روز از روز زبونتر کندم گردون بین بخت فیروز نگر طالع روز افزون بین در رهم نیشتری خاست زهر قطره ی اشک اثر دیده ی گریان و دل پر خون بین ایکه از لیلی گمگشته نشان می طلبی قدمی پیش نه و بادیه ی مجنون بین هر کجا سبز خطی هست تماشا آنجاست نقش چین دل نرباید رقم بیچون بین آب حیوان نبرد زنگ ز آیینه دل نوش کن باده ی رنگین و رخ گلگون بین دست کوته منگر نکته ی سنجیده شنو جامه ی پاره چه بینی سخن موزون بین خیز و همراه فغانی بدر میکده آی تشنه یی چند جگر سوخته در جیحون بین بابافغانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۴۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/96921