eitaa logo
کتابخانه های عمومی شهرستان شازند
220 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
422 ویدیو
18 فایل
کتابخانه های عمومی نماد نجات هستند،نجات کتابها و اندیشه های نهفته در آنها.
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری قصه گویی همراه با نمایش عروسکی از کتاب «مهمان ناخوانده»بمناسبت هفته دفاع مقدس با حضور جمعی از اعضای علاقمند کتابخانه 🔺️محمودی مسئول کتابخانه
جمع خوانی کتاب داداش ابراهیم به مناسبت هفته دفاع مقدس توسط اعضا کودک کتابخانه ملاصدرا شهباز 🔺️میثم گل محمدی، کتابدار
عنوان: پایی که جا ماند یکی از سخت‌ترین اتفاق‌هایی که بعد از دوران جنگ رخ داد، اسارت بسیاری از شرکت‌کنندگان در جنگ بود. سید ناصر حسینی‌پور در شانزده سالگی و در آخرین روزهای جنگ اسیر شد. او که در این دوران تجربه‌های تلخ و دردناکی را تجربه کرده، در همان دوران تصمیم گرفت خاطراتش را بنویسید. برای همین در ۲۳ صفحه به صورتی رمزی خاطراتش را نوشت و بعد از آزادی از روی کدهایی که یادداشت کرده بود، خاطراتش را روایت کرد. سید ناصر بخشی از یادداشت‌هایش در زندان را که به آن «تقلب زندان» می‌گفت، در فصل پایانی کتاب آورده است. این کتاب نیز به زبان‌های ترکی استانبولی و عربی ترجمه شده است. پایی که جا ماند در سال ۱۳۹۱ به عنوان کتاب سال دفاع مقدس انتخاب شد. 🔺ارسالی از: محسن ساریخانی
کتاب مهاجر سرزمین آفتاب نوعی زندگی‌نامه و خاطره‌نویسی است که متعلق به خاطرات زندگی بانوی ژاپنی مسلمان با نام اصلی کونیکو یامورا است که با مردی ایرانی ازدواج کرده و پس از این ازدواج، نام خود را به «سبا» تغییر داده است. گردآوری محتوا و آماده‌سازی این کتاب چندان کار ساده‌ای نبود و طی مصاحبت هفت‌ساله‌ی مولفین کتاب با خانم یامورا انجام شد. همین مصاحبت هفت‌ساله باعث شده تا کتاب مهاجر سرزمین آفتاب با دقت زیادی نوشته شود و در زمره‌ی جذاب‌ترین کتاب‌های حوزه‌ی دفاع مقدس قرار بگیرد. خود کونیکو یامامورا نیز اظهار داشته که پس از شهادت فرزندش، افراد زیادی به‌واسطه‌ی ژاپنی بودن این بانو، خواستار نوشتن خاطرات او بوده‌اند، اما از این میان، حمید حسام موفق به جلب توجه و اعتماد او شده است. حمید حسام در رابطه با نگارش این کتاب می‌گوید: «از زمان دیدن خانم یامورا، همواره اندیشه‌ی نگارش زندگی این یگانه‌بانو ذهنم را مشغول کرده بود. بنابراین، طبق قاعد‌ه‌ی شخصی​‌ام، پیش از مصاحبه‌ها، طریق «مصاحبت» و همراهی با راوی را پیش گرفتم و طی هفت سال به هر بهانه و در هر دیدار نقبی به دنیای درونی‌اش زدم تا در اتفاقات و حادثه‌ها نمانم. او نیز سرانجام پذیرفت که اسرار ناگفته‌ی زندگی‌اش را برایم بازگو کند تا آن‌ها را به این کتاب تبدیل کنم.» 🔺️میثم گل محمدی،کتابدار