هر کرا بینی بکیش خویش دارد استقامت ای مسلمانان من از اسلام خود دارم ندامت چون قمر گرچه سریع السیرم اندر دور ادیان چون زحل بر آسمان عشق دارم استقامت بس سفر کردم بکعبه باز گردیدم پشیمان ای خوشا آن روز کافکندم بمیخانه اقامت خورد خونم روز سی روز و بفتوی تو ساقی من خورم خونش بیکشب مرحبا از این غرامت رهروان اندر طریق عشق سر دادند خوشدل گو سر خود گیرو بگذر ایکه میجوئی سلامت ای حریف شخ کمان عشق هان مردش نخوانی هر که رو گرداند در میدانت از تیر ملامت لاجرم آشفته آزاد است از آتش بمحشر هر که از داغ علی دارد بپیشانی علامت آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : شمارهٔ ۲۷۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99769