ای غایت اندیشه ی دانش سخنت را می بوسم و می دارم چون دیده گرامی شاید که ببندد کمر از لطف سخنهات آب سخن جان سخنگو بغلامی تو خضری و لطف سخنت آب حیاتست معلوم شد این حریف دلم را بتمامی ختمست سخن بر تو و یارای سخن نیست در دور تو کسرا که تو سلطان کلامی نام تو امامی است بلی زیبدت این نام بر لفظ و معانی چو امیری و امامی امامی هروی : دیوان اشعار : اشعار دیگر : شمارهٔ ۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/97237