زمزمهروضه.فاطمیه.mp3
1.44M
﷽ #فاطمیه
«زمزمه روضه»
بند1️⃣
چشامو ببین
بغضی تو گلومه و صدامو ببین
بیا و غربت این امام و ببین
چشامو ببین
بیا فاطمه
درد تو به من نگفتیا فاطمه
من بمیرم که دیدی چیا فاطمه
بیا فاطمه
غمتو به من نگو باشه / بگو زندگیم سرِ جاشه
هِی میگم پیش خودم امروز / الهی که فاطمهم پاشه
(بمیرم ، من برات بمیرم)
بند2️⃣
بمون فاطمه
پشت در تو شدی نصفه جون فاطمه
زخمتو ندادی بِم نشون فاطمه
بمون فاطمه
لگد میزدن
قنفذ و مغیره با حسد میزدن
من بمیرم که تو رو چه بد میزدن
لگد میزدن
رو زمین افتادی من دیدم / اولین بار بوده لرزیدم
دست من رو با طناب بستن / یکیشون میکرده تهدیدم
(بمیرم ، من برات بمیرم)
🖍️#امیرطاهری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فضه برا مادر کمک بود.mp3
1.47M
#فاطمیه_۱۴۰۳
نوحه ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها/ زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها از مدینه تا کربلا
شکستن ز شاخه گل پرپر و
جلو چشمای من زدن مادر و
سوزوندن دلِ پر غمِ حیدر و
جلو چشمای من زدن مادر و
لگد تا به در زد، نگم چی کشید
داداشم شده پشت اون در شهید
مغیره زد و سَروِ قَدّش خمید
داداشم شده پشت اون در شهید
دلخون و دلخسته واویلا
پهلوی شکسته واویلا
دست بابا بسته واویلا؛ واویلا
فضه برا مادر کمک بود
بهونه شون باغ فدک بود
حقّ مادرم کِی کتک بود؟ واویلا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
برا من مدینه شروع بلاس
شروع غریبیِ کرب و بلاس
مدینه قدِ مادر من خمید
به گودالِ غم شد حسینم شهید
جلو چشمِ من بی هوا میزدن
داداشم رو با نیزه ها می زدن
عزیزِ خدا رو چرا می زدن؟
با سنگ و با چوب و عصا می زدن؟
واسه دینِ خدا حسین جان
در زیر نیزه ها حسین جان
میزدی دست و پا حسین جان، حسین جان
ذکرِ هر روز و شب حسین جان
مجروحِ تشنه لب حسین جان
بی کفنِ زینب حسین جان، حسین جان
یَابنَ خَیرُالنّسا حسین جان
مَظلومِ کربلا حسین جان
خورشیدِ نیزه ها حسین جان، حسین جان
مولا مولا مولا حسین جان...
✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1.13M
زمینه ایام بستری شدن خانم حضرت زهرا سلام الله علیه ها؛؛؛درد دل خانم حضرت زینب سلام الله علیها با مادرشون خانم حضرت زهرا سلام الله علیه ها
🥀🥀🥀
خیلی وقته مادر روتو گرفتی از ما
پاشو پاشو مادر تو رو به جون بابا
یه نگاه به حسن یه نگاهی تو به حسین کن
یه نگاه زینبت یه نگاه به شیر حنین کن
خونمونو ماتم گرفته گرفته گرفته
دل بابارو غم گرفته گرفته گرفته
ببین زینبت دم گرفته گرفته گرفته
مادر مادر مادرمادر مادرمادر
(واااای مادر)۲
زخم زبون آتیش زد به دل بابا
بدجور مادر بابا شده غریب و تنها
نه سلام نه جواب خسته شده از زمونه
بمیرم غریبه حتی بابا توی خونه
کس و کارش تنها تو هستی توهستی توهستی
واسه چی چشماتو تو بستی توبستی تو بستی
چند وقته تو بستر نشستی نشستی نشستی
مادرمادر مادرمادر مادرمادر
(واااای مادر)۲
از اون روز ندیدم بابا یه بار بخنده
خوب نگاه کن مادر بابا یه کوه درده
با چشم پر اشک بالا سر تو میشینه
مثل ابر بهار چشم اون بارون میگیره
چشماتو وا کن و دعا کن دعا کن دعا کن
خواهر کچلوموصدا کن صدا کن صدا کن
مادر بسترترو رها کن رها کن رها کن
مادرمادر مادرمادر مادرمادر
(واااای مادر)۲
هدیه به روح همه ی پدر و مادرای آسمانی و شهدای جبهه مقاومت فاتحه و صلوات
شعر و سبک از سائل حضرت زینب سلام الله علیه هاحسن رضا محمودی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت»
«صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت»
بپرس از حسنینت، چگونه از مسجد
علی به خانه رسیده، خدا نگهدارت
چهار جوجۀ بی بال و پر برایم ماند
پس از تو مرغِ پریده، خدا نگهدارت
نبود رسم رفاقت که همسرت نشنید
غمی که فضّه شنیده، خدا نگهدارت
تو میروی و من و قاتل تو دهها سال
شَویم دیده به دیده، خدا نگهدارت
محاسنی که در این سن سفید شد، گویاست
که شوهرت چه کشیده، خدا نگهدارت
چه خوب شد که میافتد نگاه کودکمان
به مادری که ندیده، خدا نگهدارت
«قرار بعدی ما، کربلا، زمان غروب»
«کنار رأس بریده، خدا نگهدارت"
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
⬛ شب شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) ⬛️
امشب جدا شد سوره ی کوثر ز قرآن
هستی و عالم گشته اند در آه و افغان
🖤
امشب تمام عالمین گرمِ دعایند
بر پهلوی بشکسته خواهان شفایند
🖤
تنها نه پهلویش ز ضربِ در شکسته
در بین آتش، پیکرش در خون نشسته
🖤
بانوی تقوی و عفاف، عزم سفر کرد
گوئی که شمس امشب وداعی با قمر کرد
🖤
زهرا که مادر بر همه پیغمبران است
امشب میانِ بسترِ غم نیمه جان است
🖤
زهرا که باشد بر همه باب نجاتی
گوید به بستر، هرزمان "عجل وفاتی"
🖤
درها تمامی بسته بر مردی غریب است
ذکر لب آلاله ها " امّن یجیب" است
🖤
بال و پرِ بشکسته بهبودی ندارد
امّن یجیبِ شیعیان سودی ندارد
🖤
گوید حلالم کن دمِ آخر علی جان !!
بنما دعا تا که به لب هایم رسد جان
🖤
شرمنده ات هستم که دستانت ببستند
اما چه سازم؟! پهلوی من هم شکستند
🖤
غسل و کفن بنما علی جانم شبانه
تا که نبینی جای ضربِ تازیانه
🖤
در این دمِ آخر اگر در شور و شینم
گریان بیادِ کام عطشان حسینم
🖤
دیدم که هنگام ولادت بود گریان
گفتا به هرلحظه" انالعطشان عطشان"
🖤
ای زینبم بر تو سپارم نورِ عینم
هرشب رسان آبی تو بر کام حسینم
🖤
ای زینبم تا کربلا همراه او باش
بهر حسینم همچنان یاری نکو باش
🖤
تسکین بده آنجا تو قلبِ مضطرش را
در ظهر عاشورا ببوس آن حنجرش را
🖤
از بهر طفلانم به هرجا یاوری کن
هم یاوری هم خواهری هم مادری کن
🖤
✍ کربلایی مهدی فراهانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
شام شهادت، #غسل
روضه حضرت عباس سلام الله علیه
شب بود و از خونگریههایش ماه میسوخت
عکس علی در چاه بود و چاه میسوخت
تنهاست...، دارد میکشد آب، آب نه اشک
تا پیش زهرا آب هم در راه میسوخت
از بسکه آتش داشت در سینه عرق داشت
میخواست تا آهی کشد که آه میسوخت
تنها خیالی را میانِ خانه میشست
طوری که پیش او رسولالله میسوخت
اسما بریز آب روان باید بشوید
آن خانمی را که در آن درگاه میسوخت
عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان
از بسکه با اُماه یا اُماه میسوخت
در بینِ دندان آستین را داشت زینب
خود را حسینش گاه میزد گاه میسوخت
دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار
از زخمهای همسری همراه میسوخت
دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ...
میزد نفُس میگفت: یافتاح میسوخت
خون میچکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت
در زیر کوهِ داغ گویا کاه میسوخت
* *
از علقمه هم آب را میبُرد عباس
در بین گهواره لبی جانکاه میسوخت
با مَشک، سقا در میان راه میریخت
بی آب سقا در میان راه میسوخت
با سر عمو اُفتاد زهرا بود و میدید
در شعله زُلفِ خیمههای شاه میسوخت
آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی
گیسوی طفلی رو به قربانگاه میسوخت
وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه
زینب تمام راه با این ماه میسوخت
(حسن لطفی ۴۰۳/۰۸/۲۵)
#یاشبیر ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع_کوچه
به سبک و تقلید از شعر زیبای کوچه،
مرحوم فریدون مشیری
بی تو مادر همه ی عمر از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم در پی آن خاطره گشتم ،
غم هجران تو آتش زده بر جان و وجودم ،
همه دم داغ تو بر سینه فزودم.
شد به غمخانه ی جانم، غم هجران تو تشدید
در غم داغ تو لغزید،
اشک بر گونه خورشید:
یادم آمد سر ظهری که از آن کوچه گذشتیم
و دچار غم و آن صحنه ی ناخواسته گشتیم
لحظه ای هر دو بدیدیم در آن معرکه هستیم.
تو همه راز جهان ریخته در چادر خاکی و سیاهت.
من همه محو تماشای نگاهت.
با صلابت ، ولی آرام
زیر پای تو زمین رام
مادر آب و دُرِ ناب
سینه هاشان به تب و تاب
روبرو وحشی دل سنگ
کوچه باریک و کمی تنگ
یادم آمد تو به من گفتی :
ازاین دیو حذر کن!
لحظه ای چند بر این دیو نظر کن،
سینه ات را تو بر او سخت سپر کن،
از کنارش تو ولی زود گذر کن .
از چه این ناز نگاهت نگران است!
این حرامیست ، که دلگرم نگاه دگران است!
با تو گفتم: حذر از دیو ندانم
ترس از دیو ندارم،
طاقت ظلم عدو را نتوانم،
نتوانم!
نه جلالی بُوَد او را نه شکوهی
او همانست که در جنگ به همراه گروهی،
شده از ترس سوی کوه اُحُد، چون بُز کوهی
حذر از ظلم ندانم ، نتوانم!
این ستم پیشه بما راه گرفته ست،
از چه او راه به حوریه و بر ماه گرفته ست،
تو به من گفتی حسن جان، گل یاسم گل یاسم ،
من از این کافر بی دین نهراسم، نهراسم!
لیک آرام از آن گوشه گذر کن.
کوچه ی خلوت و آن قامت نحسی که بدیدم ،
ناگهان عربده ی مفسده ی او بشنیدم،
خواست سیلی بزند روی تو را تا که پریدم ،
آه و افسوس که بر ضربت دستش نرسیدم.
آه از ضربهی آن سنگدل کافر بی دین،
ضربه ای سخت سرا پا پر از بغض و پر از کین.
بی حیا از چه تو را سیلی از بهر فدک زد،
از چه این دیو به حوریه چنین سخت کتک زد
از چه این پست لگد بر تو و بر حق نمک زد.
با چه جرات سر راه حسن و فاطمه سد شد،
با چه جرات ز روی چادر خاکی تو رد شد.
گوشواری بشکست از پی آن ضربهی سیلی،
رُخ ناموس خدا گشت ازین واقعه نیلی.
یادم آمد تو به من گفتی از این دیو حذر کن
هم فراموش کن و از سر این صحنه گذر کن.
گر چه این دیده ی من تار شد از سیلی ناگاه ،
من نخواهم که شود حیدر از این واقعه آگاه!
آه ای مادر من ای که تو ناموس خدایی ،
آه دانی که چه کرده ست به من داغ جدایی ،
آه مادر تو کجایی تو کجایی!
پیر گشتم ز غم کوچه ببین موی سپیدم ،
چقدر بعد تو من از غم تو رنج کشیدم
بعد تو خنده به لبهای علی هیچ ندیدم.
بعد تو ما به پدر هیچ ندادیم خبر هم،
چقَدَر بعدِ تو بر کوچه ودیوار زدم دیده و سرهم
جانِ مادر، نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم.
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم !
#جواد_کریم_زاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#کَلِّمینی😭
گریز به کربلا
در لحظات آخر عمـر شـريف حضـرت زهـرا (یا بعدازشهادت)،حضرت علی عليهما السلام او را صـدا میزد امـا پاسـخي نمي شنيد:
«يَـا فَـاطِمَـةُ كَلِّمِـينِـي فَـأَنـَا ابْـنُ عَمِّـكَ عَلِيُّ بْنُ أَبـِي طَالِب؛
اى فاطـمه، با من سخن بگو!من پسر عمـوى تو علـى بـن ابـى طالـب هستم».
فاطمه چشمان خود را باز كرد آنگاه هردو گريستند.
📚 بحارالانوار ج۴۳، ص۱۷۸
زهرا منم جان تو حیدر، کَلِّمینی
زهرا برای بار آخر کَلِّمینی
گفتی شفا در اشک مظلوم است بنگر
خواندم تو را با دیده ی تر، کَلِّمینی
ای زور بازوی علی وا کن دو چشمت
خم شد قد سردار خیبر، کَلِّمینی
حالا که می دانی غریبم بین این شهر
بی تو ندارم یار و یاور، کَلِّمینی
خیلی جوانی، رفتنت زود است زهرا
لعنت به آن ثانی کافر کَلِّمینی
خوردم زمین بر صورتم در راه خانه
قلبم شده آتش سراسر، کَلِّمینی
آرامش از قلب حسن رفته، کنارت
هی می زند ناله که مادر کَلِّمینی
زود است بهر زینب ِتو خانه داری
بنگر که او گردیده مضطر، کَلِّمینی
تا که حسینت دق نکرده فاطمه جان
حرفی بزن یک بار دیگر کَلِّمینی
اینجا حسینت گوید و در کربلا هم
پیش تن ِصدچاک ِ اکبر کَلِّمینی
صورت به صورت می گذارد، می کشد آه
می گوید ای شبه پیمبر کَلِّمینی
وقتی که بر روی عبا می چیند او را
با گریه گوید پیش خواهر کَلِّمینی
هنگام دفن شیرخوارش پشت خیمه
آید رباب و گوید اصغر کَلِّمینی
ای منتقم دیگر بده پاسخ به مادر
خوانده تو را در پشت آن در، کَلِّمینی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی #حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
هر وقت دل بهانهی یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت
ابریست آسمان دل بیقرار تو
بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک، خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینهام آتش گرفت و سوخت
تو روضهخوان شدی اگر این روضه پا گرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم
آخر مریض خانهی مولا شفا گرفت
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
این خانهی علیست که دیگر عزا گرفت
در آخرین وصیت زهرا دل علی
از روضهی حسین و غم کربلا گرفت
✍ #محمدعلي_بياباني
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
«هدیهی خدا»
هزار و چارصد ساله که شیعه
عزاداره دوتا داغه هنوزم
علیِاصغر و محسن گواهن
که یهعمره با اینروضه میسوزم
اونایی که با بیرحمی یهروزی
گل نشکفتهرو از ما گرفتن
دل مادر رو بدجوری شکستن
خوشی رو از دل بابا گرفتن
ولی تو این روزا دارم میبینم
که روضه داره بازم میشه تکرار
بهجای؛ میخ و آتیش و سهشعبه
یه کاغذ حکم قتلُ میده اینبار
بیا و دست از این بیرحمی بردار
که دنیا با همین چیزاش زیباست
نباید هدیه رو رد کرد، آره...
اونم این هدیه که واست خداخواست
خدا گفته که تو سختیه برکت
یقین دارم که اون سختی همینه
صدای قلبشو وقتی شنیدی
بدون امضای خوشبختی همینه...
همین که توی آغوشت بخوابه
همین که لالایی واسش بخونی
همین که میگه؛ بابایی، مامانی
یعنی باید که قدرش رو بدونی.
ولی تو این روزا دارم میبینم
که روضه داره بازم میشه تکرار
بهجای؛ میخ و آتیش و سهشعبه
یه کاغذ حکم قتلُ میده اینبار
بیا و دست از این بیرحمی بردار
که دنیا با همین چیزاش زیباست
نباید هدیه رو رد کرد، آره...
اونم این هدیه که واست خداخواست.
#مجتبی_خرسندی
#فرزندآوری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان
#غزل
#ماسائلیم_ونوکریت_آبروی_ما
یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحر گهی
با خون دل شود دل شب ها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن
بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما
هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همۀ آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگرد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
#قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شام غریبان حضرت زهرا سلام اللّه علیها و روضهیِ حضرت زینب سلام اللّه علیها
روزیِ زینبِ غمدیده به جز روضه نبود
کاش خونابهیِ بر پیرُهنت تازه نبود
یک کمی چشمِ کبودِ تو اگر وا میشد
در غریبی علی اینقدر پُرآوازه نبود
آستین بر رویِ بازویِ تو چسبیده چرا؟!
شاید این پیرهن از اوّلش اندازه نبود
نفست بند که آمد نفَسِ بابا رفت
بعدِ تو زندگیِ ماست سرآغازِ نبود
فاتحِ بدر و یلِ خیبر وُ سردارِ اُحد
پایِ تابوتِ تنت میکند اِبرازِ نبود
خوب شد مادرمان شاهدِ قتلِ صبر وُ .....
رازِ مظلومکُشی با این همه سازه نبود
ظاهراً رفت ولی نالهیِ او بود گُواه
دور از چشمِ ترَش هیچ کجا روضه نبود
تهِ گودال چه میدید که بیحال افتاد
کاش در روضهیِ دختر در و دروازه نبود
پشتِ دروازهیِ ساعات چه آمد سرِ ما
ندبه خواندیم علمدارِ پُر آوازه نبود
#غزل #شام_غریبان #فاطمیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1446190851_954757792.mp3
1.65M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه ( نوحهیِ زمینه ) شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها سبک همه مادر دارن ....
کاش چشات میشد وا یک لحظه
کشته ما رو زهرا این روضه
چشمایِ تو بستهست امّا از ....
زخمایِ بازت خون میریزه
سر اومده دیگه شبهایِ بیداری
میدونی که جز تو ندارم غمخواری
تو هم سلامم رو بی جواب میذاری
علی غریبه غریبه غریبه غریبه /۴/
حلالم کن دیگه رفتنیام
حسنم مادریه من حسنیام
نیمهشب تشنه میشه حسینم
نگرانش تا بیکفنیام
غسلم بده از رو پیراهن نیمهشب
قرارِ ما عصرِ دهم وقتی زینب ....
میبینه جسمی رو زیرِ سمِّ مرکب
حسین غریبه غریبه غریبه غریبه /۴/
همه مادر .....
#نوحه_زمینه #زمزمه #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
-1290985725_1059475462.mp3
2.26M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
اَلرّحمانُ عَلَّمَ القرآن
میلرزه پایِ شهِ مردان
دیگه صدایِ آهی از مادر به گوش نمیرسه
حالا علی میفهمه که چقدر غریب و بیکسه
مادرم
سایهیِ رویِ سرم
چشماشو بسته پیشِ ....
دو تا چشمایِ ترم
( مادرم
واویلا مادرم /۳/ ) /۴/
اِنّا أعطیناکَ الکوثر
پایِ بستر میزنیم بر سر
شبایِ بیمادریه به سینه و سر میزنم
قاتلِ جونِ زینبه بغضِ عجیبِ حسنم
جز حسن
ندیده کس این مِحَن
تو کوچه میگفت جایِ ....
مادرم من رو بزن
( مادرم
واویلا مادرم /۳/ ) /۴/
بِاَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت
کشته مادر منو این روضهت
روضهیِ بازِ بقچهیِ بستهیِ تو پیراهنه
بدونِ حرف زدن به من گفتی حسین بیکفنه
روضهها
میره تا جایی که نیزهها
میرقصه پیشِ چشمِ ما
تویِ کوچه پس کوچهها
( یا حسین
واویلا یا حسین /۳/) /۴/
#نوحه_زمینه #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
-2036850944_1173652267.mp3
2.03M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
رو گونهَم اشکایِ بیتابی جاریه
میدونم زخمایی که داری کاریه
آخرین ورقِ کتابِ عشق عزاداریه
عزادارت شده علی با نُه فلک
گرفت آتیشِ در به پرهایِ مَلک
خدا نگهدار
ای آرومِ جونم
یارِ مهربونم
واسه تو نَه واسه .....
خودم فاتحه میخونم
واویلتا زهرا /۴/
چه سخته بی تو علی زنده بمونه
ببینه جایِ خالیتو تویِ خونه
بدترین داغِ دنیا داغِ تازه جووُنه
نفسهایِ علی بیتو میشه عذاب
میری از خونه وُ ... میشم خونهخراب
خدا نگهدار
ای دلدار و دلبر
گلِ یاسِ پرپر
مونده یادگارات
رویِ دیوار و در
واویلتا زهرا /۴/
#نوحه_زمینه #شهادت #مدینه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
-229105920_-1407942496.mp3
2.46M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
حضرت علی علیه السلام
آرومِ دلم قبلِ رفتنت منو حلال کن
تو خونه پیشِ چشمام زدنت منو حلال کن
تا آخرِ عمر خجالت از تو میکشم یاسِ کبود
زیرِ لب میگم تو کوچه کاش که دستِ من بسته نبود
یاسِ کبود
حضرت زهرا سلام اللّه علیها
مولایِ غریب میدونی واسه فاطمه چقدر عزیزی
موندم میونِ دیوار و در که نبینم تو اشک میریزی
نیمهشب که شد غسلم بده از رویِ این پیرهنِ گلدار
فاتحه برام بخون هر وقت افتاد چشات به در و دیوار
خدا نگهدار
امام حسن علیه السلام
یادم نمیره که این کوچه چه بلایی سرت آورده
ضربهیِ سیلی گوشوارهَ رو با لالهیِ گوشِ تو برده
هر شب میبینم تویِ خوابم کابوسِ این خاطرهیِ بد
کاش مرده بودم نمیدیدم ظالم به پهلوهات لگد زد
مادرو بد زد
حضرت زینب سلام اللّه علیها
بانویِ کرم یادگاریت مونده رویِ دستایِ زینب
روضهیِ حرم جونِ منو مادرِ من رسونده بر لب
یه روضهیِ باز تو بقچهیِ بستهیِ تو مونده برا من
خوش به حالِ تو نیستی ببینی دعوا میشه سرِ پیرهن
غریبِ مادر
امام حسین علیه السلام
چشمام کفِ پات قرارِ ما باشه تهِ گودالِ روضه
چشمام کفِ پات من راضیام سرم بره سینهت نسوزه
چشماتو ببند وقتی که شمر رو سینهیِ زخمیم میشینه
چشماتو ببند وقتی که زجر چنگ زد به معجرِ سکینه
غریبِ مادر
#زمزمه #شهادت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
-1421402365_-294679630.mp3
1.9M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها سبک دنیا بدون تو .....
بانویِ خونه بی ... تو خونه خرابم
این نفس کشیدن
بی تو میده زهرا جان خیلی عذابم
دنیایِ بعدِ تو زندونه برا من
شد قاتلِ زینب
این بغضِ حسن و روضهیِ پیراهن
خدا نگهدار
ای روضهیِ هر روز ای کشتهیِ داغِ میخِ در و دیوار
خدا نگهدار
ای نوحهیِ جانسوزِ مرتضی دستی که افتاده از کار
خدا نگهدار خدا نگهدار
گلهایِ کفنت قاتلِ علیه
عجب بغضی داره
پسرم حسن که خیلی مادریه
ورمِ بازوهات پیداست از رو پیرهن
معلومه تو کوچه
قنفذ و مغیره تو رو چه بد زدن
زهرایِ علی
چی سرت آوردن تو کوچه به جرمِ ولایِ علی
زهرایِ علی
داره پایِ تابوتِ تو میلرزه زانوهایِ علی
زهرایِ علی زهرایِ علی
#نوحه_زمینه #شهادت #مدینه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #فاطمیه
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
واحد
مادرم حضرت زهراس
فاطمه ام ابیهاس
گوشه ی لطف نگاهش
برتر از عرش معلاس
خودم ایل و تبارم تموم کس وکارم فدای حسنش
آه هزارتا مثه حاتم خود حضرت آدم گدای حسنش
سایه ی رو سرم مادر خیلی دوست دارم
حضرت بی حرم مادر خیلی دوست دارم
فاطمه ام ابیها
........
کربلام گیره یه امضا
این گدا داره تمنا
حل میشه مشکلم آخر
گر نگاهی کنه زهرا
منه بی سروپارو که دوست داره شمارو ببر کرببلا
آه دلم پر زده مادر شبیه یه کبوتر تا ایوون طلا
بانیِ کربلای ما زهرا مدد زهرا
پرچمت تاابد بالا زهرامددزهرا
فاطمه ام ابیها
........
فاطمه خسته و تب دار
زخمی از ضربه ی مسمار
غرق خون بال کبوتر
رد خون مونده به دیوار
نه جوونی نه توونی لباسش همه خونی کبودش بدنش
آه غمم رو کی میدونه دلم رو میسوزونه سیاهی تنش
چشمامون ابر بارونه زهرا مرو زهرا
دخترت زار و گریونه زهرا مرو زهرا
فاطمه ام ابیها
....
قلبم ازغصه کبابه
حال من خیلی خرابه
قوت بازوی حیدر
زندگی بی تو عذابه
همه داروندارم گره خورده به کارم شدی قاتل من
آه دعا کن که بمونی هنوز خیلی جوونی همه حاصل من
زینب از غصه میمیره زهرا مرو زهرا
دیگه حیدر زمین گیره زهرا مرو زهرا
فاطمه ام ابیها
عجل لولیک الفرج
هاشم محمدی آرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹ما أدراکَ ما زهرا🔹
زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را میستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتیهای تلمیحش
جهان این شاهمقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش
ندانمهای عالم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
غمی در جان زهرا میشود تکرار در تکرار
صدای گریه میآید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمانها میشود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه میخواند کسی انگار
برایش روضه میخواند صدایی در دل باران
که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان
خدا را ناگهان در جلوهای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم میسوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن میدوخت در باران
وصیت کرد مادر، آسمان بیوقفه میبارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنهست، بالای سر او آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: میبخشید مادر را
کفنهایم یکی کم بود، میبخشید مادر را
بمیرم بسته میشد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان میشد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه میافتد به راه آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته
بُنَّیَ تشنهای مادر برایت آب آورده...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سرود پایانی؛ یادگار فاطمه.mp3
1.26M
#فاطمیه #سرود_پایانی
🔸یادگار فاطمه🔸
به نام مادری که عطر نام او
به نام زن همیشه داده آبرو
به نام مادری که زندگی ما
به نام نامیاش گرفته رنگ و بو
میمانم، شبیه مادرم
میمانم، به پای باورم
میمانم، مدافع حرم
میان کوچه عطر بهار فاطمهست
شکوه مادران از وقار فاطمهست
حیای بانوان عفیفِ این دیار
حجاب دختران یادگار فاطمهست
یا فاطمه مدد یا فاطمه مدد
به پاس امت دلاور و صبور
به پاس ملت مجاهد و غیور
به پاس حرمت حریم اهلبیت
به پاس مهد عشق و شور و علم و نور
میمانم، به پای کشورم
میمانم، کنار رهبرم
میمانم، مدافع حرم
شده چنان حرم خاک پاک این وطن
فداییاش شدن باشد افتخار من
شده ولایت عاشقان حیدری
به عشق میهنم بگذرم ز جان و تن
علی علی مدد مولا علی مدد
به یاد مصطفی و صبر و همتش
به یاد آرمان و عصر غربتش
به یاد عزم و عهد حاج قاسم و
به یاد محسن و غم شهادتش
میمانم، به پای این علم
میمانم، به پای این قسم
میمانم، مدافع حرم
منم فدایی راه سرخ انقلاب
فدای راه قرآن و غیرت و حجاب
منم مدافع اقتدار کشورم
به شوق لحظههای ظهور آفتاب
عزیز فاطمه یابن الحسن بیا
به حق قبلۀ نخست مسلمین
به حق صبح عزت و شکوه دین
به حق غزۀ غیور و غربتش
به حق آن حماسههای آتشین
میمانم، در انتظار تو
میمانم، چه بیقرار تو
میمانم، همیشه یار تو
بیا که پر شود از صدای تو جهان
رسد طنین آزادگی به هر کران
امید هر ستمدیدهای ظهور توست
بیا که میرسد روز مرگ ظالمان
عزیز فاطمه یابن الحسن بیا
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه شب شهادت
خانه را بر سرم از داغِ خود آوار مکن
جارو از فضه مگیر آب شدی کار مکن
تب مکن لرزه مکن خوب شو و خواب برو
لب مگز حرف بزن دردِ خود انکار مکن
نان نپز خاک مگیر آرد مکن راه مرو
بسترت جمع مکن کار به اصرار مکن
به خود از درد مپیچ آب مشو چهره نگیر
بغلی باز کن و حالِ حسن زار مکن
نفسی آب بنوش آه مکش سرفه مکن
زخمِ خود تازه مکن مقنعه خونبار مکن
نفسم حبس نمان آینهام خورد مشو
قسمتم خندهی نامردمِ بیعار مکن
حرفِ تابوت نزن باز وصیت ننویس
یاد محسن نکن و بر جگرم خار مکن
گفتمت فاصلهگیر آتش و بغض و لگد است
حرفی از من نزن و تکیه به دیوار مکن
گفتم ای در مشکن شعله نزن سینه مسوز
زخم، مسمار مزن آه که مسمار مکن
بقچه را باز مکن باز کفن را مشمار
صحبت از غسلِ تن و نیمهشبِ تار مکن
دست لرزان و نخ و سوزن و چشمِ تارت
آه ای یار مکن یار مکن یار مکن
پیراهن را بسپار و غم گودال نخور
زینبت را نشکن صحبت دیدار مکن
زینبت زار زند دشنهنزن تیغ مَبُر
پیراهن را مکش و زخم تلنبار مکن
جرعهای آب، لبش خشک تنش پامال است
نیزهها را مشکن اینهمه نیزار مکن
شمر برگرد، گلو را سه نفر بوسیدند
خنجرت بیاثر است اینهمه اصرار مکن
حسن لطفی #یاشبیر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه
امام زمان عجلالله
مستجاب ربنا هستیم با زهرا فقط
ما هم از اهل کِساء هستیم با زهرا فقط
زائر آن قبر خلوت کاش میدیدم نهان
یک شب آنجا با شما هستیم با زهرا فقط
جان ما، بر وصلههای چادر مادر قسم
ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا فقط
نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت
پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط
خانهی ما هیات است و بیت ما دارالعزاست
ساکن دارالشفاء هستیم با زهرا فقط
اهل عالم غرق غلفت، گرم سرگرمی ولی
ما در این دنیا کجا هستیم با زهرا فقط
قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه
بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط
با دو تیغ غیرت و همت به خیبر میزنیم
ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط
بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت
با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط
زائر هر پنج تن هستیم و زوار خدا
موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط
سهم فرزندان بد را هم کناری مینهد
با خیال جمع ما هستیم با زهرا فقط
مادر است مادر است و مادر است مادر است
حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط
حسن لطفی #یاشبیر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(السّلامُ عَلَیكِ یافاطمةَ الزهراء)
#حضرت_زهرا_س
ایکه چون گنـج به ویران بقیـ ـع جا داری
مَـدفـن خویش، نهــان از همــه دنیــا داری
گرچـه مخفـیست مــزارت، به زمــانـه امّـا
بخــدا ، در دل غمــدیــدهی مــا جــا داری
محــــور آل عبـــایـی ، کــه مقــــامـی والا
چو علــی نــزد خــــداونــد تعــــالـیٰ داری
خلــق اگـر که شـده افــلاک، طفیـلی تواند
«هرچه خـوبـان همه دارند، تو تنهــا داری»
میکند فخـر جهانی به تو ای دخت رسول
که چـه گـــلهــایی در خــاک معــــلّا داری
ماندهام مــات، چگــونـه بـزدنـدت ســیلی؟
تو که شـیری چو علـی آن شه والا... داری
سقط شد «محسن» تو، با لگـد قنفــذ اگر
داغ او بــر دل، چـون لالــهی حمــــرا داری
«دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد»
نـور حـق را چو تو در سـینه و سـیما داری
ای بقیعی کـه شدی قبـــلهی دلها دانـی
که تـو در دامـن خود حضرت زهـــرا داری
چــار امـامـی که در آغــوش تو آرامیـدند
یــادگـــارنــد کــه از حضــرت مـــولا داری
تـو از این پنـج گلی که به دلت جـا دادی
فخــر بر خود ز شـرف، نـــزد ثـــریــا داری
گرچه ویـــران شدهای از ســتم قـوم دغــا
غـم مخور زآنکه تو گـلهای شکـوفـا داری
آسمــان، نــزد تــو تعظیــم کنــد تـا به ابــد
این مقـامیست که از عتــرت طـاهـا داری
(ساقیا) فخر تو این است که از لطف خدا
نسَـب حیــــدری از مـــــادر و بـــابـــا داری
سید محمدرضا شمس (ساقی)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«بسمِ ربّ الفاطمـه»
#سینه_زنی #فاطمیه
#سبک:سلامٌ عَلیٰ ساکن کربلا ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
سلامٌ عَلـیٰ بنت خَیــرُالوَریٰ
سلامی به بانوی خیرُالنســا
سلامٌ علـیٰ غــربت فاطمــــه
بر آن بی نشان،تربت فاطمـه
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
_______
سلامی به تاجِ سرِ قدســیان
به زهـرا ترین زهرهٔ آسمـــان
سلامی به اولْ فـدای ولـــی
بر آن یــاور با وفــای علـــی
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
_______
سلامی به یاس جــوان علی
بر آن بانوی قــدکمـــان علی
ســلامـی به تنهــاییِ زینبین
به داغِ دلِ مجتبی و حسین
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
________
سلامی به پهلوی بشکسته ات
به ســوزِ دعاهای پیوستـه ات
بر آن غربت بیتُ الاَحزانِ تو
به اشــک و به آهِ یتیمــان تو
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
________
جفا از زمین و زمان دیده ای
ستـم های نامردمان دیده ای
زده آتش کین به جانت شـَرر
که پرپر شدی بین دیوار و در
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
________
فدا شد که باشد حرم، بر قـرار
به راه علی شد چنین جان نثار
دفــاع ازحــریم ولایت خوشست
در این راه زیبا شهادت خوشست
________
(سلامٌ عَلــیٰ کوثر مصطفــیٰ
سلامٌ عَلــیٰ یار شیــر خــدا)۲
________
سلامی به شور آفرینان عشق
سلامی به بانوی شهـر دمشق
ســلامی به لب تشنــهٔ کــربلا
به شــاه شهیـــدانِ بی ادعـــا
________
ســلامٌ عَلـیٰ ســاکن کــربـلا(۲)
امیری حسینٌ و نِعـمَ الامیر(۲)
________
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7