📢 اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره برخی نقل قول‌های غیر مستند از رهبر انقلاب و مسئولان دفتر ایشان نقل قول‌های غیر مستند و یا برداشت‌های شخصی فاقد اعتبار است ✏️ متن اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری به این شرح است: 🔹️در روزهای اخیر مشاهده شده است که برخی از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری و یا اعضای ستاد و افراد منتسب به آنها در اظهارنظرها و موضع گیری‌ها، نقل قول هایی ناقص و یا نادرست از رهبر انقلاب اسلامی و یا مسئولان دفتر معظم له بیان کرده اند.اعلام می‌دارد هرگونه نقل قولِ غیرمستند  به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهار نظرهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشت های شخصی و دریافت‌های شفاهی از بیانات ایشان و یا مسئولان دفتر معظم له فاقد اعتبار و استناد است. انتظار می‌رود همگان نسبت به این موضوع توجه لازم را داشته باشند و از تکرار آن پرهیز شود. دفتر مقام معظم رهبری 💻 Farsi.Khamenei.ir @sharhe_hal

این روزها جای مهر بر پیشانی سعید جلیلی را مسخره می‌کنند! مثلا می‌گویند: چطور است که در بعضی از عکس‌ها جای مهر هست و در برخی نیست! پس لابد این جای مهر را درست می‌کنند. خب عزیز من در تصاویر برخی مراجع مثل امام، آیت‌الله سیستانی، بهجت، نوری و... نیز در برخی‌ از عکس‌هایشان اثر سجده بر پیشانیشان معلوم است و در برخی معلوم نیست، پس این تهمت‌ها را به مراجع نیز بزنید! برخی هم به شکل‌های دیگر مسخره می‌کنند اما قرآن می‌گوید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُٓ ... تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ...» محمّد صلی الله علیه و آله، فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند ... همواره آنان را در ركوع و سجود می‌بینی كه پیوسته فضل و خشنودی خدا را می‌طلبند؛ نشانه آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود پیداست... در برخی روایات در توصیف چهره امامان معصوم آمده است پیشانی حضرات پینه بسته بود. حالا بیایید آیه قرآن و روایات مربوط به اهل بیت و تصاویر مراجع را نیز زیر سوال ببرید و مسخره کنید! ..... پی‌نوشت: شیخ فرهاد فتحی این پست را پاک کرده و شاید پشیمان شده ولی ندیدم که عذرخواهی کرده باشد و بگوید اشتباه کرده‌ام، به همین جهت تصویر پست او را گذاشتم. @sharhe_hal

👓 ظریف: تاریخ را عوض نکنید مردم دیدند در سال ۹۵ و ۹۶ تورم تک‌رقمی شد 🔹تحریم را با عدد نمی‌شمارند که دائم می‌گویند بعد از برجام تحریم شده؛ به من بگویید نفت و پتروشیمی و بیمه و بانک را کجا تحریم کردند. 🔹بایدن وقتی آمد پیچ را شل کرد و باعث شد آقایان نفت بفروشند؛ بگذارید ترامپ بیاید تا ببینید. 🔹روزی که روحانی دولت را تحویل داد، غنی‌سازی را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد افزایش داده بودیم. 🔹اگر برجام بد بود، چرا ترامپ از طریق برجام، از خود برجام خارج نشد؟ مگر ترامپ از قرارداد پاریس و غیره خارج نشد؟ 🔹۸ سال دولت روحانی را با ۱۵۰۰ تحریم تحویل دادیم اما در ۳ سال دولت شهید رئیسی اکنون ۲۵۷۰ تحریم داریم. @HozeTwit

👓 مغالطه ظریف درباره تورم یک رقمی و قیمت دلار در دوره روحانی! ❗️ اردیبهشت ۹۷ آقای ترامپ از #برجام خارج شد! 🔹 خیلی افراد گمان می‌کنند تورم وحشتناک و نه برابر شدن قیمت دلار در زمان آقای روحانی صرفا بخاطر خروج ترامپ از برجام بود پس برجام چه توافق خوبی بود! ❗️ اولا توافق خوب توافقی است که نشود به راحتی از آن خارج شد و اقتصاد کشور مقابل را دچار التهاب کرد، یعنی اگر قرارداد خوب باشد تضمین‌هایی باید داشته باشد که طرف بدعهد به راحتی از آن خارج نشود این نکته اول 🔹 ثانیا اگر برجام خوب بود باید تاثیرش در قیمت دلار را قبل از خروج ترامپ (اردیبهشت ۹۷) بررسی کنیم‌‌. آقای روحانی در ۴سال اول مثل برخی روسا، با سرکوب قیمتی سعی کرد تورم را کم نگه دارد و پس از رای اوردن این فنر را ازاد کند! برای همین در سال ۹۶ شورشهایی بخاطر افزایش قیمت رخ داد و جالب اینجاست از مرداد ۹۶ تا فروردین ۹۷ و کاملا قبل از خروج ترامپ از برجام، دلار حدود ۵۰درصد رشد داشت! یعنی ما در برجام بودیم اما در ۶ماه دلار ۵۰درصد افزایش یافت و بخاطر سیاست‌های غلط دولت و سرکوب ۴ساله قیمت دلار به ناگاه دلار تا ۹ برابر افزایش یافت! کمی حافظه تاریخی‌مان را بازیابی کنیم @HozeTwit

پزشکیان ظریف را برای گفتگو در موضوعات سیاست خارجی به تلوزیون می‌آورد و تریبون را به او می‌دهد چون به قول خودش تخصصی در این مسائل ندارد و کار را به متخصصان می‌سپارد. حالا ظریف آمده در تریبون یک طرفه در کمال وقاحت همان حرف‌های گذشته خودش را تکرار می‌کند! می‌گوید: چون بایدن اجازه می‌دهد ما الان می‌توانیم نفت بفروشیم! هنوز هم همه کاره را آمریکا می‌داند و بقیه را هم مثل خودش، یک مفعول بی‌اراده در مقابل آمریکای فعال ما یشاء! خب آقای ظریف چرا دولت آمریکا در زمان شما اجازه فروش نفت نمی‌داد؟! کدام خوش رقصی بود که شما برای آمریکا نکردید! آقای پزشکیان نشان داد که دقیقا در حوزه سیاست خارجی تکرار روحانی خواهد بود! @sharhe_hal

... ✍ سفر پرچالش... بعد از ۱۲ روز سفر پر چالش، بالاخره به لطف خداوند امروز به منزل برگشتم. در این چند روز خیلی وقت‌ها یا گوشیم خاموش بود یا در شرایطی نبودم که بتوانم زیاد با گوشی کار کنم. برخی‌ افراد از چالش استقبال نمی‌کنند، وقتی دل به راه می‌زنند که روی کاغذ هیچ چالش خاصی پیش رویشان نباشد یا برای همه چالش‌های احتمالی از قبل تدارک دیده باشند؛ باید حتماً یک جیپ پر پول و آب‌وهوای خوش و ماشین به راه و آگاهی کامل از مقصد و راه را داشته باشند تا دل به جاده بزنند. برخی‌ها هم همه‌اش دنبال ایجاد چالش‌های جدید و حل آنها هستند،‌ سرشان درد می‌کند برای خطر و از خطرکردن لذت می‌برند،‌ می‌بینی یک خانم تنها با یک موتور می‌افتد به دل جاده‌ها از این کشور به آن کشور سفر می‌کند. اما درستش این است که نه همه‌اش به دنبال چالش‌های پیش‌بینی‌نشده باشی، نه همه‌اش به دنبال فرار از آنها؛ بلکه مقصدت را ببینی امکاناتت را هم ببینی،‌ اگر امکان دست‌یافتن به نتیجه با این امکانات هست، از خطرهای احتمالی‌اش و آمدیم نشد، آمدیم این مشکل پیش آمد، نترسی و دل به جاده و کار بزنی. در این خطرها و چالش‌های پیش‌بینی نشده است که تجربه و توکل انسان بالا می‌رود، اصلا در طُرق استخاره یکی از روش‌هایی که از نظر تعداد روایت صدورش اطمینان‌آور است، این است که از خداوند طلب اختیار و عافیت و راحتی بکن و بیافت در دل کار،‌ برو ببین چه می‌شود؟! این برو ببین چه می‌شود؛ یعنی یک جاهایی احتمال دارد کار خراب شود و سرزنش‌کنندگان هم تو را سرزنش کنند؛ ولی اشکال ندارد حرف بقیه مهم نیست، همین‌ها اگر خداوند به صلاحت دید و کمک کرد و شد، می‌گویند: «ببین فلانی چه توکلی دارد؟!» یکی از دوستانم، بعد از ازدواج سال‌ها است، مسافرت نمی‌رود، چرا؟ چون وقتی حاضر است با خانمش مسافرت برود که جیبش پر از پول باشد و وقتش کاملاً آزاد و ماشینش خیلی خوب و ایده‌آل. خب بنشین تا این‌چنین روزی برسد! احتمالاً وقتی خودت و خانمت پیر شده بودید و دیگر توان سفر رفتن نداشتید، این شرایط فراهم شود! خیلی‌ها که فرزند دار نمی‌شوند هم همینطورند، منتظرند درس خانم تا آخرین مقطعی که می‌خواهد تمام شود، بعد هم کار کنند و یک‌خانه و ماشین خوب بخرند و مستقل شوند، بعد فرزند دار شوند! بنشینید تا این روز برسد! یکی از اولیای خدا می‌گفت: «کسانی که می‌توانند فرزند دار شوند و به‌خاطر این‌چنین فکرهایی اقدام نمی‌کنند، بعداً چوب می‌خورند و به این راحتی‌ها دیگر بچه‌دار نمی‌شوند.» بعد از آن، اصلا وقتی خانم درسش تمام شده و کارها روی روال است و درآمد برقرار، مگر شما می‌توانید به این راحتی‌ها اشتغالات خود را کاهش دهید؟! لابد بچه را هم باید پرستار بزرگ کند! و اساسا در آن سن، مگر دیگر شما حوصله تربیت بچه‌ دارید؟! اصلاً چند بچه می‌توانید داشته باشید؟! احتمالاً یک بچه که طعم هیچ نداشتن و سختی را در زندگی نچشیده و سختی‌های زندگی پدر و مادر را ندیده و یکی‌یک‌دانه لُوس و نُنری است که یک‌عمر باید نوکری‌اش را بکنید! سفر رفتن، ازدواج و بچه‌دارشدن، تحصیل و کارکردن، همه بخشی از زندگی است و قرار نیست زندگی همه‌اش بشود یکی از اینها، اینها همه در عرض هم، با همه چالش‌هایشان زندگی را می‌سازند، اگر همه زندگی‌مان شد یکی از اینها یا هرکدام را تکه‌تکه در طول هم و مستقل خواستیم، زندگی را باخته‌ایم. @sharhe_hal

بیانیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مورد اظهارات دکتر مسعود پزشکیان، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ 1403/3/31 بسمه تعالی جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان کاندیدای محترم انتخابات ریاست جمهوری؛... ۱- حضرتعالی در سخنان خود از بکارگیری افراد تازه کار در مسئولیت‌ها انتقاد نمودید و فرمودید مگر می‌شود یک نفر دانشیار را مسئول استاد قرار داد. بایستی بگوییم، در انتصابات روسای دانشگاهها، قوانین و مقررات شورای عالی انقلاب فرهنگی مراعات می شود و اگر مغایرتی باشد، انتصاب صورت نمی گیرد. گفتنی است وقتی در سال ۱۳۷۳ بر مسند ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز منصوب شدید، یک استادیار ۴۰ ساله تازه کار بودید و حال آنکه در آن زمان، اعضای محترم هیات علمی، در سابقه و سن و رتبه علمی بالاتر از جنابعالی بودند و در انتصاب های جنابعالی در مسئولیت های سنگین و حساس نیز، سابقه، تجربه و صلاحیت علمی مهم نبودند. ۲- حضرتعالی یکی از اعضای جذب هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودید و می دانید که در این دانشگاه، در طی دولت شهید رییسی، نهایت دقت برای رعایت قانون در جذب هیات علمی شده است و حتی یک مورد جذب سلیقه ای اتفاق نیفتاده است. شایان ذکر است در دوران تصدی ریاست دانشگاه توسط جنابعالی و معاونت آموزش وقت دانشگاه، با گزینش سلیقه‌ای، تعداد زیادی از قبول شدگان در آزمون دستیاری رد صلاحیت شدند و به جای آنها نفرات دیگر با نمرات بسیار پایین که همفکر جنابعالی بودند جایگزین شدند، که این افراد به « قبول شدگان با سهمیه پزشکیان » معروفند. 👈متن کامل @sharhe_hal

به نظر شما پزشکیان که خود را به صداقت معرفی می‌کند، چرا نموداری را نشان می‌دهد که دو سال اخیر دولت آقای رئیسی که روند نزولی تغییر کرده و مثبت شده در آن سانسور شده است؟! چرا از کارشناس‌هایش سوال نمی‌کند بقیه این نمودار کجاست؟! نمودار عملکرد آدم‌های درون ستاد خودش را نشان می‌دهد برای نقد آدم‌های مخالف آنها! پزشکیان یا صداقت ندارد یا صداقت دارد اما سادگی و اعتماد بسیار زیادی به آدم‌های به ظاهر کارشناس دور و برش دارد! بنده گزینه دوم را قبول دارم. 🔗با شرح حال همراه شوید.

✍️ مشکل مشکل‌گشا (۱) بعد از ۳۵ ساعت در مسیر بودن بالاخره ساعت ۴ صبح به مشهد رسیدیم، یک روز هم از رزرو زائرسرا پریده بود، دم واردشدن به مشهد زیارت نرفته اولین دعایمان این بود: «امام رضا خیلی در مسیر خسته شدیم، یک روز هم که از مجموع ۳ روزی که قرار است مهمانت باشیم پریده، می‌خواهیم بیشتر پیشت بمانیم.» به بچه‌هایم می‌گویم: «امام رضا بابای همه ما است، بابای من، بابای مامان، بابای تو،‌ بابا آقاجون.» حالا با خودم می‌گفتم مگر می‌شود بابا دوست نداشته باشد بچه‌ها بیشتر پیشش باشند. زائرسرا بدمسیر و در کوچه‌پس‌کوچه‌ها بود؛ اما خدا را شکر رفت‌وآمدها شروع نشده بود، بالاخره زائرسرا را پیدا کردم؛ اما خبری از پارکینگ نبود، خیلی خسته بودم و حوصله اینکه بروم پارکینگی پیدا کنم را نداشتم، ۵۰متری زائرسرا کنار در ورودی یک هتل تمیز زیر چند دوربین، یک جای خالی بود، گفتم امام رضا معلوم است خودت برایمان جا خالی کرده‌ای زحمت پارکینگ رفتن را نکشم، ممنونم آقاجان.😍 ماشین را پارک کردم، خواستم قفل فرمان را بزنم دیدم سویچ در آن نمی‌چرخد! ای بابا، این پراید قدیمی من به هیچ‌کس نه نمی‌گوید، کافی است کلیدی شبیه کلید صاحبش باشد می‌گوید بفرمایید. نه فقط قفل درب راننده، قفل صندوق و استارتش هم همین‌طور میهمان‌دوست هستند! 😁 گفتم: امام رضا که جایش را جور کرده خودش هم حواسش به ماشینم هست. وسایل را خالی کردیم و گفتم خدایا به خودت سپردمش، ما که رفتیم برای اسکان. بعد از تلبس دائمم هنوز حرم نیامده بودم، ملبس حرم رفتم و گفتم: «آقاجان رسم است موقع تلبس علما یک هدیه‌ای به طلاب می‌دهند، به ما که کسی هدیه نداد،‌ آمده‌ام هدیه‌ام را از خودتان بگیرم، هرچه کَرم شما بود؛ ولی حداقل یک ماشین خوب و راحت و ایمن به‌عنوان هدیه به من بدهید.» چشم بر هم گذاشتیم ۲روز تمام شد و صبح روز سوم وسایل را جمع کردیم بیاییم سوار ماشین شویم، جای ماشینم یک پژو پارک شده بود، بالاتر و پایین‌ترش را نگاه کردم گفتم لابد آنورتر است؛ اما نه! از جاهایی که یقین حجت نیست همین موارد است، یقین داشتم ماشین را همین‌جا پارک کرده‌ام؛ اما جاهای دیگر را نگاه می‌کردم شاید اشتباه می‌کرده‌ام!😳 از هتل‌های کنار سؤال کردم اینجا جرثقیل می‌آید؟! گفتند نه! سابقه نداشته اصلاً، کوچه‌های باریک این‌طوری جرثقیل جای دورزدن و بردن ماشین‌ها را ندارد. باز با خودم گفتم پس چطوری جرثقیل ماشین را برده؟!😱 آقا لطف کنید این دوربینتان را یک نگاه بیاندازیم این ماشین ما چه شده؟! بله! دوتا دزد با کمال آرامش و چهره واضح، چند بار جلو دوربین‌های مختلف مانور می‌دهند بعد هم سوار ماشین می‌شوند و می‌روند! برگشتم زائر سرا، گفتم: «ببخشید ماشین بنده را دزدیده‌اند و من باید سریع برای شکایت اقدام کنم، اگر ممکن است بچه‌های ما کمی بیشتر در اتاق بمانند تا بنده ببینم تکلیفم چیست؟!» گفتند: «حداکثر یک ساعت دیگر می‌توانند بمانند.» به خانمم گفتم: اینطور شده و شما کمی بمانید تا ببینم چه می‌شود؟ دیدم خانمم اصلا ناراحت نشد و گفت باشه شما برو ببینم چه می‌شود. رفتم فیلم‌های دوربین‌ها را جمع و شکایت را امضا کردم و سر یک ساعت برگشتم، وسط راه به امام رضا گفتم: «آقاجان از شما هرچه بیاید خیر است و از ما هرچه هست نقص و ضعف و شر، در این ماجرا من کوتاهی کرده‌ام؛ ولی خودتان درستش کنید.» به مسئول زائرسرا گفتم: «آقا من الان شرایط اینکه دنبال جایی برای خانواده باشم را ندارم،‌ یک لطف کنید یک اتاق به ما بدهید هزینه‌هایش را همه حساب می‌کنم.» آخر سفر بود و پول خاصی هم برایم نمانده بود، عادت دارم در سفر برای خانواده سخت نمی‌گیرم و لازم باشد تا ته جیبم را تا روز آخر را خرج می‌کنم، جوری که بشود فقط رسید خانه. ادامه👇 🔗با شرح حال همراه شوید.

... ✍️ مشکل مشکل‌گشا (2) ادامه👇 پلیس گفت: برو تصاویر دزدها را هم واضح دربیاور و پرینت رنگی بگیر برای ما بیاور، با خودم گفتم: «مانده بگویند برو دزد را بیاور تا ما دست‌بند بزنیم! به اینها امیدی نیست باید دلم را به‌جای دیگری ببندم»، نزدیک ظهر از زائرسرا زنگ زدند و گفتند: «آقا چون این مشکل برای شما درست شده،‌ تا وقتی دنبال کارهای ماشین هستید و ضرورت است میهمان ما هستید و اسکان و غذای شما رایگان است، با خیال راحت دنبال کارهایتان باشید.» با خودم گفتم: «ما دعا زیاد کردیم یکی‌اش این بود که بیشتر بمانیم و یکی هم اینکه ماشین را برایمان عوض کنند، ظاهراً این دوتا که قبول شده ولی چرا این‌طوری؟ خب امام رضا جور دیگر هم می‌شد ما را نگه دارد»!🤔 کارها را کردم و آمدم زائرسرا، دیدم خانمم خوشحال است، خودم ناراحت نبودم؛ ولی اظهار خوشحالی خانمم عجیب بود،‌ گفت: «من مطمئن هستم ماشین پیدا می‌شود و امام رضا خواسته است بیشتر پیشش بمانیم» تفأل به قرآن زدم آمد: «عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ» ماندیم، صبح‌ها پیگیر شکایت بودم، عصر و شب حرم، خیلی حال خوشی بود، از اول افسوس روز عرفه پیش حضرت بودن را داشتیم؛ پلیس گفت: «احتیاطاً ۲ روز بمانید شاید پیدا شد»، روز اول عرفه بود و حالا بهترین عرفه عمرم را پیش حضرت بودم. این چند روز برای تهیه بلیت برگشت استخاره می‌کردم بد می‌آمد و برای صبرکردن استخاره می‌کردم، می‌آمد خوب است؛ اما زحمت دارد.🤔 خانمم آن دو روز اول نتوانسته بود درست زیارت برود و دلش شکسته بود،‌ اما حالا دل سیر زیارت کرد، شب عید قربان به خانمم گفتم: «دیگر هرچه خواستیم زیارت کردیم و دعای عرفه هم اینجا بودیم، من مطمئن هستم که فردا ماشین پیدا می‌شود؛ ولی ما که به غیب متصل نیستیم، فقط امید زیاد داریم، باید عاقلانه رفتار کرد، یعنی طوری که بعداً کسی سرزنشت نکند، بلیت تهیه می‌کنم که اگر یک درصد ماشین پیدا نشد بی‌وسیله نمانیم.»، فقط بلیت اتوبوس معمولی موجود بود و تهیه کردم، معاون مدرسه فقهیمان فهمیده بود که چنین شده، مسئولان مدرسه فقهی ما سعی می‌کنند مثل یک خانواده باشیم و حقیقتا هرکاری از دستشان برمی‌آید برای طلاب می‌کنند، اصرار کردند آقا برو راه‌آهن،‌ دنبال بلیط قطار آنجا معمولاْ بلیت گیر می‌آید، هزینه‌هایش هم همه با ما، اگر هم بابت تهیه بلیت قطار یا اتوبوس خوب، معطل شدید هزینه‌اش با ما. مواردی خودم در جریان بوده‌ام که بنده خداها از جیب شخصی برای دلگرمی طلاب هزینه می‌کنند، اینجا هم ما هم دلگرم شدیم اما واقعا می‌خواستیم برگردیم و کارهایمان داشت عقب می‌افتاد. صبح عید قربان نماز عید را خواندم و برای تهیه بلیت به راه‌آهن رفتم، چند باری بلیت جور شد؛ ولی باید روحیه خاصی می‌داشتی تا در آن جمعیت متقاضی بتوانی بلیت را مال خودت کنی و من نداشتم، استخاره کردم صبر کنم چطور است؟ باز خوب آمد با زحمت. برگشتم، به زائرسرا که رسیدم پیام آمد که ماشین پیدا شده اما روز تعطیل بود و کارهایش افتاد برای فردا، فردا هم مشکلی پیش آمد و کارها افتاد برای پس‌فردا،😯 خانمم با خنده می‌گفت: «احساس بچه‌هایی را دارم که رفته‌اند خانه پدر و مادرشان، پدر می‌خواهد بچه‌ها بیشتر پیشش بمانند کلید ماشینشان را قایم کرده. آقاجان ممنونم ما دیگر زیارتمان را کامل انجام دادیم.» من هم می‌گفتم: «شده است حکایت حضرت یوسف که برای بنیامین مشکلی پیش آمد تا بیشتر پیش حضرت بماند، امام رضا می‌خواهد بیشتر پیشش بمانیم مشکلی درست کرده که مشکل ماندن ما حل شود.»😂 ماشین در پارکینگ بود، با خودم گفتم اگر ماشین سالمِ سالم و بی‌نقص به دستم رسید حتماً فقط امام رضا می‌خواسته ما را بیشتر نگه دارد، اما اگر مشکلی داشت باید ببینم کجا را خراب کرده‌ام و باید ادب می‌شده‌ام. ماشین را تحویل گرفتم؛ اما خیلی از چیزهایش نبود، یاد ماجرایی افتادم که جمعی از شیعیان به دیدار حضرت در خراسان رفتند،‌ ادعا کردند ما شیعه امیرالمؤمنین و حضرت هستیم و خود را مستحق می‌دیدند که حضرت آنها راه دهد. اما حضرت دو ماه آنها را راه نداد. آخرش وقتی می‌خواستند بدون ملاقات برگردند حضرت راهشان داد؛ اما حتی اجازه نشستن هم به آنها نداد. پرسیدند ما چه کرده‌ایم که مستحق چنین استخفافی هستیم؟ حضرت فرمودند: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر» هر مصیبتی به شما رسد، به‌خاطر اعمالی است که انجام داده‌اید و بسیاری را نیز عفو مـی‌کنـد. شما ادعا می‌کنید شیعه امیرالمؤمنین هستید؛ اما شیعه کسی است که «لم یخالفوا شیئاً من أوامره» ذره‌ای از اوامر امیرالمؤمنین(ع) تخطی نمی‌کند «مقصرون فی کثیر من الفرائض»؛ در بيشتر واجباتتان کوتاهی می کنید «متهاونون بعظیم حقوق إخوانکم فی الله» در اداي حقوق برادرانتان سستي مي‌كنيد. باید می‌گفتید: ما محبین شما هستیم. وقتی آنها چنین گفتند: حضرت برایشان سنگ تمام گذاشت. ادامه👇 🔗با شرح حال همراه شوید.