عشق بعقل بارها کرده کارزارها ‏ کرده از او فرارها داده باو قرارها عقل چو بختی اشتران عشق بر اوست ساربان برده از او قطارها کره از او مهارها در غم آن عقیق لب از دل و دیده روز و شب روید لاله زارها جوشد چشمه سارها وه چه لب آن عقیقها و چه رخان شقیقها برده از آن نگارها کرده از آن بهارها چون رخ ماه پارها باغ پر از ستارها چون قد گلعذارها سرو جویبارها آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99529