نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد بکجا روم ندانم که دلم قرار گیرد شده ام خراب آن دم که چنان میان نازک دهدم به دست و آنگه ز میان کنار گیرد نبود بسوز عاشق دل مدعی ندانم که ببزم یار خود را بچه اعتبار گیرد مشو ای رقیب یارش بشسکت خاکساران ز چنان گلی مبادا که دلی غبار گیرد ز جواب تلخ ساقی چو خراب شد فغانی دگر از لبش مرادی بچه اعتبار گیرد بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96647