اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم
شدم غرق تماشا و به دام عشق افتادم
تمام عمر مبهوت شکوه عاشقی بودم
مسیر از بس که زیبا بود مقصد رفت از یادم
نمیدانم کیام یا راهیام سوی کجا تنها
همین اندازه میدانم که اهل عشق آبادم
به راز خندههایم پی نخواهی برد ای دنیا
غمی بی انتها در قلب خود دارم ولی شادم
در این نیزار هر نی را که دیدم نالهای دارد
به جایی میرسید از دست دل ای کاش فریادم
#عطیهساداتحجتی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
دوستان را در دل رنجها باشد که آن
به هیچ دارویی خوش نشود!
نه به خفتن،
نه به گفتن و
نه به خوردن؛
الا به دیدار دوست…
#مولانا
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
من ترکِ عالمى زِ براىِ تو كردهام
از من مشو براىِ دلِ آن و اين جُدا
#قدسیمشهدی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
غافل مشو ز پاس دل بیقرار من
کاین مرغ پرشکسته قفسها شکسته است
#صائبتبریزی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
نه از خندیدنم خندان نه از رنجیدنم غمگین
مرا نادیده میگیرد چه دردی بیشتر از این؟
«خدا عمرت دهد» آهسته این را گفت و ترکم کرد
نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین
#مجیدترکابادی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
توصیهی زیبای جناب #سعدی در مورد شکیبایی در کارها:
"بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهی کار خویش گیرم..."
و پاسخ زیبای جناب #قطرانتبریزی در همین راستا وقتی کارها بر وفق مراد پیش نمیره:
«اکنون به صبر کردن ناید مراد حاصل
زین چاره باز مانی، رو چارهی دگر کن... "
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
مریض عشقم و جز داغ سازگارم نیست
علاج درد بهجز نالههای زارم نیست
#طالبآملی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
گفتم لبِ تو را که: «دلِ من تو بردهای»
گفتا:«کدام دل؟ چه نشان؟ کِی؟ کجا؟ که برد؟»
#سعدی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
سایه افکندند بر دنیا سیاهیها اگر
با تو خواهم ماند حتی در تباهیها اگر
تنگ آب اینقدر هم کوچک نمیآمد به چشم
فکر آزادی نمیکردند ماهیها اگر
ما به راه خویش میرفتیم، دشمن دوستان
خود نمیبردند ما را تا دوراهیها اگر
ما سبکباران خاک بینیازی را چه غم
سرگران گشتند با ما پادشاهیها اگر
لذت فرمانروایی غیر ذلت هیچ نیست
در حساب آیند روزی بیگناهیها اگر
#فاضلنظری
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
کارکنان سپهر، بر سر دعوی شدند
آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود
حاصل ما از جهان نیست بجز درد و غم
هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود
نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا
پردهٔ تزویر ما، سد سکندر نبود
نام جنون را به خود داد بهائی قرار
نیست بجز راه عشق، زیر سپهر کبود
#شیخبهایی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
نهفتهام به خموشی خیال روی تو را
مباد کز نفسم بشنوند بوی تو را...
#حزینلاهیجی
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
#حافظ
کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇
@shear_farsi