در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست دیوانه را مقام بویرانه خوشترست این قطره های اشک عقیقی زمان زمان در دیده ام ز سبحه صد دانه خوشترست ای پندگو خموش که در گوش جان من یک ناله ی حزین ز صد افسانه خوشترست سوزیست گرم شام و سحر شمع را ولی این سوختن ز جانب پروانه خوشترست ساقی من اختیار ندارم ز بیخودی در دست اختیار تو پیمانه خوشترست شرم و ادب نه شیوه ی شوخی و دلبریست در نرگس تو شیوه ی مستانه خوشترست تا کی درون پرده کشیدن شراب عشق این گیر و دار بر در میخانه خوشترست دیوانه شد فغانی ورست از کمند عقل آزادگی بمردم دیوانه خوشترست بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96607