#حضرت_زهرا
پس از سه ماه به او چشمِ کودکان اُفتاد
بلند شد برود راه ، ناگهان اُفتاد
پس از سه ماه به سمتِ تنور خود را بُرد
پس از سه ماه چه شد که به فکرِ نان اُفتاد
پس از سه ماه کمی خانه آب و جارو شد
رسید تا که دَمِ در در آستان اُفتاد
چهار کودکِ خوشحال را خودش میشُست
اگرچه در بدنش دردِ بی امان اُفتاد
غذا که پخت خودش ، فضه سفره را انداخت
دوباره لقمهی او دستِ این و آن اُفتاد
ولی نشد که فقط لقمهای خودش بخورد
چقدر فضه صدا زد که از دهان اُفتاد
میانِ بسترِ خود رو به قبله شد خانم
کشید پرده به رو روی نیمه جان ، اُفتاد
همینکه مادرِ پروانهها دو چشمش بست
همینکه نالهی طفلان در آشیان اُفتاد
دوید از دلِ مسجد به خانه ، مسجد دید
که چند مرتبه آقا نفس زنان اُفتاد
جماعتی که زنش را زدند میدیدند
چقدر روی زمین با سر آسمان اُفتاد
غروب از رویِ تل دخترش به پایین رفت
نگاه کرد نگاهش که بر سنان اُفتاد
گرفت چادرِ او زیرِ پا زمین خورد و
سرِ برادرِ او دستِ شامیان اُفتاد
حسن لطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
منِ دلواپسِ افتاده ز پا را دریاب
فاطمه.. جانِ حسن شیرِخدا را دریاب
از غم و غصّه و اندوه نفس بند آمد
با نگاهی دلِ پُر آه و نوا دریاب
مرگِ خودرا طلبیدم ز خدا زهراجان
بگو آمینی و این محوِ دعا را دریاب
رو بگردان و ببین زینبِ تو پژمرده
خنده ای کن دلِ این آینه ها را دریاب
حسنت مشت به دیوار زده.. می گرید
این گرفته نَفَس و سوزِ صدا را دریاب
(بی کفن) دیده کفن را و به خود می پیچد
صحبتی کن ثمرِ کرببلا را دریاب
عنقریب است بمیرم ز غمت.. می بینی؟
منِ دلواپس افتاده ز پا را دریاب
محسن راحت حق
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
از در نمی گویم که تقصیری ندارد
جز سوختن این چوب تقدیری ندارد
در بشکند نجار از نو می تراشد
دل بشکند انگار تعمیری ندارد
گاهی لگد آنقدر محکم می شود که
در تا شروع روضه تاخیری ندارد
قانون در، پهلوی مادر، قدّ حیدر
غیر از شکستن فعل تعبیری ندارد
جنگ است و در مرز میان خیر و شر است
اما علی اینبار شمشیری ندارد
باید کسی خود را سپر می کرد و زهرا
جز آیه ی بازوش تفسیری ندارد
دشمن اگر یاغی است پس باید ادب کرد
دیوانه را وقتی که زنجیری ندارد
از کربلا شش ماهه ای اینجاست، دشمن
جز میخ در زهدان خود تیری ندارد
شاعر ندارد واژه ای این درد را و
این پرده را نقاش تصویری ندارد
محسن ناصحی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
)
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشکست
ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را
ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر
کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را
ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک
پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را
دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنیست ز چندین جفا تو را
تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود
راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را!
یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست
در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را...
خم کرد ای یگانه سپیدارِ باغِ وحی
این هیجده بهارِ پر از ماجرا، تو را
تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی
انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را...
دادند در بهای فدک آخر ای دریغ
گلخانهای به گسترۀ کربلا تو را...
پهلو شکستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دارالشفا تو را
دارالشفای درد جهان، خانۀ علیست
زین خانه میبرند ندانم کجا تو را؟!...
قادر طهماسبی
.
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#امیرالمؤمنین
هر دم زنم ولای علی جستجو کنم
هر جا روم ز حُبِّ علی گفتگو کنم
شهدم دهی به لب نزنم جز به نام او
زهرم دهی به یاد رُخش در گلو کنم
با کعبه هم به نام علی آشنا شدم
چون زادگاه اوست بر آن قبله رو کنم
گویم یکی حدیث من از نَعت مرتضی
با او مشام اهل ولا مشکبو کنم
روزے نبی به حجرۀ زهرا رسیدوگفت:
اوَّل خوش است کز گل روی تو بو کنم
پرسیدحال دختر و بوسیدش آن چنان
یعنی تو را ز باغ وجود آرزو کنم
زهرا شکسته خاطر و افسرده حال،گفت
خواهم که با تو شِکوۀ دل روبرو کنم
ای جان فاطمه ز چه این بار زِاِبنِعم
نامی نبردی از نَفَسَت بوی او کنم
فرمود علّتیست در اینجا ز من نرنج
کاری که من اراده برآرم، نکو کنم
چون از سفر رسیده، وضویی نداشتم
حاشا که ذکر نام علی بی وضو کنم
صدبار گر نصیب شود بزم قرب حق
جزوصف او نگویم از او گفتگو کنم
خوش گفت منزوی نظری گر کند علی
از اشک شوق نیک و بدم شستشو کنم
مرحوماستادمنزویاردبیلے
.
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شور_ نبض میدان_ در دست عباسه... .mp3
2.58M
#شور
#قمربنی_هاشم علیه السلام
#وحید_شکری
متن:نبض میدان در دست عباسه...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
نبض میدان، در دست عباسه
رعد و طوفان، پابست عباسه
تاکه شمشیرش رو میرقصونه
ملک الموت، هم مست عباسه
تک نفر آمده میدان و رجز میخواند
لشگری را به نگاهی به عقب میراند
همه گفتند عجیب است و جل الخالق
فتبارک به شباهت که علی میماند
قمر سرلشکر، قمر قمر جنگاور
قمر یل نام آور، باب الحوائج
قمر سرداره، قمر قمر عیاره
قمر یل قدّاره، باب الحوائج
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
بین میدان، شهسوار عباسه
بر دو عالم، شهریار عباسه
هرکجا که، خصم حیدر باشه
واسه پیکار، پای کار عباسه
سرو رعنا، پسر شیرزن بنی کلاب
وارث غیرت و عزم و جنم ابوتراب
حافظ بیت نبی، ساقی اطفال حسین
شانهاش تکیهگه، نوگل خندان رباب
قمر طوفانه، قمر قمر جانانه
قمر دم رحمانه، باب الحوائج
قمر سلطانه، قمر قمر غرانه
قمر قمر جانانه، باب الحوائج
#حضرت_عباس
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(۲)
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#غزل #امام_زمان
#حسین_رحمانی
یک شب مرا هم محض دیدارت طلب کن
کمتر مرا با بی محلی ها ادب کن
عاشق نبودم نیستم دل بیقرارت
فکری برای این دل بی تاب و تب کن
اول بیا و گوش کن درد دلم را
بعدش دلت آمد اگر بر من غضب کن
خوب است اینکه با تو باشم هر دو دنیا
من را به جمع عاشقانت منتسب کن
زلفت بُوَد دار من و بر شانه ی توست
جان مرا در پای گیسویت طلب کن
تلخ است این دنیا به کامم بی تو آقا
برگرد و دنیا را پر از قند و رطب کن
اصلا دلم سامان نمی خواهد بگیرد
من را گدای روضه های شب به شب کن
حالا که صبح و شام تو لبریز گریه است
پس جام چشمان مرا هم لب به لب کن
#مهدویت
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
.
#امام_علی #امیرالمؤمنین
#مدح_امام_علی
خوشا آن دل که شیدای علی شد
ز جان مستِ تولّای علی شد
خوشا آنکه به صوتِ عاشقانه
اذان گویِ مُصلّای علی شد
دلِ او از زلالِ عشق لبریز
غزل خوانِ سراپای علی شد
خوشا جانی که دردش را شنیده
وَ قلبش چاهِ غم های علی شد
میانِ کوه و جنگل دشت و دریا
دلش آهوی صحرای علی شد
خوشا آنکه تمامِ مشکلش حل
به یمنِ ذکرِ یک "یای" علی شد
طوافِ کعبه و سعی و صفایش
همه در سِرّ معنای علی شد
به نخلستانِ غربت مرغِ جانش
رفیقِ درد و غمهای علی شد
چو ماهی مست و شیدا در دلِ آب
اسیرِ موجِ دریای علی شد
خوشا بر حالِ آنکس در دو عالم
براتش مُهر و امضای علی شد
به همراهِ پیمبر تا به معراج
خدا رازِ تسلّای علی شد
شبِ معراج تندیسِ امامت
ز دستِ حق اعطای علی شد
🔸شاعر: #هستی_محرابی
_______________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
بویِ باران می دهد شعر و شعارم بیشتر
مَست می گـویم غزل امّا خـُمارم بیشتر
با شـما باشم در این دنـیا قـرارم بیشتر
می رسی فردایِ محشر تو به کارم بیشتر
دامنـَت باغِ اَقـاقی هاست تا روزِ ظـهور
بیـرقِ ما چـادرِ زهـراست تا روزِ ظـهور
آنقـَدَر زیـبایی و آنقـدْر زیـباآفـرین
می شوی کـُفوِ علی یارِ امیـرالمؤمنین
تار و پودِ چـادرت تفسیری از حبل المتین
اوّلین مـدحِ تو را گفتند در عـرشِ بَرین
بی گمان شأنِ نزولِ سوره یِ کـوثر تویی
جـانِ مادرها فـدایت بهترین مادر تویی
دخترِ احمد شدن کم نیست زهرا برتر است
حیدرِ حیدر شدن یک جرعه مدحِ کوثر است
او حسن را ساخته کرب و بلا را محور است
ذکـرِ یازهـرا برایِ زینـبیـون سنگر است
عشقِ حیدر... عشقِ این مادر... چه عشقی می شود؟!
او وساطت می کند عاشق دمشقی می شود
آنقَدَر زد نوکرت بر این در و آن در... نشد
این غلامِ خانه با عـبّاس همسـنگر نشد
سینـه اَم نذرِ حـریمِ کـوثرِ کـوثر نشد
خوب می دانم ندارد قولِ این مادر... نشد
سر نمی آید به کارم تا حرم آرام نیست
چند وقتی می شود که مادرم آرام نیست
چند وقتی می شود دلشوره دارد مادرم
می خورد بغضَش تَرَک هر بار می گوید حرم
بارها گـفته فـدایِ فاطـمیون... اکـبرم
من ولایی اَم حسینی اَم شهادت محورم
خونِ من نذرِ تولّایِ علی... وقفِ حسین
ندبه تنـها مـَرهمِ زخمِ حـریمِ زینـبیـن
🔸شاعر:
#حسین_ایمانی
__________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
دست خدا در خلقت زهرا چه ها کرد
سر تا به پا اعجاز را بر او عطا کرد
تا اینکه گنج مخفی اش پنهان نماند
طرح جدیدی از خداوندی به پا کرد
نوری سرشت و مدتی بعد از سرشتن
او را به نام حضرت زهرا صدا کرد
وقتی برای بار اول، فاطمه گفت
آنجا حساب "فاطمیون" را جدا کرد
او جای خود دارد کنیز خانه ی او
با یک نگاهی خاک را مثل طلا کرد
حوریه بود و دستهایش پینه می بست
از بس که در این خانه گندم آسیا کرد
نان شبش در دست مسکین مدینه...
... می رفت یعنی روزه را با آب وا کرد
امشب دخیل چادری پر وصله هستم
آن چادری که بی خدا را با خدا کرد
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
___________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است
در بین نوکران علی جا شدن خوش است
دریا علی و قطره تمامی کائنات
قطره به قطره راهی دریا شدن خوش است
ما بی علی محلّی از اِعراب نیستیم
با مرتضی هر آینه معنا شدن خوش است
یک «یا علی» بگو که مسیحا دمت کنند
یک «یا علی» بگو که مسیحا شدن خوش است
قبله علی و قبله نما فاطمه بُوَد
در روبروی کعبه فقط تا شدن خوش است
سوگند می خورم به علی که در این جهان
تنها گدای حضرت زهرا شدن خوش است
سلمان شدن همان و سلیمان شدن همان
با نوکری فاطمه آقا شدن خوش است
تنها گلی که سر سبد خلق عالم است
روح دو پهلوی نبی الله خاتم است
آمد کسی که خیر کثیر پیمبر است
خیر کثیر ... نه ... نه ... به والله کوثر است
بی فاطمه که شیر خدا همسری نداشت
بی شک و شبهه فاطمه همتای حیدر است
وقتی علی و فاطمه آیینه ی هم اند
با این حساب فاطمه هم مرد خیبر است
حتی ابونعیم و سیوطی نوشته اند:
از مریم و خدیجه و حوا هم او سر است
من مانده ام که روز جزا او چه می کند
با چادری که سایه ی صحرای محشر است
محشر مقام فاطمه محشر به پا کند
روز جزا شفاعت او چیز دیگر است
تنها نه مادر حسنین ... مادر همه است
روز تولدش به خدا روز مادر است
اخلاص و قدر و فاطر و نور و تبارک ست
میلاد با سعادت کوثر مبارک است
🔸شاعر:
#محمد_فردوسی
___________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
روی لب های جبرئیل امروز
صحبت از آیه های "کوثر" شد
هر چه بی معرفت در این شهر است
آخرش با سه آیه "ابتر" شد
چه کسی گفته بعدِ پیغمبر
خانه ی وحی بی ثمر باشد؟
دستِ زهراست ، نسلِ این بابا
چه نیازی است او پسر باشد؟!
قدمش روی چشمِ این دنیا
منّتش را کشند مادرها
جبرئیل است پشتِ در انگار
آمده دستبوسیِ زهرا
نفسِ باد ، تازه تر میشد
با نفس های دُختِ پیغمبر
روی دستانِ گرمِ بابا و...
خیره بر روی او شده حیدر
حوریه ، مرضیه ، و یا زهرا
چه لقب های محشری دارد
بخدا از تمامِ این خلقت
فاطمه ، باز برتری دارد...
روی او مثلِ برگِ گُل نازک ،
باد ، با احتیاط رد میشد...
خم به ابروی او میآمد ، زود
حالِ این خانواده بد میشد...
این همه احتیاط یعنی چه؟
روی زهرا ، خدا چه حسّاس است
دائما با پیمبرش میگفت:
«فاطمه ، مثلِ غنچه ی یاس است»
کور باشد نگاهِ هر کس که ،
تابِ دیدن ندارد این گل را
بشکند دستِ نحسِ هر کس که
قصدِ آزار دارد این گل را
سهمِ من هم دو جمله از روضه
باد، بَر روی یاسِ احمد خورد
وسطِ خانه، پشتِ در روزی...
در به پهلوی فاطمه، بد خورد
🔸شاعر:
#پوریا_باقری
______________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7