eitaa logo
شرح صدر
232 دنبال‌کننده
189 عکس
9 ویدیو
4 فایل
ارتباط با خادم شرح صدر خلاصه برداری های یک جوان نسل چهارم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک #رمضان @sharhe_sadr
{فلا تُحرقنی بِالنار و اَنتَ موضِعُ اَمَلی..} مرا در آتش مسوزان حال آنکه تو جایگاه آرزوی منی.. ■هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت/تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم... ابوحمزه ثمالی|حافظ @sharhe_sadr
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَهًْ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ؛ ‌ ای مردم جان‌های شما در گرو اعمالتان است پس آن را با استغفارتان آزاد کنید. @sharhe_sadr
🌙دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک #رمضان @sharhe_sadr
{يَا مَنْ أَضْحَكَ وَ أَبْكَى ...} ای آن که می خنداند و می گریاند ... ■خرقه غم و شادی را دانی که می‌دوزد... جوشن كبير|مولوی @sharhe_sadr
۴ یک کار تشکیلاتی، یک کار فردی، خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند که این گم کردن، عین باز یافتن به نحو درست است. چیزی کم نمی‌شود از آدم، چیزها به او اضافه می‌شود. من مثال می‌زنم به آن آبی که داخل آن یک حبه قند می‌اندازید، این حبه قند چیز مشخصی است، به قدر خودش شیرینی دارد. وقتی در آب انداخته شود ‌ تمام است، یعنی یک دانه از این ذرات ریزی که زیر دندان می‌آمد و صدا می‌کرد و خودش را نشان می‌داد که هان! منم، دیگر یک دانه از این ذرات‌ها باقی نمی‌ماند، تمام حل می‌شود در آب، به نظر شما این حبه قند یک ذره‌اش از بین رفت؟ هیچ چیز ازش کم نشد. تشکیلات باید این‌جور باشد. شکل کامل یک تشکیلات درست این‌جوری‌ست که فرد در جمع حل بشود. حضرتِ آقــــا
به شكوه‌ خداى ؛ اَهْلَ الکبْریاءِ وَ العَظَمَةِ ... دلهایتان‌گرم‌ ومنور به نور معرفت #عیـدسعیـدفطـرمبـارڪ🌸 ✒ آقای جواد فاطمی مقدم @sharhe_sadr
در لحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد، وقتی روی زمین افتاد گفت بلندم کنید. سپس ایستاد روبه سمت کربلا و دستش را به نشانه ی ادب روی سینه نهاد و آخرین کلام را جاری کرد : (السَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله...) و در همان حال شهید شد... خاطرات شهید احمدعلی نیری @sharhe_sadr
آزاد بنده ای که بود در رکاب تو خرم ولایتی که تو آنجا سفر کنی #سعدی ✒هدی فرایی #قرار_بی_قراری @sharhe_sadr
#شنبه_هاباطعم_معرفی_کتاب #یادت_باشد عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم اهل بیت (ع) است. شهید سیاهکالی‌مرادی، در پاییز سال 89 به کربلا رفت، در پاییز سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92 ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال 94 به شهادت رسید! این کتاب به روایت همسر شهید نوشته شده است. یک عاشقانه آرام در دل هیاهوهای زندگی است که با زبانی ساده و شیرین به‌قلم «رسول ملاحسنی» روایت شده. قسمتی از متن : با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ می‌زنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پله‌ها را که پایین می‌رفت برایم دست تکان می‌داد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.» @sharhe_sadr
در جامعه‌اسلامی همه چیز تو را یاد خدا می‌اندازد. بازارش، مسجدش، دارالحکمه، خویشاوندانش، خانواده، جوان، همه و همه تو را یاد خدا می‌اندازد. اگر جامعه‌ی اسلامی زمان پیغمبر اکرم ۵۰ سال ادامه پیدا می‌کرد با همان رهبری که پیامبر اکرم معیّن کرده بود، همه‌ی منافقین تبدیل می‌شدند به مؤمنین! سید علی حسینی خامنه‌ای @sharhe_sadr