#دعای_عرفه
#مناجات
#غزل
قربان چشم یار که مانده به راه من
از دور هم به سوی تو باشد نگاه من
من از قرارگاه شب قدر آمدم
حالا غروب مزدلفه شد پناه من
بیچاره می شوم اگر از تو جدا شوم
دستم بگیر ای غم تو تکیه گاه من
دارم امید، یک عرفه مَحرمم کنی
با من بگو بیا که تویی از سپاه من
هر قدر طی کنم به تو جانا نمیرسم
آخر بگو که چه باشد گناه من
این دیده خیمه گاه علمدار کربلاست
آقا بزن قدم تو در این خیمه گاه من
#ژولیده_نیشابوری
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#اسارت
#کوفه
#غزل
#مرثیه
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب
به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس
که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب
جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود
اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب
بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم
که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب
دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا
گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب
من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
#ژولیده_نیشابوری
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا علیهالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹حصن حصین ولایت🔹
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
قدم زن به حصن حصین ولایت
که وادى امن است اهل ولا را
به ساقی مجلس بگو تا بیارد
شراباً طهورای قالوا بلا را..
به موسی بن جعفر عطا کرد خالق
وجود علی بن موسی الرضا را
به مُلک جهان جلوہگر شد طبیبی
که بینسخه درمان کند دردها را..
به صدها فرشته خدا داده فرمان
که خواندند با هم سرود رضا را..
صبا از عنایت به جنّت گذر کن
بشارت بدہ خاتم الانبیا را..
قدم زد به عالم امام رئوفی
که بخشد خراج جهانی گدا را
برآمد در آفاق شمسالشموسی
که خورشید بگرفته از او، ضيا را..
به گیتی نهاده قدم دادخواهی
که گيرد ز بيدادگر داد ما را
نظر کن چو «ژولیده» بر طوف قبرش
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
📝 #ژولیده_نیشابوری
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_باقر_ولادت
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
كسى را برتر و أعلم به جاى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده
سلاطین جهان یكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او الكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمى داند بهاى حضرت باقر
نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرّات جهان یكسر بود او هادى و رهبر
كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
برو كسب فضیلت كن چو مردان خدا اى دل
ز بحر دانشِ بى منتهاى حضرت باقر
اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یكتا
بهر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر
#ژوليده_نيشابورى
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
صدف چشم من از داغ تو گوهر بار است
چه كنم؟! كار علي بيتو به عالم، زار است!
اشتياق تو مرا ميكشد از خانه برون
ورنه از خانه برون آمدنم، دشوار است!
موقع آمد و شد، فاطمه جان! ميبينم
ديده زينب تو مات در و ديوار است!
به گواهيّ شب و، زمزمه مرغ سحر
اهل يثرب همه خوابند و، علي بيدار است
روز در خانه، پرستار حسين و حسَنم
كمكم كن! كه نگهداريشان دشوار است!
ياد آن روز كه با زينب تو ميگفتم:
دخترم! گريه مكن! مادرتان بيمار است!
چاه داند كه به من، عمر چسان ميگذرد
قصّه، كوتاه كنم ورنه سخن بسيار است
#ژولیده_نیشابوری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
صدف چشم من از داغ تو گوهر بار است
چه كنم؟! كار علي بيتو به عالم، زار است!
اشتياق تو مرا ميكشد از خانه برون
ورنه از خانه برون آمدنم، دشوار است!
موقع آمد و شد، فاطمه جان! ميبينم
ديده زينب تو مات در و ديوار است!
به گواهيّ شب و، زمزمه مرغ سحر
اهل يثرب همه خوابند و، علي بيدار است
روز در خانه، پرستار حسين و حسَنم
كمكم كن! كه نگهداريشان دشوار است!
ياد آن روز كه با زينب تو ميگفتم:
دخترم! گريه مكن! مادرتان بيمار است!
چاه داند كه به من، عمر چسان ميگذرد
قصّه، كوتاه كنم ورنه سخن بسيار است
#ژولیده_نیشابوری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_ولادت
آن شب زمين مكه بر خود ناز مى كرد
با ناز خود درهاى رحمت باز مى كرد
آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود
گوياى تكبير بلال از هر طرف بود
آن شب شفق در باغ دلها لاله مى كاشت
آن را به عشق يار هجده ساله مى كاشت
آن شب سحر سجاده ى دل باز مى كرد
قامت به قد قامت، مودّت ساز مى كرد
آن شب فلق شعر گل مهتاب مى خواند
از بهر غم، شادى، حديث خواب مى خواند
آن شب سپيده جامه بر تن چاك مى كرد
گرد ملال از روى احمد پاك مى كرد
آن شب زمان چرخ و فلك را تاب مى كرد
كلك قضا لوح قدر را آب مى داد
آن شب زمين آبستن شور و شعف بود
غواص دل آماده ى صيد صدف بود
آن شب منا شعر مباركباد مى خواند
زيبا سرود آن شب ميلاد مى خواند
آن شب خديجه بود و درد بار دارى
از باردارى بود كارش بيقرارى
آن شب ز تنهايى روانش رنج مى برد
رنج شكوفايى به پاى گنج مى برد
آن شب زنان مكه بر او پشت كردند
از او بريدند و نكوهش مشت كردند
آن شب درّ ناسفته اى، بحر كرم سفت
طفلى كه بودش در رحم با او سخن گفت
آن شب ميان آن دو اسرارى مگو بود
وقت شكوفايى نخل آرزو بود
آن شب به مادر از بهشت و حور مى گفت
از مرگ ظلمت در ديار نور مى گفت
آن شب سحر آهنگ شادى ساز مى كرد
در را براى صبح صادق باز مى كرد
آن شب خديجه بود و آه جانگدازش
لطف خداى مهربان و سوز و سازش
آن شب بهشتى بانوان امداد كردند
با يارى خود قلب او را شاد كردند
آن يك به دستش ساغرى آكنده از مُل
آن يك برايش سندس و استبرق و گل
آن يك به پايش با ترنم لاله مى ريخت
لبخند از لب در، ديار ناله مى ريخت
آن يك برايش باده در پيمانه مى كرد
آن يك پريشان گيسوانش شانه مى كرد
مريم به گوشش آيه انجيل مى خواند
آسيه بهرش داستان نيل مى خواند
سارا برايش عود و عنبر دود مى كرد
او را مهيا بهر يك مولود مى كرد
ناگه خدا از راز هستى پرده برداشت
آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت
تا مصطفى را ابتران ابتر نخوانند
شعر هجا در وصف پيغمبر نخوانند
ام القرا آيينه دار نور گرديد
چشم كج انديشان عالم كور گرديد
كون و مكان را ذات حق زيب و فرى داد
بر خاتم پيغمبرانش دخترى داد
آن هم چه دختر نازنين و ناز پرور
دختر نه بلكه بر يتيم مكه، مادر
بالاتر از او بين زنها دخترى نيست
در امتحان همسرى شد نمره اش بيست
هر تار مويش آيه حبل المتين است
بر حلقه ى انگشتر خاتم، نگين است
آمد به دنيا عصمت كبراى سرمد
ام الائمه فاطمه ام محمد
آمد به دنيا شاهكار كلك خلقت
گنجينه شرم و حيا و كان عصمت
آمد به دنيا آنكه نورش منجلى بود
معراج احمد بود و منهاج على بود
آمد به دنيا آنكه هستى هست مستش
از مستى هستى بشر شد پاى بستش
گر او نبودى هستى عالم نبودى
مشهودى از آب و گل و آدم نبودى
گر او نبودى زندگى بى محتوا بود
در پرده ابهام آيات خدا بود
او رحمتى بر رحمةللعالمين است
او زينت آيات قرآن مبين است
بر جسم ختم الانبيا روح است زهرا
بر كشتى عدل على نوح است زهرا
آئينه دار نهضت پيغمبر است او
بهر پدر دلسوزتر از مادر است او
مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر
ساقى على هست و على را اوست كوثر
شرمنده از نور جمالش آفتاب است
درس نخستين بر زنان حفظ حجاب است
لبهاى ختم الانبيا بوسيد دستش
پيمانه صبر على گرديد مستش
از بس كه داده ذات حق قدر و مقامش
قد قامت احمد بود از احترامش
بى فاطمه نام نبى معنا ندارد
فرقى على با حضرت زهرا ندارد
#ژولیده_نیشابوری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_باقر_ولادت
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
كسى را برتر و أعلم به جاى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده
سلاطین جهان یكسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او الكن، قلم از مدح او عاجز
كه جز حق كس نمى داند بهاى حضرت باقر
نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرّات جهان یكسر بود او هادى و رهبر
كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
برو كسب فضیلت كن چو مردان خدا اى دل
ز بحر دانشِ بى منتهاى حضرت باقر
اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یكتا
بهر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر
#ژوليده_نيشابورى
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
عشق از روز ازل آینه دار زینب است
صبر ما از صبر و عزم استوار زینب است
در جهان آفرینش بین زن ها روزگار
تشنه شهد ولایت از وقار زینب است
جدّ او باشد محمّد باب او باشد علی
عصمت کبریِ حق، آموزگار زینب است
کس ندیده داغ رو داغ و غم بر روی غم
آنکه دیده قلب زار و داغدار زینب است
از دم گرمش نفس ها می شود در سینه حبس
اختیار جان مگر در اختیار زینب است
کوفه را تبدیل کردن بر دیار مردگان
نیست کار هیچ کس این کار کار زینب است
هر که فیض از چشم مستش می کند شرم و حیا
شرم از فرط خجالت شرمسار زینب است
هر بهاری را خزانی هست امّا در جهان
گر بهار بی خزان خواهی بهار زینب است
✍ #ژولیده_نیشابوری
🔖 #عصمت_کبری
🏷 #اشعار_وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم
قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم
بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم
کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم
بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر
که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم
نه بتوان توصیفش کرد که آسان نیست اوصافش
که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم
ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق
که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم
بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش
بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم
ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر
ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم
بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا
بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم
طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان
که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم
خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون
بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم
✍ #ژولیده_نیشابوری
🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
آن شب سكوت خلوت غار حرا شكست
با آن شكست، قامت لات و عزا شكست
آمد به گوش ختم رسولان ندا بخوان
مُهر سكوت لعل بشر زان ندا شكست
با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل
در سرزمین ركن و مقام عصا شكست
آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت
تا سد ظلم و فقر به امالقرا شكست
نوح نبى به ساحل رحمت رسید و خورد
طوفان به پاس حرمت خیرالورا شكست
بر تخت گل نشست در آتش خلیل حق
تا ختمالانبیا گل لبخند را شكست
عیسى مسیح مُهر نبوت به او سپرد
زیرا كه نیست دین ورا تا جزا شكست
آمد برون ز غار حرا میر كائنات
آن سان كه جام خنده باد صبا شكست
در خانه رفت و دید خدیجه كه مىدهد
از بوى خویش مُشک غزال ختا شكست
بر دور خویش كهنه گلیمى گرفت و خفت
آمد ندا كه داد به خوابش ندا شكست
یا «ايها المدثر»ش آمد به گوش و گفت
باید كه سد درد ز هر بینوا شكست
قانون مرگ زنده به گوران به گوركن
كز مرگ دختران نرسد بر بقا شكست
آماده بهر گفتن تكبیر كن بلال
چون مىدهد به معركه خصم دغا شكست
اینک به خلق دعوت خود آشكار كن
هرگز نمىخورد به جهان دین ما شكست
برخیز و بت شكن كه على دستیار توست
كز بت نمىخورد على مرتضى شكست
طعن ابى لهب نكند رنجه خاطرت
كو مىخورد ز آیه «تبت یدا» شكست
«ژولیده» گفت از اثر وحى ذات حق
آن سكوت خلوت غار حرا شكست
✍ #حسن_فرح_بخشیان (#ژولیده_نیشابوری)
🏷 #اشعار_بعثت_پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7