ما به چشمت عشق می بازیم و او در عین خواب بر رخت حق نظر داریم و می پوشد نقاب صورتت هرجا که ظاهر می کند فتوایِ حسن می نویسد مفتیِ پیر خرد صحّ الجواب گر ز شام زلف بنماید مه رویت جمال در زمین خواهد فرو رفت از خجالت آفتاب دل نهان کردی ز مردم زخم تیر غمزه ات گر نیفکندی سرشک من سپر بر روی آب چشم گریان خیالی صد خلل دارد ز اشک می شود آری ز باران خانهٔ مردم خراب خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99110