ماه من از خانه مست شب بهوای که شد ساقی بزم که گشت شمع سرای که شد دولت دیدار او باز کرا رخ نمود آینه ی حسن او روی نمای که شد غمزه پنهانیش آفت جان که گشت خنده ی زیر لبش باز بلای که شد عشوه و نازش کرا داد بشوخی فریب مکر و فسونش دگر مهر و وفای که شد گرنه بمستان خویش چاک گریبان نمود جامه ی صد ناتوان چاک برای که شد بر سر زانوی که مانده سرو خواب کرد هیکل و بازوی او دست دعای که شد بر دل سخت که داشت آه فغانی اثر هر نفس گرم او داغ جفای که شد بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96653