آتشی میلی ببالا میکند یا که برقی رو بصحرا میکند یا نشست آن آتشین چهره بزن یا بتم عزم تماشا میکند نه ببستان سر دایم مایل اتس سرو تو کی میل با ما می کند آنکه را با خار عشقت بستر است تکیه کی بر فرش دیبا میکند شهر یغما گر بترکان شد شهیر ترک تو صد شهر یغما میکند بایدش در انجمن چونشمع سوخت هر که سری آشکارا میکند عشق بر عقلم بچستی چیره شد هر چه خواهد گو بهل تا میکند ناتمامی از قبول قابل است ورنه فاعل نقش زیبا میکند زر شود مس از قبول کیمیا تا چه با ما مهر مولا میکند گرچه آشفته است اهل جنت است هر که بر حیدر تولا میکند شیعیانت را تولا تام نیست گرنه زاعدایت تبرا میکند آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : شمارهٔ ۴۳۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/99934