تا نخست از طرف عشق تو فرمان نرسید شرح حال دل موری به سلیمان نرسید تا نشد راهبر تشنه لبان رحمت تو قدم خضر به سرچشمهٔ حیوان نرسید ما و اندیشهٔ دردت که مریض غم عشق بی طلبکاری درد تو به درمان نرسید آه کاندر طلب وصل توام عمر عزیز برسید آخر و این راه به پایان نرسید عشق روزی که بلاهای تو قسمت می کرد به خیالی به جز از محنت هجران نرسید خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99243