکن کو دل دیگر که فکر دلبر دیگر کنم ابوالحسن فراهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96137