اشکم به جست و جوی او بر خاک آن درمی رود خوب است فکر اشک من در پای او گر می رود تا پای سرو ناز را بوسد به یاد قامتش سوی چمن آب روان پیوسته بر سر می رود هرچند کز باد هوا تو می دوانی باد پا گلگون اشک عاشقان با او برابر می رود تا تو چراغ افروختی از چهرهٔ چون روز خود هر شب ز غیرت شمع را آتش به سر بر می رود از دیده هردم می رود اشک خیالی سوی رخ چون سایلی کز مفلسی اندر پی زر می رود خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99195