eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
990 ویدیو
52 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما برکتِ دنیای ما وُ شافیِ عقبای ما ای امام نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس اقتدار کشورِ ایران همه از نامِ توست روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو! 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما به لطفش برده ام با خود غزل های تر از مشهد گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد "پدیده" این نمایشگاه الطاف خداوندی ست ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد "به جان مادرت زهرا قسم" رد خور ندارد که نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرفته بوی شهادت شب وفاتش  را بیا  مرور کن  ای اشک  خاطراتش را مورخان  بنوشتند  با   سرشک یتیم هجوم درد   به  سر تا سر  حیاتش را سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد چقدر  مرگ خدیجه  فسرد  ذاتش   را چه سنگها  که بر آیینهُ  وجودش خورد چه طعنه ها که ابوجهل زد  صفاتش را برای غارت جانش قریش خنجر بست ولی  خدای علی  خواسته نجاتش  را دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما ندید  سبزی یِ  باران  معجزاتش   را حرا  شروع رسالت   غدیرخم   پایان ادا نمود   تمامی یِ   واجباتش  را ...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب شنید  نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش )  را 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
  اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد طشتی از خون دل خویش برابر دارد چشمهایش به در و منتظر آمدنیست زیر لب زمزمه مادر مادر دارد جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر یادگاریست که از کینه همسر درد پیش چشمش که توانسته بروی منبر…. ….رود و دست به سبّ پدرش بردارد؟ لحظه های سفرش در بغلش می گیرد چادری را که بوی یاس معطر دارد آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ مادرش روی زمین لاله پرپر دارد گفت با گریه حسین جان... تو دگر گریه مکن که حسن میرود و سایه خواهر دارد آه... لایوم کیوم تو که در صحرا کیست جسم صدچاک تو از روی زمین بردارد 🔸شاعر: ؟؟؟ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من که این گونه پدر محو تماشای توأم دخترت فاطمه ام غمزده زهرای توأم گریه ام را بنگر خنده بزن بر رویم باغبانا نه مگر من گل زیبای توأم دم آخر سخنی گوی تسلایم بخش زان که افسرده چو آیینه ی سیمای توأم بارها از شفقت دست مرا بوسیدی وینت آواز که من ام ابیهای توام حالیا دست به پیش آر که بوسم دستت من که پرورده ی این دست توانای توأم پاسخش داد نبی کای گل زیبای پدر از همه بیش به فکر تو و غم های توأم بعد من باز شود باب ستم بر رویت سخت امروز در اندیشه فردای توأم صبر کن زآن چه رسد بر تو و بر جان علی بس جگر سوخته بهر تو و مولای توأم  بینم آن شعله و دیوار و در و اندر بین شاهد زمزمه ی وا  ابتاهای توأم لیکن از عترت من زودتر آیی به برم در جنان منتظر دیدن سیمای توأم 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - علیه السلام و اربعین - سبک این پا و اون پا نکن... تو سفره‌داری کرم داری توی دلِ ما حرم داری هر اربعین تو حرم حتماً روضه واسهِ مادرم داری پای پیاده زیارت رفتی پای ضریحِ برادر رفتی تو کوچه‌یِ تنگ و صحنِ ارباب حتماً تو همراهِ مادر رفتی گرفتی زیرِ بازوشو می‌پوشوندی خودت روشو می‌خوندی واسهِ زائرها خودت روضه‌یِ پهلوشو "من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گَهی به کوچه گَه بینِ خانه می‌زد گردیده بود قُنفذ همدست با مغیره این با غلافِ شمشیر او تازیانه می زد" .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی - شهادت امام حسن علیه السلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم - سبک من یادگار... شاهِ کرامت دورت بگردم رفتم زیارت یادِ تو کردم با زائرانِ بی کفن سینه زدم گفتم حسن... غریبی آقا تنهای تنها کوریِ دشمن حسنی‌ام من (۴) با طعنه‌ها شد پرخون دلِ تو مَحرمِ خانه شد قاتلِ تو زخمِ زبان شنیده ای چادرِ خاکی دیده ای پسرِ حیدر عصای کوثر کوریِ دشمن حسنی‌اَم من (۴) واویلتا شد نجوای لاهوت تیر از پیِ تیر خورده به تابوت شده متحیِّر حسین چه بگویم به زینبین چه ماجرایی؟! مهدی کجایی؟! بقیة الله آجَرک الله (۴) (حضرت رسول اکرم) اگرچه در تب پیغمبرم سوخت روضه‌اَش این است که مادرم سوخت یا رحمةٌ للعالمین در کوچه‌ها خورده زمین با ضربِ سیلی گلبرگِ نیلی بقیة الله آجرک الله (۴) .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت امام حسن علیه السلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم - سبک سر به زیرم کن... ضربه‌یِ قلبم یا‌حسن می‌گه خیمه و پرچم یا حسن می‌گه شاهِ عالم صاحبِ دم یاحسن می‌گه (۲) شادی و ماتم یاحسن می‌گه حضرتِ خاتم یاحسن می‌گه بیرقِ ماهِ محرّم یاحسن می‌گه (۲) ای تمامِ معنیِ قرآن ای جان ای جان ای امامِ دلبرِ خوبان ای جان ای جان صلَّ اللهُ علیکَ یا کریمِ طاها ماهِ دل آرا یوسفِ بی‌نظیرِ زهرا صل اللهُ علیکَ یا وارثِ مولا می‌سازه شیعه برات حرم ان شاءالله یاحسن مولا یاحسن مولا (۲) یاحسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) من از این سفره جیره می‌گیرم غصّه‌های تو می‌کنه پیرم آخرش با روضه‌های کوچه می‌میرم (۲) دائماً چشمات داره می باره آخه چشمایِ مادرت تاره تو خودت از رو خاکا برداشتی گوشواره قصّه های کوچه پیرت کرد ای وای ای وای سیلی از زندگی سیرت کرد ای وای ای وای تو روضه‌خونِ مادرِ قامت‌کمونی خاکِ چادرو با گریه می‌تکونی مادرتونو به خونه می‌رسونی چشم انتظارِ مهدیِ صاحبَ الزّمونی یا حسن مولا یا حسن مولا (۲) یا حسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) (حضرت رسول اکرم) یا اباالزّهرا یارسول الله می‌کشم آقا از غمِ تو آه به وصیت‌هات عمل شِه گم نمی‌شه راه (۲) توی بستر هم فکرِ مولایی روضه خونِ غم‌های زهرایی اَجر و مزدِ رحمةٌ للعالمینه آه (۲) آه از این کینه‌یِ دیرینه ای وای ای وای آتیش و در مسمار و سینه ای وای ای وای صلَّ اللهُ علیکِ یا اُمِّ ابیها نیلوفریه گلِ یاسِ خونه‌یِ مولا صلِّ اللهُ علیکِ یا مظلومه زهرا منتقمِ تو می‌شه تیغِ بقیة الله یا رسول الله یا رسول الله (۲) یا اباالزهرا اباالزهرا اباالزهرا (۲) .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت امام حسن علیه السلام - سبک لشکر ارباب... دریای لطفت ساحل ندارد دلْ دلْ ندارد در راهِ تو جان می دهم قابل ندارد حسن یاحسن (۴) اگه من حسینی‌ام بعدِ خدا به تو مدیونم امامِ مجتبی سرِ سفره‌یِ تو و امام رضا من شدم سینه‌زنِ کرب‌وبلا قسم به شاهِ مشهد و کربلا حرم واسهَ‌ت می‌سازن این عاشقا حسن یا حسن (۴) کریمِ طاها ماهِ دل آرا یوسفِ زهرا بِابی انتَ و اُمّی یاحسن مولا حسن یا حسن (۴) سفره‌دارِ خونه یِ فاطمه‌ای از درِ خونهَ‌ت گدا رد نمی‌شه آخرِ ماهِ صفر دستِ خالی... منو رد کنی برات بد نمی‌شه؟!... تویی کریم ما نوکریم آقاجون دستِ ما رو به شیش‌گوشه برسون حسن یاحسن (۴) .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. شور چهار ضرب آخر مجلس تقدیم به شهدای تازه تفحص شده ی خانطومان یاران سردار از راه رسیدن مردای مرد سپاه رسیدن آی خوش به حالشون که با دعای خیر فاطمه فدایی حرم شدن نوکر شاه علقمه جاری شده اشگ دو دیده از شام غم مهمان رسیده یا لیتنا کنا معکم حسین حسین جان ذکر لبامون آقا دعا کن خودت برامون دعا بکن شهید بشیم حسین عزیز فاطمه به جون مادرت بده آقا بدردم خاتمه دردم اینه قرق گناهم دردم اینه که روسیاهم یا لیتنا کنا معکم شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. من که از کودکیم غرق ولای حسنم شامل لطف وی و لطف خدای حسنم من گدای حسنم(۲) سائلم دست تهی آمده ام سوی کریم این بودفخرمن زار گدای حسنم من گدای حسنم اوگرفته است ز جود و کرم خود دستم عمری شرمنده از این جودو سخای حسنم من گدای حسنم سفره اش پهن ونشستم به سرسفره ی او شکر حق ریزه خور خوان عطای حسنم من گدای حسنم همه ی عمر ز لطف ازلی بر لب من هم بود ذکر خدا ،هم به نوای حسنم من گدای حسنم مادرم شیرین محبت حسن داده به من من نمک خورده ی احسان وغذای حسنم من گدای حسنم من مریض گنهم،حق به حسن بخشیدم من شفا یافته ی دست شفای حسنم من گدای حسنم او جگر گوشه ی زهرا و علی می باشد منم آن ذره که در تحت لوای حسنم من گدای حسنم او دعا کرده برای همه ی شیعه خود من مسلمان شده با سوز دعای حسنم من گدای حسنم حرف هرشیعه ی مولای دو عالم این است مکتب آموخته ی صبر و رضای حسنم من گدای حسنم کوچه وسیلی و مسمار وطناب او را کشت یاد غم های حسن ،غرق عزای حسنم من گدای حسنم . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من که این گونه پدر محو تماشای توأم دخترت فاطمه ام غمزده زهرای توأم گریه ام را بنگر خنده بزن بر رویم باغبانا نه مگر من گل زیبای توأم دم آخر سخنی گوی تسلایم بخش زان که افسرده چو آیینه ی سیمای توأم بارها از شفقت دست مرا بوسیدی وینت آواز که من ام ابیهای توام حالیا دست به پیش آر که بوسم دستت من که پرورده ی این دست توانای توأم پاسخش داد نبی کای گل زیبای پدر از همه بیش به فکر تو و غم های توأم بعد من باز شود باب ستم بر رویت سخت امروز در اندیشه فردای توأم صبر کن زآن چه رسد بر تو و بر جان علی بس جگر سوخته بهر تو و مولای توأم  بینم آن شعله و دیوار و در و اندر بین شاهد زمزمه ی وا  ابتاهای توأم لیکن از عترت من زودتر آیی به برم در جنان منتظر دیدن سیمای توأم 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جانم فدای آن بنایی... که نداری قربان آن گل‌دسته‌هایی... که نداری هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبدطلایی... که نداری باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب‌المجتبایی... که نداری قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی... که نداری من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به شش‌گوشه‌ی کرببلایی... که نداری ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه در مجلس دارالبکایی... که نداری دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا حق می‌دهم درد آشنایی... که نداری 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ز جا برخیز مادر! شور محشر را بپرس از من نه، عاشورای از محشر سیه تر را بپرس از من زصحرای بلا با داغ هجده لاله می آیم به خون غلطیدن گل های پرپر را بپرس از من به این پیراهن صد پارۀ خونین نگاهی کن شمار زخم های جسم بی سر را بپرس از من اگر لیلا نبوده کربلا من بوده ام مادر به خون آغشتن رخسار اکبر را بپرس از من رباب از شدّت غم گریه بگرفته گلویش را لب خشک و تلظّی های اصغر را بپرس از من همان ناگفته بهتر، قصّۀ پیشانی و محمل سر نی صوت قرآن برادر را بپرس از من پس از مرگ شهیدان در میان آن همه دشمن وداع آخر بابا و دختر را بپرس از من اگر لاله های بوستان خود نمی پرسی غم گل های عبدالله جعفر را بپرس از من تن پاک حسینت زخم روی زخم ید امّا به حلق تشنۀ او آب خنجر را بپرس از من اگر چه کُشت بانگ العطش پیوسته زینب را خجالت های عبّاس دلاور را بپرس از من زسوز خویش (میثم) تا که عالم را بسوزانی مصیبت نامۀ آل پیمبر را بپرس از من ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همه جا عطر ياس مي آمد عطرِ ياس پيمبر رحمت خيمه مي زد به پشت دروازه عابد اهل بيت با زحمت داشت خواب مدينه را مي ديد دختري كه به شام تهمت خورد ناگهان ديده بر سحر وا كرد چشم خيسش به شهر عصمت خورد ديد فرياد «طَرّقوا» آيد كوچه وا شد به محمل زينب گفت: اُم البنين بيا اما دست بردار از دلِ زينب گفت اُم البنين ببين زينب با چه اوضاعي از سفر برگشت از حسين تكه های پيراهن از ابالفضل يك سپر برگشت بر بلندي همين كه خيمه زدند ياد گودال كربلا افتاد سايه ي خيمه بر سرش كه رسيد ياد آتش گرفته ها افتاد گفت يادم نمي رود هرگز دلبرم رفت و روز ما شب شد آن قدر نيزه رفت و آمد كرد بدن شاه نامرتب شد خطبه ها خطبه هاي غرّا شد ليك با طعم روضه ی «الشام» صحبت از نذر نان و خرما بود صحبت از سنگ های كوچه و بام همه جا رنگ كربلا بگرفت كربلا كربلای ديگر بود بر لب زينب و زنان و رباب روضه ی تشنگی اصغر بود رأس ها بر بدن شده ملحق دست ها جای زخم های طناب گوش ها جای گوشواره ولی همه ی گوشواره ها ناياب دختری با قيام نيمه شبش جان تازه به دين و قرآن داد در خرابه كنار رأس پدر طفل ويران نشين ما جان داد ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد ¤ رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرِ خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟ مانند فاطمه چقدر راه می روی! خونِ جگر به سینه، به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند خواهر نداشتی که برایت به سر زند اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ در کوچه های طوس،زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت وحید قاسمی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سوز زهر خسته و از پا نشسته ام چشم انتظار مقدم زهرا نشسته ام پا میکشم به خاک و امانم بریده است یاد اجل - به یاد مداوا نشسته ام میبینمش که از غم من گریه میکند اشک جواد را به تماشا نشسته ام دور از مدینه وتک وتنها عجیب نیست با قصد پر کشیدن از اینجا نشسته ام اشک من و جواد و دو چشمان مادرم در حجره گوئیا که به دریا نشسته ام محمدحسن بیات لو 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبر و شکیبایی به هر دردی روا است جز در غمِ فقدانِ تو ای حضرتِ عشق بعد از تو چشمِ آسمان را خون گرفته شد روز و شب گریانِ تو ای حضرتِ عشق هفت آسمان را در عزای خود نشاندی داد از شبِ هجرانِ تو ای حضرتِ عشق ای گوهرِ شب تابِ باغِ آفرینش آیینه اشک افشانِ تو ای حضرتِ عشق با مویه های یاسِ تو دل همنوا شد این جانِ ما قربانِ تو ای حضرتِ عشق مانده ز بعدت فاطمه در بیتُ الاحزان آن کوثرِ قرآنِ تو ای حضرتِ عشق جاریترین نورِ الهی گشته خاموش حیف از رخِ تابانِ تو ای حضرتِ عشق رفتی علی با فاطمه تنها نشسته بر پیکرِ بی جانِ تو ای حضرتِ عشق معراجِ روحانیِ تو سبز است و روشن جاوید باد ایمانِ تو ای حضرتِ عشق نورِ مبین ات تا قیامت مشعلِ ماست دل در تبِ بارانِ تو ای حضرتِ عشق بعدِ تو زهرا را به جوی خون نشاندند شد اولین مهمانِ تو ای حضرتِ عشق از تشتِ زهر و تشتِ زر زینب گواه است خون بارد از چشمانِ تو ای حضرتِ عشق بر آستانِ مهربانِ تو دخیلم دستِ منو دامانِ تو ای حضرتِ عشق 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
Shab05Moharram1393[02].mp3
9.4M
کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه اس ولی حرم نداره غریب اونیه که همدم اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه حسن همه‌ی دار و ندارش حسینه حسن همه‌ی صبر و قرارش حسینه حسن سایه‌ش همیشه رو سر داداشه حسن نمیشه که تو کربلا نباشه حسن نمیتونه دیگه آروم بشینه اگه حسینشو نقش زمین ببینه دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه ولی روزی مثه روز حسین نمیشه غریب اونیه که سر به بدن نداره آقام رو زمینه ولی کفن نداره شاعر: محمد مهدی سیار 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
6. خوشم از رعایای 94.mp3
10.51M
( علیه السلا م ) با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) قسمت اول : شعرخوانی خوشم از رعایای شمس الشموسم گرفتار عشق انیسَ النفوسم کجا بی پناهم در این وادیِ عشق پناهنده ی لطفِ سلطان طوسم اگر بدترین بنده باشم که هستم میان حریمش ، سراپا خلوصم شفا میدهد خاکِ روی لبانم اگر خاکِ صحن رضا را ببوسم دهان وا نکردم به مدح بزرگی فقط حرف سلطان بوَد بر لبانم امیر عطوفم سلامٌ علیکم امام رئوفم سلامٌ علیکم آقا جان : چه خوب است پشت و پناهم تو هستی همیشه فقط تکیه گاهم تو هستی اگر رو سپیدم غلام تو هستم امیدم اگر رو سیاهم تو هستی چه پیوند خوبی است بین من و تو منم رعیت و پادشاهم تو هستی خودت تا به مشهد دلم را کِشاندی غبار دلم را به لطفت تکاندی به این دل که پر زد سویت عاشقانه بده گوشه ای از حرم آشیانه رضاجان ، رضاجان ، رضاجان ، رضاجان شده ذکر تسبیح مان ، دانه دانه نوای مرا میخری از کرامت میان نواهای نقاره خانه شاعر : به همت جواد افشانی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بس که پر کرده فضای صحن را فرياد ها نيست پيدا در حريمت های و هوی باد ها کوربيناشد، فلج پا شد،گداروزی گرفت پشت هم رخ می دهد اينجا از اين رخداد ها جمله ای تکرار شد ، هرصحن را پرکرده است: (کار من با گوشه ی چشم تو راه افتاد) ها هر کسی در اوج ناآرامی آمد تا حرم غبطه ها می خورد بر آرامش نوزاد ها می شود حس کرد از فيروزه کاری های صحن حسرت ديوار ها را بر دل شمشاد ها از شفای درد پشت پنجره فهميده أم نرم شد از اشک زائرها دل فولاد ها فرق دارد درحرم هرفصل حال زائران تيرها و مهرها ، اسفندها ، مردادها دختری آمدبه گوهرشاد ، گوهرشاد شد ياعلی موسی الرضا گفتند گوهرشاد ها ضامن آهوشدی ، صياد آهو را رهاند شک نمی کردند در خوش قولی أت صيّاد ها شاعری پرسيد:من هم سهم دارم در حرم؟ پاسخش را داد آقا با حسن خوشزاد ها هرکسی دعبل نخواهد شد ولی اين شعر هم می تواند حک کند نام مرا در ياد ها پايتخت کشور دلهاست شهر مشهد و مانده حسرت در دل تهران و عشق آباد ها 🔸شاعر: ______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان روضه‌های سحر کوی تو دارد چه صفایی صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان 🔸شاعر: ________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اي غريب وطن يابن رسول ا... سيدي يا حسن يابن رسول ا... اي که خون شد دلت همسرت قاتلت يا حسن يا حسن امام مظلوم تو که حکم خدا از سخنت ريخته ز چـه خون دلت از دهنت ريخته اي به ماه صفر پاره پاره جگر يا حسن يا حسن امام مظلوم تو که جز لطف و جز کرم نداري حسن در مـدينه چـرا حـرم نـداري حسن شاهد صبر تو غربت قبر تو يا حسن يا حسن امام مظلوم غمت از کودکي آتشِ دلها شده شاهـدم چادر خاکي زهرا شده در دل کوچه‌ها با دلت شد چه‌ها يا حسن يا حسن امام مظلوم روز تشييع تو خون دل ياران شده تنت از تيـر کينـه لالـه‌باران شده پيش چشم حسين آن شه عالميْن يا حسن يا حسن امام مظلوم قبر بي زائرت شد سند غربتت اشک مهدي روان در حرم خلوتت شيعه گويد مدام به مزارت سلام يا حسن يا حسن امام مظلوم 🔸شاعر: ؟؟ ___________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زهرا به خانه و ملک الموت پشت در از بهر قبض روح شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش محو نگاه آخر خود بود بر پدر اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی روی حسین بر روی قلب پیامبر دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه 🔸شاعر: ؟؟؟ _______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7