بطری وقتی پر است و میخواهی خالیاش کنی
خمش میکنی، هرچه خم شود، خالیتر میشود
اگر کاملاً رو به زمین گرفته شود، سریعتر خالی
میشود! دل آدم هم همینطور است گاهی
وقت ها پر میشود از غم، از غصه از حرف ها و
طعنهها دیگران!
قرآن، کتاب راهنمای زندگی سعادتمندان میفرماید: هرگاه که دلت پُر
شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک
بیفت. این نسخهایست که خداوند برای پیامبرش
پیچیده است: ما قطعــاً میدانیم و اطلاع داریم
دلت میگیرد به خاطر حرفهایی که میزنند
«سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن»
حجر_آیه (۹۸)
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گسلایتر کیه :
کسی که کاری باشما میکنه که به اعتبار و درستی افکارتون شک کنید.
گسلایتر معمولا آدم نزدیک به شماست و خیلی خوب از احساسات و افکارتون خبر داره !
میدونه چجوری شمارو دستکاری روانی کنه تا شما وقتی از چیزی ناراحتید و آشفته اید به خودتون شک کنید و
با خودتون بگید « کاش انقد غر نزنم،کاش اینجوری نباشم،کاش حساس نباشم و ....»
۳تا عامل :
✓تعهد
✓ترس
✓گناه
لازمه گسلایتینگ هست!
یعنی چی؟!
یک فرد سواستفاده گر به شما میگه تو به من تعهد داری باید اینکارو انجام بدی.
یا برای اینکه طبق خواسته اونها عمل کنی احساس ترس تو شما ایجاد میکنند.
و یا درون شما احساس شرم و گناه رو زنده میکنند تا شمارو مجبور به خواسته خودشون کنند!!!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_دو
سلام اسمم لیلاست...
مامان با خودش گفت پس چرا به فکر شوهر خنگت نرسیده که تو اونجایی؟! با خنده گفتم لابد فکر کرده خیلی بی دست و پام، نمیدونه خونه رو مبله هم کردم..مامان یکم سکوت کرد و گفت منو ببر خونتو ببینم.. گفتم فعلا نه مامان بزار اوضاع که اروم شد یه روز میام دنبالت و میارمت خونه ام..مامان که خیالش از بابتم راحت شده بود خداحافظی کرد..بعد از قطع تماس موبایلم زود زنگ خورد، آرمین بود رد تماس زدم و گوشیمو سایلنت کردم..تصمیم گرفته بودم دادخواست طلاق بدم، صبح مدارکمو برداشتم و رفتم سمت دادگاه..بعد از اینکه دادخواست دادم رفتم سمت موسسه، امروز ازمون ازمایشی داشتیم..وقتی تست هارو دیدم با خیال راحت همه رو زدم، خیلی تو درسام پیشرفت کرده بودم...شاد و راضی از موسسه زدم بیرون و به سمت خونه راه افتادم..وقتی رسیدم دیدم دم ساختمون آرمین وایساده
از دیدنش شوکه شدم فهمیدم کار مامان هست که بهش گفته..قبل از اینکه منو ببینه گاز دادم و رفتم سمت خونه بابام..خیلی عصبی بودم رو به مامان گفتم واقعا متاسفم که رفتی گذاشتی کف دست آرمین..مامان خیلی خونسرد گفت حقته اون شوهرته باید بدونه تو چه غلطی میکنی...
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📗#داستان
چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.
بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرویمان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم ، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم و ... »
استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند ، آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند ، سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده بود؟»!!!!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸از خدا پرسید: «خوشبختی را
کجا میتوان یافت؟»
خدا گفت: «آن را در خواستههایت
جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.»
با خود فکر کرد: «اگر خانهای
بزرگ داشتم بیگمان خوشبخت بودم.»
خداوند به او داد.
«اگر پول فراوان داشتم یقیناً
خوشبختترین مردم بودم.»
خداوند به او داد.
اگر... اگر... و اگر...
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود.
از خدا پرسید: «حالا همه چیز
دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.»
خداوند گفت: «باز هم بخواه.»
گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.»
خدا گفت: «بخواه که دوست بداری،
بخواه که دیگران را کمک کنی، بخواه
که هر چه را داری با مردم قسمت کنی.»
او دوست داشت و کمک کرد و در کمال
تعجب دید لبخندی را که بر لبها مینشیند
و نگاههای سرشار از سپاس به او لذت میبخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا خوشبختی اینجاست؛ در نگاه و لبخند دیگران.»
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_سه
سلام اسمم لیلاست...
شب بعد از شام دو دل بودم نمیدونستم برم خونم یا نه..میدونستم آرمین سریش تر از این حرفاست واسه همین تصمیم گرفتم شب رو خونه بابام بخوابم.. آخر شب وقتی همه خوابیدن من کلافه رو تخت نشسته بودم..دلم کتابامو میخواست دیگه عادت کرده بودم قبل از خواب درس بخونم..صبح تو عالم خواب بودم که یکی میزد به در اتاقم و زود در باز شد و آرمین تو چهارچوب در نمایان شد..!! شوکه شده بهش نگاه انداختم و خودمو جمع و جور کردم و سرجام نشستم..گفت معلومه کجایی؟؟ چرا وسایلاتو جمع کردی رفتی؟ چرا دادخواست طلاق دادی؟ من که کاریت نکردم؟! گفتم کاری نکردی؟؟! اینکه با منشیت ریختین رو هم و غرورمو خورد کردی و بهم خیانت کردی کاری نکردی؟آرمین کلافه دستی تو موهاش کشید و گفت خب من اشتباه کردم حماقت کردم تو بیا و ببخش.. با پوزخند نگاهش کردم و گفتم من اعتمادمو نسبت بهت از دست دادم عمرا بتونم با تو توی آسایش زندگی کنم، تو تمام باورامو شکستی، الانم مشخصه چوب خدا صدا نداره؟دیدی همزمان هم منو از دست دادی هم اون دختره عملی رو؟..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
دعا، یکجور حال است. یکجور بندگی است.
برای همین است که عارفان میگویند حتی اگر نیازی ندارید و حتی اگر
آنقدر رشد کردهاید و توکلتان بالا رفته است که بگویید "هرچه خدا بخواهد
من هم همان را میخواهم"، باز هم از دعای زبانی غافل نشوید.
حال که دعا برای تنظیم حالِ توست دعایی کن که لااقل حالِ خودت
خوش شود.
اگر مستجاب نمیشود، لااقل حال تو خوش و درونت گلستان شود
برای همین است که عارفان حتی برای دشمنانشان هم دعایِ خوب و خیر میکنند.
دعایی که محتوایش پر از نفرت و کینه و بدخواهی باشد؛ مستجاب که
نمیشود هیچ؛ حالِ خودت و درونت را نیز پر از تنفر و کینه و سیاهی
میکند
حالا هی لعنت کن که چه؟
یک نفر هم سَقَط شد؟
نه. فقط تویی که پر از نفرت و بدبینی و کینه میشوی.
به گمانم شاید یکی از مقدمات استجابت دعا، حالِ دعاکننده باشد.
دعایی که حالِ خودت را خوب میکند به استجابت نزدیکتر است تا دعایی
که پر از تنفر و کینه و خشم و عصبانیت باشد.
شاید بیهوده نبود که پیامبر هیچگاه حتی از مرگ سرسختترین دشمنانش
هم شادی نکرد.
خدای مهربانم
لطفا برای اطرافیانمم
بهترینها را مقدر کن
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌱هفت مورد برجسته از هجوم افکار منفی در زمان پارازیتهای فکری
1_ اضطراب داشتن در مواقعی که کاری میخواهند انجام دهند
2_ زیاد فکر کردن به وقایع و اتفاقات گذشته و مرور آنها همراه با نگرانی
3_ در طول روز مدام در حال فکر کردند به رفتار خود هستند
4_ دور شدن از اعمال و وظایف روزانه بخاطر عدم تمرکز
5_ مدام به این فکر هستند که اگر این میشد چه میشد.
6_بارها و بارها به یک موضوع فکر میکنند و باز هم مظطرب هستند
7_ احساس اینکه هر روز بدتر میشوند در همه مراحل زندگی
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_چهار
سلام اسمم لیلاست...
به آرمین گفتم دیدی همزمان هم منو از دست دادی هم اون دختره عملی رو؟ اینا همش آه منه که از ته دلم کشیدم، تو باید تاوان خورد کردنمو بدی، کم کاری در حقم نکردی که توقع بخشش هم داری..!! آرمین عصبی تو چشمام زل زد و گفت من طلاقت نمیدم مطمئن باش.. بعدشم از اتاقم رفت بیرون، پشت بندش مامان اومد تو اتاق و گفت خیلی دختر سرتقی هستی چرا نمیبخشیش؟الان که پشیمونه و فهمیده چه اشتباهی کرده توهم کوتاه بیا.. گفتم مامان تو اگه بابا بهت خیانت میکرد میبخشیدیش؟؟ مامان عصبی بدون اینکه جوابمو بده رفت بیرون، منم بدون خوردن صبحونه راه افتادم سمت خونم..مطمئن بودم حالا که آرمین فهمیده من تو خونم مستقرم دیگه ولم نمیکنه و هر روز میاد دم در..خداروشکر کلید یدک نداشت وگرنه مجبور بودم قفل درو عوض کنم..وقتی رسیدم خونه ام، بدون فوت وقت نشستم سر درسم..اونقد خوندم که اخر گشنگی بهم فشار اورد و نتونستم ادامه بدم..دوتا نیمرو درست کردم خوردم باز برگشتم سر درسم که گوشیم زنگ خورد.. مامان بود گفت الهه رو بردیم بیمارستان توام بیا....
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
• برای محکم شدن رابطتت و شناخت بیشتر، همراه با همسرتون به این سوال ها جواب بدین ♥️:
۱_چه مشکلات و موضوعاتی باعث میشه پیش من خود واقعیت نباشی ؟
۲_از سرعت و پیشرفت و روال رابطمون راضی هستی؟
۳_ممکنه خط قرمزها و محدودیت هایی داشته باشی که من ازشون اطلاع ندارم؟
۴_بزرگ ترین ترست توی رابطه چیه؟
۵_کدوم رفتار من باعث میشه اعتماد به نفست بالابره؟
۶_دوست داری تو رابطه چه چیزی از من بشنوی که تاحالا نشنیدی ؟
۷_موقع ناراحتی دوست داری چه رفتاری باهات داشته باشم؟
۸_چطوری میتونم بهت احساس امنیت عاطفی بدم تا هرچی دلت خواست رو راحت و بدون ترس بهم بگی ؟
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
متنی که جزو 10 متن برتر از نگاه مجله معتبر فوربس است، این متن سه مرتبه در این لیست در مقام اول قرار گرفته است.
- یک پسر و دختر کوچک مشغول بازی با یکدیگر بودند، پسر کوچولو یه سری تیله و دختر چنتایی شیرینی داشت، پسر گفت: من همه تیله هامو بهت میدم و تو هم همه شیرینی هاتو به من بده، دختر قبول کرد...
پسر بزرگترین و زیباترین تیله رو یواشکی برداشت و بقیه را به دختر داد، اما دختر کوچولو همانطور که قول داده بود تمام شیرینی ها رو به پسرک داد.
اون شب دختر کوچولو خوابید و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ رو دید... اما پسر کوچولو تمام شب نتونست بخوابه به این فکر میکرد که حتما دخترک هم یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه رو بهش نداده ..
عذاب مال کسی است که صادق نیست... و آرامش از آن کسانی است که صادقند...
لذت دنیا مال کسی نیست که با افراد صادق زندگی میکند، از آن کسانی است که با وجدان صادق زندگی میکنند.دروغگو اول به خودش آسیب میزنه..
✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی 📚✍🏻
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🗓 امروز یکشنبه↯
☀️ ۴ آذر ۱۴۰۳
🌙 ۲۲جمادی الاول ۱۴۴۵
🌲۲۴ نوامبر ۲۰۲۴
📿 ذکر روز :
یا ذوالجلال والاکرام
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش بخند ای دل، که اینک
صبح خندان میدمد...☀️
روزتون شیرین و نعمتهای الهی نصیبتون باشه، صبحتون بخیر🙏
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
اولین فکر در هر صبح باید این باشد:" تو را شاکرم " اولین چیزی که باید به خاطر آن شکرگزار باشیم این است که هر روز از خواب برمی خیزیم.
امروز ، روز زیبایی برای بیان قدردانی و سپاسگزاریست.
شکرگزاری زندگی تو را با نورِ لطیف خوشبختی منور می سازد و روح تو را در آرامش فرو می برد.
قلبت را بگشای و برای این همه نعمت و برکت شکرگزار باش!
خــــــــــــدایا شــــــــــکرت🙏
خــــــــــــدایا شــــــــــکرت🙏
خدایا شکرت که به آینده قشنگم ایمان دارم.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
️ چوپان بی سواد ، ولی هوشمند
چوپانی در بیابان مشغول چرانیدن گوسفندان بود، دانشمندی در سفر به او رسید و اندکی با او گفتگو کرد فهمید که او بی سواد است، به او گفت:
«چرا دنبال تحصیل سواد نمی روی؟»
چوپان گفت: «من آنچه را که خلاصه و چکیده همه علوم است، آموخته ام و دیگر نیازی به آموزش مجدد ندارم.»
دانشمند گفت:
آنچه آموخته ای برای من بیان کن.
چوپان گفت:خلاصه و چکیده همه علم ها پنج چیز است:
1⃣ تا راستی تمام نگردد، دروغ نگویم.
2⃣ تا غذای حلال تمام نشده، غذای حرام نخورم.
3⃣ تا در خودم عیب هست، عیب جوئی از دیگران نکنم.
4⃣ تا روزی خدا تمام نشده، به در خانه هیچ کسی برای روزی نروم.
5⃣ تا پای در بهشت ننهاده ام از مکر و فریب شیطان غافل نگردم.
✅️دانشمند ، او را تصدیق کرد و گفت:
همه علوم در وجود تو جمع شده است،
و هر کس این پنج خصلت را بداند
و عمل کند به هدف علوم اسلامی رسیده
و از کتب علم و حکمت، بی نیاز شده است...
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_پنج
سلام اسمم لیلاست...
مامان گفت الهه رو بردیم بیمارستان توام بیا..باشه ای گفتم و قطع کردم، تو دلم گفتم اخه الان وقت زاییدن بود؟!! تند تند آماده شدم رفتم سمت بیمارستان، وقتی رسیدم مامان خوشحال اومد سمتم و گفت بچه متولد شده.. بعد نیم ساعت گذاشتن ببینیمش، یه بچه نازی بود مامان میگفت ته چهره اش به تو رفته
سعید مثل پروانه دور الهه میچرخید و از خوشحالی سر از پا نمیشناخت، یه دستبند و یه دسته گل خیلی زیبا هم به الهه داد..که تو دلم یکم حسرت خوردم که کاش منم انقد خوشبخت بودم..مامان قرار شد شب رو پیش الهه بمونه، منم برگشتم خونه که دیدم ماشین آرمین دم ساختمونه! خیلی عصبی دور زدم و رفتم تو یکی از کوچه ها پارک کردم، در ماشینو قفل کردم و صندلی رو خوابوندم، دستمو گذاشتم رو چشمام که یکم بخوابم..تقریبا دو ساعتی به اون حالت بودم که برگشتم خونه.. خداروشکر آرمین نبود و با خیال راحت رفتم داخل..خیلی خسته بودم، یکم درس خوندم و زود خوابیدم.صبح مامان مدام زنگ میزد که بیا چند روزی خونمون، بچه داداشت تازه دنیا اومده همه میان سر میزنن زشته تو نباشی.. هرچی مامان اصرار کرد من نرفتم چون درسم واجب تر بود....
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
چند تا درس که زندگی بهم یاد داده رو اینجا باهاتون به اشتراک میذارم
- هیچوقت از بیپولیتون برای کسی نگید ، کسی تو جیبتون پول نمیذاره ولی اعتبارتون پیشش از بین میره.
- هیچوقت تو دوران دوستی یا نامزدی از اخلاقهای بدِ خانوادتون و سختیهایی که کشیدید برای پارتنرتون تعریف نکنید.
- راز خونتون رو هرگز بیرون نبرید.
- اگر به کسی پول قرض میدید حتما ازش بپرسید که چه تاریخی بهتون برمیگردونه.
- با رفتار و گفتارتون ، آدمها رو وادار به احترام گذاشتن کنید.
- رُک بودن همیشه هم خوب نیست.
- خوشبختی و بدبختی لحظهایه ، همه یه روزایی خوشبختیم و یه روزایی بدبخت.
- تو بازار کار ، اعتبار بیشتر از پول به دردتون میخوره.
- متخصصِ کار خودتون باشید.
- سرمایه اصلی شما ، آبرو و اعتبارتونه.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنتا جمله ی قشنگ و با ارزش بخونیم؛
بهترین معلم من کسی بود که با ارزشترین
مطلب عمرم را به من آموخت
دو خط موازی روی تخته کشید و گفت :
این دو هیچگاه به هم نخواهند رسید ؛
مگر اینکه یکی خود را بشکند
همیشه کسی را برای دوستی انتخاب کنید
که آنقدر قلبش بزرگ باشد که نخواهید
برای جاگرفتن در قلبش خودتان را بارها
و بارها کوچک کنید
خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم
حرفش را نفهمیده اند که هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
گاهی آنقدر از آدمها دلگیر میشوم که
میخواهم تاسقف آسمان پرواز کنم و
رویش دراز بکشم آرام و آسوده مثل ماهی
حوضمان که چند روزیست روی آب است.
خدایا ﺑﻪ ” ﺟﻬﻨﻤﺖ ” ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ” ﻣﯿﺴﻮﺯﺍﻧﯿﻢ".
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_شش
سلام اسمم لیلاست...
جلسه دادگاه هفته دیگه بود، منم حرفامو آماده کرده بودم که بتونم قاضی رو راضی کنم و زودتر بتونم طلاق بگیرم..یه هفته مثل برق و باد گذشت.. یه وکیل زرنگ هم گرفته بودم که مطمئن بودم میتونه کارمو راه بندازه..وقتی وارد دادگاه شدیم آرمین و وکیلشم اومده بودن، جلسه که شروع شد آرمین گفت من طلاقش نمیدم چون دوستش دارم..من با حالت دعوا گفتم اگه دوستم داشت خیانت نمیکرد و شلوارش دوتا نمیشد..!تو دادگاه بیشتر حق رو به من میدادن ولی بازم جلسه به وقت بعدی موکول شد..روزها میگذشتن و همچنان خودمو تو درس خوندن غرق کرده بودم که بلخره روز کنکور رسید.. با اعتماد به نفس رفتم سر جلسه، به ترتیب تست ها رو میزدم ولی بعضی سوالا واقعا برام سخت بود و یکم استرس گرفتم.. زمان در حال تموم شدن بود که برگمو تحویل دادم..بعد کنکور استادا پشت سر هم بهم زنگ میزدن، در جواب همشون گفتم بد نبود... بالخره از اون همه شب بیداری راحت شدم و با خیال آسوده رفتم خونه و یه دل سیر خوابیدم...روزها میگذشت و من بلخره به هر جون کندنی بود از آرمین طلاق گرفتم..هرچی زن داییم و مامانم باهام حرف زدن من کوتاه نیومدم چون به آرمین عشقی نداشتم و زندگی بی عشق، بی معنا و پوچ بود..
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
💢 یک فنجان تفکر
یک پژوهش جالب: هرچه سرتان شلوغتر باشد، بهره.وریتان بیشتر بالا میرود!
در یک پژوهش نشان داده شد که افرادی که خود را گرفتار و مشغول میدانند، به طور متوسط زودتر از دیگران کارهای عقب افتادهشان را تمام میکنند.
گفته میشود انجام ندادن کارها تا موعد زمانی مشخص، باعث نوعی حس خجالت و ناامیدی در فرد میشود؛ این حس در افرادی که گرفتارند، با شدت کمتری ظاهر میشود و آنها میتوانند با تمرکز و توان بیشتری کارشان را به اتمام برسانند.
در این تحقیق مشاهده شد افرادی که سرشان شلوغ بود به طور متوسط در حدود 25 روز کارهای عقب افتاده را تمام کردند و برای بقیه این مدت به حدود 37 روز رسید. پس اگر کار عقبافتاده زیاد دارید، تا میتوانید سر خود را گرم کنید و کارهای بیشتری برای خود بتراشید؛ در این صورت احتمالا کارهای قبلی هم زودتر انجام میشوند.
دوستی می گفت اینقدر کار دارم که دیگر فرصتی برای استرس باقی نمی ماند؛ ظاهرا این گفتهی او از نظر علمی هم تایید می شود..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
کسایی موفق میشن که:
۱. استقلال فکری خودشونو با لطافت به خانواده نشون بدن
۲.پرخاشگر نباشن چون پرخاش نشانه سستیه؛ نه نشانه قدرت
۳. از اخم و قهر کردن بقیه اعضای خانواده نترسن
۴.خلقشون بالا باشه
۵. ادمی نباشن که ۲۴ ساعت دلشون میخواد مشکلاتشونو به بقیه نشون بدن و خیلی اهل درد دل کردن نیستن
۶. برای استقلال مالی میجنگن و بهونه تراشی نمیکنن
۷. کارای شخصی خودشونو گردن خانواده نمیندازن.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#فرزندپروری
⚠️اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک
🔻ضربالمثل يك دست صدا ندارد درمورد #تربيت_فرزند هم صدق ميكنه.
👈 نه شما و نه هيچكس ديگهای بهتنهايی نميتونه نيازهای عاطفی و روانی فرزندش را برآورده كنه.
🔻 #مادر و #پدر هيچيك نميتونن به تنهايی و بدون #همكاری ديگری كودك سالمی را باربياورن.
پدر و مادر هر كدام ويژگيهايی دارند كه حذفشان باعث ميشه همه چيز به خوبی پيش نره
و به اصطلاح يك جای كار بلنگه.
اگر شما هم تصور ميكنيد با تمام وقت مادری كردن و حذف پدر از گردونه تربيت و وقتگذرانی با كودك
همه دينتان را به كودكتون ادا كردید
اين مطلب را بخونيد تا بدونيد با اين تصور چقدر به فرزندتون آسيب ميرسونید😔
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#سرگذشت_لیلا
#درس_عبرت
#پارت_هشتاد_هفت
سلام اسمم لیلاست...
فردا قرار بود جواب نهایی کنکور بیاد، تمام شب رو بیدار بودم و از استرس خوابم نمیبرد..صبح با سلام و صلوات وارد سایت شدم، انقدر حالم مشوش بود که برای لحظه ای چشامو بستم..وقتی باز کردم دیدم تکنسین اتاق عمل دانشگاه تهران قبول شدم.. از یه طرف خوشحال شدم که بلخره تلاش هام نتیجه داد و یه رشته خوب قبول شدم، از طرفی هم ناراحت شدم که پزشکی نیاوردم، هرچند میدونستم نمیتونم که این رشته رو قبول شم و از اول احتمالشو داده بودم.وقتی به استادها گفتم همه بهم تبریک گفتن و خوشحال شدن..تو این چند مدت باقی مونده به دانشگاه دلم میخواست برم آب و هوایی تازه کنم..من تا حالا تنهایی سفر نرفته بودم ولی دلم میخواست از الان خیلی چیزها رو تنهایی امتحان کنم، این شد که یه بلیط سه روزه واسه کیش گرفتم..وقتی مامان فهمید کلی غرغر کرد که همین یه کارت مونده بود که تنهایی بری سفر و آبرومونو ببری..مامان تفکرات قدیمی داشت و این خیلی اذیتم میکرد، دوست داشتم هرجور که دلم میخواست زندگی کنم اما زن بیوه تو فرهنگ ما یه سری محدودیت ها داشت ولی من میخواستم تمام قانون ها رو زیر پا بذارم..وقتی رسیدم کیش هوا یکم شرجی بود ولی دلچسب بود .
ادامه در پارت بعدی 👇
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#پندانه
هیچی در بیرون از شما رخ نمیده، اگه فکر می کنید خانواده تون مشکل دارن، در واقع اونا مشکل ندارن، این خود شما هستید که مشکل دارید، نه اونا.
اگه فکر می کنید همسرتون مشکلی داره، این در واقع خود شما هستید که دارای مسئله هستید، نه اون.
اگه فکر می کنید همسایه تون آدم بدذاتیه، در واقع اون بد ذات نیست، مشکل از شماست.
اگه فکر می کنید جهان تیره است و خشونت رواج داره، به هیچ عنوان در بیرون از شما این رخ نخواهد داد، مگر شما جهان را این طور ببینید.
شاید کمی درک این مسئله سنگین باشه، ولی با کمی تامل درونی خیلی خوب براتون قابل فهم خواهد شد.
ناخودآگاه ما همگی به هم متصله، هر ناپاکی در ما خیلی سریع تر از اون که فکر کنید ناخودآگاه بقیه رو هم آلوده می کنه، هر ناپاکی در درونتون خانواده تون رو مسموم می کنه.
اگه اهمیت و حتمی بودن این مسئله رو بفهمید، هر لحظه رو برای پاکسازی از دست نخواهید داد.
برای نجات خودتون و بشریت فقط پاک کنید، تمامی اون ناخالصی ها رو که درون شماست.
جهان در واقع عشق، نور، برکت و فراوانیه. البته باز هم تاکید می کنم، خودتون با افکارتون، ناپاکی ها رو به جهان خودتون و بشریت وارد می کنید.
این کار رو اجدادمون طی عمر بشر انجام دادن و وظیفه ما به عنوان موجودی که خودش رو در رده ی شخیص انسانی می بینه، همینه فقط پاکسازی کنید..
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
💐 "مهم نیست"
گل قرمز باشیم یا سفید
مهم نیست
ڪه ڪوتاه باشیم یا بلند
و حتی مهم نیست
ڪه ڪجا رشد ڪرده باشیم
🌹🍃 مهم اینه ڪه
وقتی میتونیم هم خار باشیم
و هم گل
گل بودن رو انتخاب ڪنیم!
🌸"مهربان بودن" مهمترین
قسمت انسان بودن است
🌺 این دل انسان است که
او را سعادتمند و ثروتمند میکند
🌼 انسان با آنچه که هست
ثروتمند است
نه با آنچه که دارد
🌸 آرامش سهم کسانی است
که بی منت می بخشند
🌺 بی کینه میخندند
و در نهایت با سخاوت
محبتشان را اکرام می کنند.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد