آیا اندیشیدهاید که چگونه به حسین ع یاری برسانید ؟
غیر از گریه چه کردهاید ؟
بسیاری بر حسین ع گریه میکنند اما او را یاری نمیرسانند .
ابنسعد اول کسی بود که بر حسین گریه کرد و حسین را یاری نکرد .
زنهار که گریه کافی نیست، باید حسین را یاری کنید .
چه مهیا کردهاید برای یاری حسین ع ؟!
- کتاب ِسفر شهادت / امام موسی صدر -
إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ
یقینا ما از مجرمان انتقام میگیریم .
سجده آیه ۲۲ ؛
#هنیه .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو اوج سختی، امام حسین امیدوار بود! چرا ؟ چون زیر نیزه و تیر و شمشیر چشماشو باز کرد دید سکینه ایستاد
تو نشونه ی بهاری ،
تو و دل بی قراری، دلیل انتظاری ،
من ؛ همیشه چشم به راهتم ،
یکی از عاشقاتم ..
ای آخرین نجاتم !.
عشـق ؛ یعنی همین صبوری ..
یعنی تموم شه دوری ، یعنی تو رو ببینم،
عشـق ؛ یعنی یه روز میای و ..
پر میشه از نفس هات، تموم سر زمینم .
آقای من .. وای از این شب بیدردی ،
از ستم و نامردی، منتظریم برگردی ، بیا ..
- صاحبالزمان .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو نشونه ی بهاری ، تو و دل بی قراری، دلیل انتظاری ، من ؛ همیشه چشم به راهتم ، یکی از عاشقاتم ..
تو همونی که به من بها دادی ،
به پات افتادم و کربلا دادی ..
تو همونی که دم میدون مشک ،
مادر مریضمو شفا دادی ..
نشد آقا که یه بار رو بزنم
روی نوکرتو بندازی زمین ،
حاجتامو دونه دونه بهم دادی ..
با یه نذر سفره ی امالبنین :)
جون دوباره بهم داد ..
بوی یاس حرم ،
آرزومه بشم، من عکاس حرم ..
تو گوشمه صدام، یا عباس حرم .
میگفت ، ابیعبدالله ثانیه شماری من واسه
اینه که برسم کربلا تا بگم چه روزای سختی
رو گذروندم ..
این همه تلاش، به در و دیوار میزنیم که بیاییم حرمت
ولی اینا هیچی نیست اینا فقط بهونس.. اگه تو بخوای مثل اونیکه تو سوریه بود وصیت نامشو خوندیم گفت کربلا ، بابالقبله، دفنم کنید .. بردیش کربلا، بدون هیچ همراهی،
تو و نوکرت
میشه عزیزشو که داره دق میکنه بخری ببری ؟
پام برسه به بابالقبله، جون میذارم
قول میدم حسین، ولی نذار امسال از پشت تلویزیون زائراتو ببینم ..
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
تو همونی که به من بها دادی ، به پات افتادم و کربلا دادی .. تو همونی که دم میدون مشک ، مادر مریضمو
اون دوران روضه خون های عجیب غریبی داشتیم؛
شمشیری ، ذوالفقاری، خیلیا ..
دیگه محبت دست خداست! یه جایی یه کاری با امام حسین معامله کردن . بعد آدم باهوش باشه ببینه، امام حسین چیو دوست داره!
امام حسین تو کربلا، برای یه نفر آغوش باز کرد بغلش کرد خوشحال شد ؛ حبیب بود! پیرمرد بود دیگه..
این من درسی که ازش میگیرم اینکه تو بساط سیدالشهدا پیره قیمتیه! فرش حسینه، هفتاد سال میشه تارش شفاست. چجوری میشه یه پیر غلامی با هفتاد سال سن با یه حنجره بگه صل الله علیک یا اباعبدالله ، دمش شفا نباشه! باید آدم ببینه دیگه ،
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
اون دوران روضه خون های عجیب غریبی داشتیم؛ شمشیری ، ذوالفقاری، خیلیا .. دیگه محبت دست خداست! یه جایی
امام حسین رفت سراغ اونی که مسلمون اصلا نبود! دینی نداشتن. رفت گفت ؛ دید یه زن جوون و یه مادری
گفت شما مَرد ندارین ؟ گفت آقا ، اینجا آب نداریم، پسرم این عروسمه پسرم هرروز میره چند ساعت آب میاره .. آقا نگفت دینت چیه! نگفت شما کی! نماز میخونی! آقا این نیزه رو زد آب جوشید . بعدم به مادره گفت ؛ ما یه خورده اونورتریم خیمه زدیم، پسرت بگو اگه میخواد خدارو یاری کنه یه سر به ما بزنه .
خب این درسه دیگه ؛ الان ما جامعه مون پر از آدمایی که ..
این شرایط، که حالا بعضی از جوونا یه جور دیگن ، یه جایی میرن، فلان و .. همونجور که گفتم پیرغلاما برای ما
اگه من توفیق داشته باشم، یه خدمت کوچیکی به این پیر غلاما کنم! این توفیقی که خودشون قرار دادن .
خیلیا، امروز تو جامعه ما به علت بد کار کردن من فلانی ، رفتن .. به علت بداخلاقی ما ، بد رفتاری ما از ما زده شدن!
الان یه فرصت خوبیه که ازش باید استفاده بکنیم دیگه، در جلسمون در روضهمون باز باشه براشون.. دستشونو بگیریم بیاریم تو جلسه، باید باهاشون رفاقت کنیم .!
تو به ز من سر کویت هزار ها داری . . !
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد . .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
؛
محرم تموم نمیشه، این ماییم که میرسیم به محرم ..
تورو به جان مادرت، مجدد برسونمون به محرمت
آقای سیدالشهدا .
شایدشھیدبشیم ؛ 🇵🇸 .
امام حسین رفت سراغ اونی که مسلمون اصلا نبود! دینی نداشتن. رفت گفت ؛ دید یه زن جوون و یه مادری گفت ش
یه قشر با انگشت نشونت میدن میگن فلانی بسیجیه ،
یه قشر با انگشت نشونت میدن میگن فلانی جیره خوره ،
یه عده میگن فلانی با جنس مخالف..
یه عده میگن فلانی از انقلاب چه پولی میزنه به جیب ،
باهاشون سرد باشی بهت میگن مذهبخشک
باهاشون صمیمی باشی بهت میگن هَوَل
اینه که میگن باید مسیرتو بری بدون هیچ جدل و دوگانه ایجاد کردن .