دل خون شد و زاین راه به جایی نرسیدیم مُردیم ز درد و به دوایی نرسیدیم در راه وفا عاقبت الامر سرِ ما پوسید و به بوسیدن پایی نرسیدیم افسوس که بی پا و سر اندر طلب دوست بسیار دویدیم و به جایی نرسیدیم کردیم بسی سعی وز گلزار وصالش بی ناله چو بلبل به نوایی نرسیدیم آخر چو خیالی به سرِ منزل مقصود جز در قدم راهنمایی نرسیدیم خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99385