دل همان غمناک و شد در عشق چشم من سفید خانه تاریک است و از مهر رخش روزن سفید بس که هردم مینهم بر چشم گریان نامه ات نامه ات ترسم شود آخر چو چشم من سفید گرچه گل گردد سفید از آفناب اما ز شرم گر ترا بیند بخواهد کشت در گلشن سفید نامد از بخت سیه کاری تو کردی تیغ ناز سرخ از خونم که بادا رویت ای دشمن سفید ابوالحسن فراهانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96216