عمری دویده ایم به دنبالِ اهل راز یارب مگر به یار رسم خود تو چاره ساز زاهد به راه مسجد و ما کوی می فروش تا کارِ کی برآورد آن یار بی نیاز انکار بر حقیقت عاشق چه می کنی ای ره نبرده هیچ مگر جانب مجاز پرهیز کن ز نالهٔ جانسوز بی دلان گر آگهی ز آتش این آهِ جانگداز با جور یار به که بسازی در این دو روز تا کی کنی به شِکوِه خیالی زبان دراز خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۶۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99357