برغم من بحریفان می شبانه مکش مسوز جان من و آه عاشقانه مکش گذار تا بروم گرد بازی اسبت هوای ره مکن ایشوخ و تازیانه مکش ز کاکل تو دل تیره بخت میجویم مرو بتاب و سر از من بهر بهانه مکش سیاهی مژه ات موجب هلاک منست بناز سرمه در آن چشم آهوانه مکش فروغ بزم فغانی بود ز شعله ی دل بگو چراغ درین تنگنا زبانه مکش بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96792