. بسمالله الرحمن الرحیم
🌸روز جمعه🌸
"متعلق به آقا امام زمان عجل الله"
دعای سلامتی حضرت فراموش نشود
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن
ِ
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ
السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً
وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ
اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج #۵صلوات هدیه بفرمایید.
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرج
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_ع
گـل همیشـه بهــارم چـرا نمی آیـی
گــره فتـــاده بــــه کارم چـــرا نمی آیــی
چه جمعه ها که رسید و دلم هوای توکرد
بـــه خلـــوت دل زارم چـــرا نمـــی آیـــی
بیا که شـــوق وصالت نهایت عشق است
نشان عشـــق تو دارم چـــرا نمی آیـــی
بهــــار عمــــر من منتظر خــــزان گشته
به فصــل تیره و تــارم چـــرا نمی آیـــی
گـــل معطــــر گلــزار مرتضی ، مهـــدی
به بــاغ حسن تو خارم چـــرا نمی آیـــی
بــرای دیـــدن خــــال رخت ( نیـــا ) گوید
دگـــر نمانـده قــــرارم چـــرا نمی آیـــی
#احمد_اخوان_نیا
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_عرفه_و_امام_زمان (عج)
عرفه آمده از یار خبر نیست چرا؟
چقدر ناله زنم آه ، کجایی آقا
رمضان که نشد و این عرفه هم نشد و
پس قرارا من و تو کی و کجا ای جانا
منتظرهات همه منتظر ماه حسین
انتظاری که گره خوده به این عاشورا
حاجیان در عرفات اند ولی من اینجا
بین این روضه ام و در حرم کرببلا
عرفه آمده یعنی که مهیا باشید
تا که همراه شوید با غم و اشک زهرا
سینه زن ها چقدر فرصتمان محدود است
پرچم و پیرهن آماده کنید بهر عزا
دوش دیدم که کسی در عرفاتم می گفت
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
هرکه مجنون حسین است بگو برخیزد
هرکه دیدار خدا خواست بیاید با ما
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
#امام_زمان_عج
تنگه غروبه عرفه میشم هوایی
میادبه یادم حاجیای کربلایی
فدای اون اقایی که تو عرفاته
ولی دلش یادقتیل العبراته
هرجامیری برامنم دعاکن اقا
منم براخودخودت سواکن اقا
یابن الحسن یابن الحسن_اقاکجایی
یابن الحسن یابن الحسن_داد از جدایی
______________
فدای طفلی که توی گهواره خوابه
حاجی کوچیک حسین طفل ربابه
اون حاجیه خانومی که طفل سه ساله ست
چندوقت دیگه برا باباش لبریز ناله ست
ازسمت کوفه یه صدایی غریبونه
میگه حسین کوفه نیا دل پریشونه
یابن الحسن یابن الحسن اقاکجایی
یابن الحسن یابن الحسن داد از جدا
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_علیه_السلام
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه
تو دیدهای چهها به اسارت به عمه شد
در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد
تو طفل روی ناقهی عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
#علی_انسانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_علیه_السلام
ای شیعة ثانی عشرحضرت باقر
دین زنده شده از هنر حضرت باقر
بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق
گنجینة غرق گهر حضرت باقر
تا روز قیامت همه چون آینه ماتند
از دانش و علم و هنر حضرت باقر
زینت ده توحید پرستان جهان است
گلزار گل و بارور حضرت باقر
قدسی نفسان حرم قدس ندیدند
جز نور خدا در نظر حضرت باقر
مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند
درسجدة شام وسحر حضرت باقر
جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر
آورده سلامی به بر حضرت باقر
از فتنه بپرهیز که این بارگران است
باری که کند خم کمر حضرت باقر
عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد
قربان دل وچشم تر حضرت باقر
پیوسته غم فاطمه و غربت حیدر
آتش زده بر بال وپر حضرت باقر
زهر ستم وکینة بیداد چه کرده است
با جان و دل و با جگر حضرت باقر
افسوس که در سوک نشسته است مدینه
زین داغ گران با پسر حضرت باقر
دادند مرا کوثر توفیق «وفایی»
تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_علیه_السلام
بـه روي سينـة توداغ كـربــلا زده اند
به پيش ديـدة توسـربه نيزه ها زده اند
چه داغ هـاي بزرگي زدشت كـرب وبلا
به صحـن سينـة توخيمـة عـزا زده اند
به سن كودكي خودتوديـده اي ،گل هـا
نفس شمرده درآن دشت پُربـلا زده اند
تمام عمر دلت شعله داشت چون ديدي
به خيمة هاي شمـاآتش ازجفـا زده اند
توبـوده اي وشنيـدي كبـوتـران حـرم
به زيـرتيغـة شمشيـردست وپا زده اند
دلت لبــالب خـون بودوپيش ديـدة تو
به عمـه هـاي شمـا تازيانه ها زده اند
چقدرچهرة نيلي به چشـم خـودديـدي
كسي نگفت كـه سيلي به گُل چـرا زده اند
تورا به همره طفلان به ريسمـان بستند
به ضـرب كعب ني ونيـزه ازقفا زده اند
به اشكتـان چقـدراهل شـام خنـديدند
چقـدر سنگ جفـا برسـرشمـا زده اند
فكنده انـدبه جـانت شـرر زآتش زهـر
همـان كسان كه زكين مادرتورا زده اند
توخفتـه اي به بقيع وزحُرمتت پيداست
كه بـارگـاه تـورا در دل سمــا زده اند
بوقت عـرض توسّل «وفایی»آمد وگفت
هميشـه اهـل ولايت تورا صـدا زده اند
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ایها_المظلوم
باقر علم ، آل پیغمبر
مثل گل گشتی ،ازستم پرپر
گریه دارم از،داغ تویکسر
رفتی ازدنیا با دلی مغموم
ایها المظلوم سید المسموم
ای که درطفلی، کربلا دیدی
رأس خونین بر نیزه ها دیدی
پیش چشم خود عمه را دیدی
می زند بوسه بر رگ حلقوم
ایها المظلوم سید المسموم
گوئیا آن جا ترک جان کردی
تشنه کامی را امتحان کردی
روی خودرا برآسمان کردی
ناله کردی با سینه ای مصدوم
ایها المظلوم سید المسموم
نه چهل منزل غرق غم بودی
با غم وغصه دمبدم بودی
درهمه عمرت پُر الم بودی
ای که بودی تو هفتمین معصوم
ایها المظلوم سید المسموم
ای که جانت در راه حق کوشید
عالم ایجاد درغمت جوشید
درعزای تو رخت غم پوشید
تا که از زهر کین شدی مسموم
ایها المظلوم سید المسموم
شکرلله شد دل پرستویت
با هزاران غم پرزده سویت
می شود امشب زائر کویت
ازمزارت شد غربتت معلوم
ایها المظلوم سید المسموم
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_علیه_السلام
#امام_باقر_علیه_السلام
دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست
اصلا برای آمدنش بی قرار نیست
گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟!
وقتی که دل، به شوق وصالش دچار نیست
روزی هزار بار دلش را شکسته ام
این گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست
همسایه ای گرسنه و اهل محله خواب
یعنی در این محله کسی سفره دار نیست؟!
آخر چقدر در پی دنیا دویده ایم؟!
باور کنیم، حرص زدن افتخار نیست
امروز اگر که توبه نکردم، چه می کنم
فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست؟!
باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد
گریه برای عاشق دلداده عار نیست
ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار
خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست
وای از مزار و غمکده ی باقرالعلوم
یک سایه بان به گستره ی آن مزار نیست
حجاج، مکه اند و به روز شهادتش
یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
« السلام عليك يا باقر العلوم (ع) »
بين نماز ، وقت دعا گريه مي كني
با هر بهانه در همه جا گريه مي كني
در التهاب آهِ خودت آب مي شوي
مي سوزي و بدون صدا گريه مي كني
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره كرد
اما به ياد كرب و بلا گريه مي كني
اصلاً خود تو كرب و بلاي مجسّمي
وقتي براي خون خدا گريه مي كني
آب خوش از گلوي تو پايين نمي رود
با ناله هاي وا عطشا گريه مي كني
با ياد روزهاي اسارت چه مي كشي ؟
هر شب بدون چون و چرا گريه مي كني
با ياد زلفِ خوني سرهای ني سوار
هر صبح با نسيم صبا گريه مي كني
هم پاي نيزه ها همه جا گريه كرده اي
هم با تمام مرثيه ها گريه مي كني
ديگر بس است « چشم ترت درد مي كند ! »
از بس كه غرق اشك عزا گریه می کنی
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#مدح_امام_باقر_علیه_السلام
نوه یِ حضـرتِ ارباب وُ گُلِ زهـرایی
حرمَت سینه یِ هر سینه زَنِ شیدایی
چه دو دستِ تو ببندند چه مِنبر بِرَوی
حیـدری هستی وُ تِمـثالِ رُخِ مولایی
باقرالعلمی وُ علمِ تو لَدُنّی سْت ولی...
پرورش یافـته یِ مَکتبِ عاشورایی
پسرِ روحِ دعا وُ پدرِ صـدق وُ صفا
روضه خواندند برایَت عوضِ لالایی
شاهدِ کرب وُ بلا زائرِ گـودال شدی
عاشقِ روضه یِ مشک وُ عطشِ سقّایی
تو مـناجات بخوان وُ تو دعا کُن ما را
همصـدایِ علی وُ فاطمه در نَجـوایی
"بِـ نَبیٍّ عـربیٍّ وَ رسول مَـدَنی "
بِـ علیٍّ بِـ علی بَه چه دَمِ زیـبایی
این دعا نیست...رَجَز نیست...یقین دارم که...
حَرَمت می شود آبادتر از هر جایی
در حرم ندبه سَرائیـم میانِ روضه
تا بیاید همه یِ عشق وُ کند آقایی
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دوبیت
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام_وشهدای_منا
شادیِ روحِ شهـیدانِ مِـنا وُ عـرفات
می کنم باز سلامی به تو کِشتیِ نجات
کـربلایی شده اَم رویِ غـبارِ حـرمت
بر جَمالِ همـه یِ آلِ محـمّد صلوات
#حسین_ایمانی
_______________________________
#دوبیت
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
هر کـجا که صدا زَد آه اُفتاد
دست وُ پا زد به یادِ شاه اُفتاد
کـودکـی بود عصـرِ عاشورا
که گُـذارَش به قتلـگاه اُفتاد
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را
نفسِ سوخته از خاطرهای پَرپر را
روضهخوانیِ مرا گرم نمودی امشب
روضهیِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقهیِ شبهایِ مُحرم هستم
شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیدهاست
باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را
غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک
غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را
ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون میریخت
نیزههایی که رُبودند سَرِ اکبر را
آه در گوشهی ویرانه که دِق مرگ شدیم
تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را
کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم
بِیـنِ زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکهای از معجر را
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
نینوا را سوزاند
نالهام عاقبت این بیتِ عزا را سوزاند
به عبا پیچیدم
میکشم آه ، همین آه عبا را سوزاند
بازهم سوخت لبم
کفِ آبی ، عطشم کربُبلا را سوزاند
کربلا گفتم باز
جگرم را نَفَسم را ، سر و پا را سوزاند
شد غروب و گودال
دیدم آتش همهجا را ، همهجا را سوزاند
خیمهای اُفتاد و
بدنِ غرقِ به خونِ شهدا را سوزاند
مشعلی روشن شد
دامنِ دخترکی غرقِ دعا را سوزاند
شعله تا بالا رفت
گیسوانِ زِ سرِ نیزه رها را سوزاند
وای از نامحرم
حرمله باز دلِ عمهی ما را سوزاند...
نینوا را سوزاند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_محمدباقر_علیهالسلام
غزل مرثیه شهادتامام محمدباقر روحی فداه
چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند
که دلِ سوخته را ناله مداوا نکند
چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد
کاش میشُد خودش اینقدر تقلا نکند
زهر اینبار چه دارد متورم شده است
زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند
این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین
چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند
اینهمه جایِ جراحات برای شام است
زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند
نَفَس آخر و با روضهی ویرانه گریست
نشُد او یاد غمِ عمهی خود را نکند
یادش اُفتاد که هم بازیِ او میاُفتاد
سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند
گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند
پس از آن شِکوهای از آبلهی پا نکند
کاش میشُد که سرِ بام کسی ننشیند
یا اگر رفت فقط شعله مُهیا نکند
یاکه رَقّاصهشان موقعِ هُل دادنمان
خنده بر گریهی ذُریّهی زهرا نکند
چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم...
چه کنم تاکه مرا زجر تماشا نکند
- - -
زنِ غساله چه فهمید که میگفت به خود
بهتر این است که این مقنعه را وا نکند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_علیهالسلام
قصیده
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
منشأ کل کمال و باقر کل علوم
هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام
اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب
آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام
این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا
زخم دل را میدهی با یک نگاهت التیام
ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم
از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام
در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو
پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام...
کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان
روز در چشم یزید بیحیا آمد چو شام
لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت
طشت رسوایی او افتاد از بالای بام
تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی
گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام
خیمههای آل عصمت را که آتش میزدند
میدویدی در بیابان اشکریز و تشنهکام...
ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود
از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام
بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق
از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام
گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش
گاه زد زخم زبان و گاه میزد اتهام
حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک
مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام
بسکه بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم
دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام
تا به صحرای منا گریند بهر غربتت
حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام
دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع
کردهاند این گریه را بر من حرامیها حرام
در کنار قبر بیشمع و چراغت روز و شب
هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام
از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال
وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام
بر تو میگریم که بردی کوه غم از کودکی
بر تو میگریم که شد با خون دل عمرت تمام...
#غلامرضا_سازگار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه
عرفه آمده و باز صدایم کردی
میهمان حرم جود وسخایم کردی
فرصت دیگری آمد که مرا عفوکنی
تا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی
دل ما را بسوی خویش کشیدی یارب
باز از پنجه این نفس رهایم کردی
تا نیارم به سوی هیچ کسی روی نیاز
بر در رحمت و امید گدایم کردی
کرمت هیچ مرا فرصت گفتار نداد
هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی
حالم ازحال دعای عرفه بخشیدی
با چنین حال تو راهی منایم کردی
گفتی اوّل نظرت هست به زوارحسین
عاشق و شیفته کرببلایم کردی
چون سبکبال شدم تا حرم کرببلا
همره و همسفر پیک صبایم کردی
کربلا گفتم و فریاد زجانم برخاست
شکرلله که چنین غرق نوایم کردی
همره زمزم اشکی که مرا بخشیدی
حاجی کعبه ایمان و وفایم کردی
چون«وفایی»تو مراعشق و سعادت دادی
تا که مشغول مناجات و دعایم کردی
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#منای_عشق
عید قربان است رو بردرگه یزدان کنید
درمنای عشق جانان نفس را قربان کنید
عید قربان است روز امتحان بندگی
مثل اسماعیل باجان روی برجانان کنید
عید قربان است روز تابش مهریقین
با فروغی ازیقین جان را پُر از ایمان کنید
عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت
دامن از گلهای اشک شوق گلباران کنید
عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است
درچنین روزی وفا برعهد و برپیمان کنید
عید قربان جلوه ای از روز تسلیم و رضاست
جان ودل تسلیم امر حضرت جانان کنید
میزبان آفرینش میهمانی می دهد
از ره اخلاص خود را برخدا مهمان کنید
درمحیط بندگی با عشق وایمان ویقین
توشه ای آماده بهر برزخ و میزان کنید
زآفتاب حشر ایمن می شوید ،امروز اگر
رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید
درچنین عید بزرگی ازخداوند کریم
آرزوی وصل مهدی درشب هجران کنید
چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید
ساحل اندیشه را لبریز ازمرجان کنید
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
سالار کاروان پر از یاسمن، حسین
جمع صفات و خاتمه ی پنج تن، حسین
دلدار مصطفی و علی و حسن، حسین
برگرد و سوی کوفه نیا جان من حسین
کم در میان کوفه عذابم نداده اند
با کام تشنه گشتم و آبم نداده اند
از بس که بین کوچه جوابم نداده اند
دل خوش شدم به یاری یک پیرزن حسین
با تیغ و نیزه بال و پرم را شکسته اند
دندان و کام شعله ورم را شکسته اند
از پشت بام فرق سرم را شکسته اند
نامردی است مسلک شان غالبا حسین
شام بلند غفلت شان سر نمی شود
چیزی برایشان زر و زیور نمی شود
این جا دلی برای تو مضطر نمی شود
برگرد و سر به وادی این ها نزن حسین
دیگر بریدم از دل تاریک کوفیان
از کوچه های خاکی و باریک کوفیان
جان رقیه ات نشو نزدیک کوفیان
چون می درند از بدنت پیرهن حسین
باید نظر به قامت آب آورت کنی
فکری برای تشنگی اصغرت کنی
قدری نظاره بر جگر خواهرت کنی
شاه غریب گشته و دور از وطن حسین
این جا نمک به زخم عزادار می زنند
زن را برای درهم و دینار می زنند
طفل اسیر را سر بازار می زنند
غیرت میان کوفه شده ریشه کن حسین
می ترسم این که بین بیابان رها شوی
بر خاک داغ بادیه عطشان رها شوی
غارت شوی و با تن عریان رها شوی
برگرد تا رها نشوی بی کفن حسین
ای وای اگر که اسب کسی سرنگون شود
یا از فراز نیزه سری واژگون شود
گودال قتلگاه اگر غرق خون شود
ضجه زند عقیله که خونین بدن حسین
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
کوفه چه شد که بوی غریبی به خود گرفت
پیمان شکست و رنگ فریبی به خود گرفت
ایمان خلق، حال عجیبی به خود گرفت
بال فرازشان چه نشیبی به خود گرفت
این حرف تلخ، سرخط اخبار کوفه شد
مسلم غریب ماند و گرفتار کوفه شد
هجده هزار نامه؟! کسی محضرش نماند
بعد از نماز هیچ کسی در برش نماند
نفرین به هرکه آمد و پشت سرش نماند
اصلا چه شد که هیچ کسی یاورش نماند؟!
این ها که لاف عشق علی می زدند و بس!!!
حرف از جهاد پای ولی می زدند و بس!!!
لعنت به هر کسی که به قولش وفا نکرد
از غربت حسین و سفیرش حیا نکرد
در را به روی مسلم آواره وا نکرد
اجر سفیر خون خدا را ادا نکرد
حتی کسی نخواست به او آب و نان دهد
یک پیرزن مگر که به مسلم امان دهد
فریاد یا علی زد و رو به سپاه کرد
کوفه دوباره رزم علی را نگاه کرد
هرکس رسید روبه رویش اشتباه کرد
با زور بازویش همه را زابه راه کرد
پیکار می کنند، حریفش نمی شوند
هر کار می کنند، حریفش نمی شوند
آخر به خدعه خسته و بی حال، اسیر شد
در آن همه شلوغی و جنجال اسیر شد
تشنه میان گودی گودال اسیر شد
یاد رباب و زینب و اطفال اسیر شد
این از تمام غُصه حکایت کند فقط
باید به ابن سعد وصیت کند فقط
خیره به سوی محمل ماه و ستاره بود
گریان یار بر روی دارالعماره بود
تا آخرین نفس پی یک راه چاره بود
دلواپس رباب و غم شیرخواره بود
جانم فدای آن لب و دندان خونی اش
شد یاحسین زمزمه های درونی اش
آمد تنش بدون سر از آسمان فرود
پا می کشید روی زمین با همه وجود
مثل حسین هیچ کسی محضرش نبود
تا روز حشر بر بدنش رحمت و درود
جسمش به روی خاک شکسته شکسته شد
رأسش روی بلندی دروازه بسته شد
با این همه کسی بدنش را نمی درید
دیگر کسی محاسن او را نمی کشید
بر سینه اش چه خوب که اسبی نمی دوید
اصلا چه خوب شد به خدا دخترش ندید
پای کسی به صورت او آشنا شود
جسمش به روی خاک بیابان رها شود
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عرفه #مناجات_عرفه
#امام_حسین_علیه_السلام
دلم از غیر شما میل جدایی دارد
پر و بالی بدهی شوق رهایی دارد
لحظه ای رخ بنما ، در عوضش جان بستان...
عالم عشق، عجب حال و هوایی دارد!
سر کوی تو ، گدا هر که شد ، آقایی کرد
هر که شد بی سر و پایت ،سر و پایی دارد!!
روز محشر همه ی مدعیان می بینند...
که غلام در این خانه ، چه جایی دارد!!
دست بر سر مکن اینقدر مرا با مرهم
طالب زخم چه حاجت به دوایی دارد!
اجلم را نرساند گنهم ... دل با تو...
وعده ی یک سفر کرب و بلایی دارد!
ای خوشا روزی هر کس عرفه پیش شماست
صحن بین الحرمینت چه صفایی دارد
دل اگر دل بشود ؛ هر قدمش با آقا...
روضه ی دست و علم شور و نوایی دارد!
سر از کاسه شکسته شده دیگر آخر...
بین این پارچه ، بر نیزه چه جایی دارد؟؟!!!
آنطرف جسم به همراه زره غارت شد...
این طرف خواهرش انگار دعایی دارد...
ای خدا بر گره معجر من رحمی کن
حرمله دیده ی تیز و بی حیایی دارد!!
#حبیب_نیازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7