آقای روضه، تبدار، کربلا .
دنبالِ بهانه و نشانه بود ، تا روضهخوانِ کربلا باشد ..
ماه که میدیدید ،از اقمارالمنیره .. خورشید میدیدید .
یاد جسمِ میزبانِ آفتاب .. آتش میدیدید؛ شعلههای بینِ خیمهها ..
آب میدیدید ؛ لبهای خشكِ آبخورده .. باد میدیدید، زلف رها در باد ..خاك میدیدید،
محبوب غرق شده در خاك، خواستم عرض کنم .. آقایِ روضههای تبدارِ کربلا ! برایِ من ..که نیستم یاد امام زمانم .. نیستم یاد مهدی ..
که آب میبینم اما، یادم نمیآید قدِّ همین آب ، خواسته بودمش .. میآمد
که خاك میبینم اما، یادم نمیآید سر بر خاكِ ، کدام بیابان میگذارد شبها
که آتش میبینم اما یادم نمیآید از آتشی که به جان قلبش افتاده در غیبت ..
باد میبینم اما، یادم نمیآید عطر غریبیش را، آخرین بار کجا برده باد ..
برای من .. که همین هم ..نه ؛
که نیستم یاد محبوب .. که نیستم یاد مهدی .. دعا میکنی ..؟!
مهدی جان!
صاحبعزایِ غربت کربلا! تو و صاحب امشب ، وجه اشتراك، زیاد دارید ..
من خواستم اما از ردِّ عمیقی بگویم
که در گذر این همه سال، مانده روی گونهَت ؛ ردِّ عمیقِ روضههایی که
ما شنیدهایم و .. تو و صاحبِ امشب .. دیدهید، ردِّ عمیقِ روضهی شام ..
تو را قسم به روضهیِ شام .. پایان بده این شامِ تاریك غیبت را .. برگرد !
- شهادت امامالسجاد .
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ !
و شهادت هنرِ مردانِ خداست .
#اسماعیل_هنیه
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
یه چیزی رو که لازم دونستم بگم اینکه ، ماجرای فلسطین، ماجرای دیروز و امروز نیست ! هرکسیم که ساده گذر
دوم چیزی که مجدد لازمه گفته بشه ؛ کسی که میای میگی چون سنی بوده شهید محسوب نمیشه ! و سنی یعنی کافر .
مقام شهادت فقط واسه ما شیعیان تعلق و محسوبه ؟
دم از شیعه بودن میزنی ولی منش امیرالمومنین نداری بزرگوار .
مسلمان یعنی صلوات بر محمد، اسم رسولالله،
کسی که اسم رسول الله به زبون بیاره یعنی مسلمان ! ولی، فرقه بین مسلمان تا مسلمان. مسلمانی از دستور خدا و پیغبرش نافرمانی کنه شبیه کی ؟ شمر و یزید و معاویه و ؛
شما که دم از حسینی و شیعه مولا میزنی، این ها رو من باید براتون عرض کنم ؟
و اینکه، بین همین شیعیان خودمون داریم کسایی رو که نه مولا میشناسن و نه ائمه ای، تازه میان میگن حسین کی بوده ؟
و داریم سنی هایی شبیه شهید اسماعیل هنیه، که بخاطر آیام محرم از کارش میگذره و به عزاداری میپردازه. اینارو شما نمیدونی و فقط زبونتونه که میجنبه و بقیه رو با حرفای اشتباهتون، اشتباهشون میکنید .
شهید اسماعیل هنیه گرچه سنی بودهاند ولی مسلمان بودن، برای رضای خدا کار کردن،
سیدالشهدا ، شب عاشورا، چه فرمودن ؟
دین نداری لااقل آزاده باش ! یعنی حرف حق و راه حق و پیش بگیر .
مردمان غزه و شیعه های پاکستان یکی از مظلومترین واقعه امروزی در کل جهانن،
شمایی که میای دوگانه اینجاد میکنی تفرقه میندازی، حواست باشه که ضربه ی اصلی رو خود شما در برابر دشمن میخوری .
چون هدف دشمن و رژیم کودککش صهیونیست و به الخصوص آمریکا هدف شون همینه .
و خلاص .
آیا اندیشیدهاید که چگونه به حسین ع یاری برسانید ؟
غیر از گریه چه کردهاید ؟
بسیاری بر حسین ع گریه میکنند اما او را یاری نمیرسانند .
ابنسعد اول کسی بود که بر حسین گریه کرد و حسین را یاری نکرد .
زنهار که گریه کافی نیست، باید حسین را یاری کنید .
چه مهیا کردهاید برای یاری حسین ع ؟!
- کتاب ِسفر شهادت / امام موسی صدر -
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ
یقینا ما از مجرمان انتقام میگیریم .
سجده آیه ۲۲ ؛
#هنیه .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو اوج سختی، امام حسین امیدوار بود! چرا ؟ چون زیر نیزه و تیر و شمشیر چشماشو باز کرد دید سکینه ایستاد
تو نشونه ی بهاری ،
تو و دل بی قراری، دلیل انتظاری ،
من ؛ همیشه چشم به راهتم ،
یکی از عاشقاتم ..
ای آخرین نجاتم !.
عشـق ؛ یعنی همین صبوری ..
یعنی تموم شه دوری ، یعنی تو رو ببینم،
عشـق ؛ یعنی یه روز میای و ..
پر میشه از نفس هات، تموم سر زمینم .
آقای من .. وای از این شب بیدردی ،
از ستم و نامردی، منتظریم برگردی ، بیا ..
- صاحبالزمان .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو نشونه ی بهاری ، تو و دل بی قراری، دلیل انتظاری ، من ؛ همیشه چشم به راهتم ، یکی از عاشقاتم ..
تو همونی که به من بها دادی ،
به پات افتادم و کربلا دادی ..
تو همونی که دم میدون مشک ،
مادر مریضمو شفا دادی ..
نشد آقا که یه بار رو بزنم
روی نوکرتو بندازی زمین ،
حاجتامو دونه دونه بهم دادی ..
با یه نذر سفره ی امالبنین :)
جون دوباره بهم داد ..
بوی یاس حرم ،
آرزومه بشم، من عکاس حرم ..
تو گوشمه صدام، یا عباس حرم .
میگفت ، ابیعبدالله ثانیه شماری من واسه
اینه که برسم کربلا تا بگم چه روزای سختی
رو گذروندم ..
این همه تلاش، به در و دیوار میزنیم که بیاییم حرمت
ولی اینا هیچی نیست اینا فقط بهونس.. اگه تو بخوای مثل اونیکه تو سوریه بود وصیت نامشو خوندیم گفت کربلا ، بابالقبله، دفنم کنید .. بردیش کربلا، بدون هیچ همراهی،
تو و نوکرت
میشه عزیزشو که داره دق میکنه بخری ببری ؟
پام برسه به بابالقبله، جون میذارم
قول میدم حسین، ولی نذار امسال از پشت تلویزیون زائراتو ببینم ..
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو همونی که به من بها دادی ، به پات افتادم و کربلا دادی .. تو همونی که دم میدون مشک ، مادر مریضمو
اون دوران روضه خون های عجیب غریبی داشتیم؛
شمشیری ، ذوالفقاری، خیلیا ..
دیگه محبت دست خداست! یه جایی یه کاری با امام حسین معامله کردن . بعد آدم باهوش باشه ببینه، امام حسین چیو دوست داره!
امام حسین تو کربلا، برای یه نفر آغوش باز کرد بغلش کرد خوشحال شد ؛ حبیب بود! پیرمرد بود دیگه..
این من درسی که ازش میگیرم اینکه تو بساط سیدالشهدا پیره قیمتیه! فرش حسینه، هفتاد سال میشه تارش شفاست. چجوری میشه یه پیر غلامی با هفتاد سال سن با یه حنجره بگه صل الله علیک یا اباعبدالله ، دمش شفا نباشه! باید آدم ببینه دیگه ،
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
اون دوران روضه خون های عجیب غریبی داشتیم؛ شمشیری ، ذوالفقاری، خیلیا .. دیگه محبت دست خداست! یه جایی
امام حسین رفت سراغ اونی که مسلمون اصلا نبود! دینی نداشتن. رفت گفت ؛ دید یه زن جوون و یه مادری
گفت شما مَرد ندارین ؟ گفت آقا ، اینجا آب نداریم، پسرم این عروسمه پسرم هرروز میره چند ساعت آب میاره .. آقا نگفت دینت چیه! نگفت شما کی! نماز میخونی! آقا این نیزه رو زد آب جوشید . بعدم به مادره گفت ؛ ما یه خورده اونورتریم خیمه زدیم، پسرت بگو اگه میخواد خدارو یاری کنه یه سر به ما بزنه .
خب این درسه دیگه ؛ الان ما جامعه مون پر از آدمایی که ..
این شرایط، که حالا بعضی از جوونا یه جور دیگن ، یه جایی میرن، فلان و .. همونجور که گفتم پیرغلاما برای ما
اگه من توفیق داشته باشم، یه خدمت کوچیکی به این پیر غلاما کنم! این توفیقی که خودشون قرار دادن .
خیلیا، امروز تو جامعه ما به علت بد کار کردن من فلانی ، رفتن .. به علت بداخلاقی ما ، بد رفتاری ما از ما زده شدن!
الان یه فرصت خوبیه که ازش باید استفاده بکنیم دیگه، در جلسمون در روضهمون باز باشه براشون.. دستشونو بگیریم بیاریم تو جلسه، باید باهاشون رفاقت کنیم .!
تو به ز من سر کویت هزار ها داری . . !
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد . .