هر آن حدیث که در دعویِ محبّت توست به قامت تو و عهدم که راست است و درست از آن به راه غمت شاد می روم که مرا بدین طریق روان کرد عشق روز نخست ز سالکان ره عشق بر سر کویت که پا نهاد که از آبروی دست نشست؟ بدین خوشم که ز باران اشک و تخم وفا مرا ز مزرع دل جز گیاه مهر نرست خیالیا همه عمرت به جست و جوی گذشت که هرگز آن مه بی مهر خاطر تو نجست خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99180