خوبان دل غمناک ندانند چه حاصل درد جگر چاک ندانند چه حاصل چند اینهمه از دور نگه کردن و مردن قدر نظر پاک ندانند چه حاصل ما بهر جوانان ز سر خویش گذشیم این مرتبه را خاک ندانند چه حاصل دانند که بر عاشق خود جور توان کرد بی مهری افلاک ندانند چه حاصل تو غمزه روان کرده و مردم بنظاره انگیز تو بی باک ندانند چه حاصل افسوس که نور شجر وادی ایمن از شعله ی خاشاک ندانند چه حاصل سر تا بقدم جانی و دل مرده حریفان خاصیت تریاک ندانند چه حاصل این همنفسان حال دل زار فغانی با این همه ادراک ندانند چه حاصل بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96828