عالم به غیب اگر نیست چون هر که را قرین شد
نشنیده زونویسد هرچش گذشت در دل
آب سیه برآرد و از قعر بحر تیره
در ثمین نماید چون آورد به ساحل
از ضعف میبرندش بر دوش و این عجب تر
گز یک قدم تواند رفتن ز چین به بابل
گر جمله جهان را چومیر جمله عالم
بخشد نمی کند سر بالا ز شرم سایل
ابوالحسن فراهانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۲۴
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/96181