ای تیرِ غمت را دل عشّاق نشانه خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه هرکس به زبانی سخن عشق تو راند عاشق به سرود غم و مطرب به ترانه مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه افسون دل افسانهٔ عشق است دگرنه باقی به جمالت که فسون است و فسانه تقصیر خیالی به امید کرم تست باری چو گنه را به ازاین نیست بهانه خیالی بخارایی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۳۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99427