از سبزهٔ خطّت ورق گل رقمی یافت وز سرو قدت فتنه به عالم علَمی یافت اکنون دل و نقش دهن تنگ تو کز وی بسیار طلب کرد نشانیّ و نمی یافت دل پیش قدت سرو سرافراز چمن را از شیوهٔ صاحب قدمی بی قدمی یافت آزرده چنانم که ز حال دل ریشم هرکس که شد آگه به حقیقت المی یافت ای نی به تو گرم است دگر جان خیالی کز نالهٔ دلسوز تو بیچاره دمی یافت خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99121