تا به کی پنهان زما ای آب حیوان زیستن گرچه رسم آب حیوان است پنهان زیستن اتحادی هست با معشوق عاشق را به بین از زلیخا عشق و از یوسف بزندان زیستن بی تو رفتم در گلستان غنچه از من کسب کرد در گلستان بودن و سر در گریبان زیستن سوزم از غیرت که با جان ها غمت آمیخته ورنه مردم از چه نتوانند بی جان زیستن ابوالحسن فراهانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۳۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96239