eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
991 ویدیو
54 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
. اسم تو می بارد از نفس باران نور رخت دارد جلوه ی بی پایان بر دل خسته می دهد اسمت لذت عشقی مدام بر روح بلندت سلام سلام ای گوهر دریای نور ای آیه ی زیبای عشق ریحانه ی روح خدا سلام ای دار و ندار علی ای بود و نبود حسن ای مادر ارباب ما ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک اسم تو می بارد از نفس باران نور رخت دارد جلوه ی بی پایان بر دل خسته می دهد اسمت لذت عشقی مدام بر روح بلندت سلام سلام ای گوهر دریای نور ای آیه ی زیبای عشق ریحانه ی روح خدا سلام ای دار و ندار علی ای بود و نبود حسن ای مادر ارباب ما ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک مهر تو در دلها آیه ی توحید است جلوه ای از نورت صورت خورشید است آیه به آیه از دل قرآن داده خدا این پیام بر روح بلندت سلام سلام ای کوثر و توحید و حمد ای وصف تو یاسین و قدر ای روی تو شمس الضحی سلام ای معنی ام الکتاب ای مدح تو با جبرئیل ای مادر ارباب ما روی لبم اعطینا سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک نام تو تنها بر زخم دلم مرهم با تو شود محشر صبح قیامت هم سایه ی لطفت بر سر دنیا تا به ابد مستدام بر روح بلندت سلام سلام ای جان کلام رسول ای عطر تو بوی بهشت ای رحمت بی انتها سلام ای سیده ی اولیا ای نور دل انبیا ای مادر ارباب ما ای بانوی بی همتا سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد در آتش زده شد ضربدرِ ضربه‌ی پا خواست تا دفع کُنَد ضربِ دَرَش را که نشد تاکه در خورد به او دادِ علی در آمد هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد *** تاکه فهمید کشیدند علی را بُردند رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد  قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد... خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد (حسن لطفی ۹۸/۱۱/۰۷) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم از زبان امام حسن علیه‌السلام گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد مرهم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد فدک  و خانه‌ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد (حسن لطفی ۹۸/۱۰/۱۸) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. و توسل به حضرت زهرا(س) حاج محمود کریمی 🎤 فاطمیه 81 یه گل یاس شکسته شاخه هاش از هم گسسته باغبون خسته ی خسته کنار گلش نشسته گل یاس یاس بهشته روی گلبرگاش نوشته که فقط تو این زمونه عشق حیدر منو کشته فاطمه آروم جونم گل یاس قد کمونم دعا کن اگه تو رفتی دیگه من زنده نمونم ای همیشه همنشینم ای امیرالمومنینم دعا کن تا من بمیرم اشک چشماتو نبینم بعد تو سیاهی بخته زندگی بی تو چه سخته بمیرم که از لب تو خون میریزه لخته لخته مادر مادر وای مادر مادر مادر وای مادر سه ماهه که چشمای من روی مادرو ندیده چادری که رنگ خاکه روی صورتش کشیده سه ماهه واسه عیادت در این خونه نخورده سه ماهه با دست مادر به موهام شونه نخورده سه ماهه تنور خونه دیگه خاموشه و سرده تا نفس میکشه مادر نفسش برنمیگرده هنوزم به زیر چادر بدنش داره میلرزه میبینم تو خواب حسنش داره میلرزه وقتی خواب میاد به چشمام شبایی که غم میارن میبینم موهامو بافته دستایی که جون ندارن سه ماهه عزا گرفتی چرا پا نمیشی از جا سه ماهه عزا گرفتی چرا پا نمیشی از جا مادر مادر وای مادر مادر مادر وای مادر 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟ ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا... دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است اگر تکان ندهد روزگار صبرت را غبار چادر مادر تکاندنش سخت است کبوتری که نمیبیند آسمانش را به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است نخوانده موی سیاه غزل سپید شده خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است 🔸شاعر: ___________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرفتم اینکه باشد هرچه در دنیاست از آنم جهان را با چه رویی دور تو بانو بگردانم کجا آن آستانی که در آن جبریل دربان است کجا من؟ که اگر یک ذره کم باشد کم از آنم نبی را شان تو وقتی و ما ادرئک می آید مرا بد نیست شان فضه ات را هم نمیدانم خدا کار دو عالم را و تو دستاس را در دست خدا فرمود یا زهرا! بچرخان تا بچرخانم تو آغازی نداری روز میلاد تو بی معناست تو پایانی نداری پس شهادت چیست؟ حیرانم عبادت شد حجابت می نشستی روی سجاده ولی هرگز نگفتی که نماز زخم میخوانم نمیگویم چرا دستار زردی بر سرت بستی مبادا خاطرت صاحب عزایت را برنجانم نشان قبر مخفی تو را هر کس که پرسیده است دهانم بغض شد هر بار تا گفتم نمیدانم... 🔸شاعر: _______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه غصه ها که نخوردی برای همسایه هنوز هم که تو داری هوای همسایه کمی به فکر خودت باش در قنوت شبت بزرگ هست عزیزم خدای همسایه تو ناله کردی و همسایه را دعا کردی ز گریه ی تو در آمد صدای همسایه دعای توست که مرگت سریعتر برسد همین شده است دقیقاً دعای همسایه کمر به قتل تو بستند، باز هم بانو به فکر نان شبی و غذای همسایه؟! به زخم دست تو پاشید آن نمک را که گرفته بود ز دستت گدای همسایه به خانه ریخته اند و گمان نمی کردم به خانه وا شود اینگونه پای همسایه نخواستیم جواب سلام ها را، کاش سلاممان ندهد با کنایه همسایه چه غربتی است که همسایه بی خبر باشد ز داغ مرگ عزیز و عزای همسایه قسم به سرخی خونهای چادرت دیگر برام رنگ ندارد حنای همسایه 🔸شاعر: ________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از منبرهای دلنشین
عسل طبیعی سبلان با ساکاروز زیر ۳ درصد که میتوانیم برگه آزمایشگاه خدمتتون نشان دهیم ترکیبی از گیاهان (آویشن ، گوَن ، پونه) تمامی سود حاصل از فروش این محصول خرج خانواده های خواهد شد با همکاری گروه جهادی خادمین کریمه اهلبیت س میتوانید از کانال خیریه دیدن کنید. https://eitaa.com/joinchat/3592355874Ce859b63208 جهت خرید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید ۰۹۹۱۹۴۵۷۵۷۷ پهلوانزاده ارسال در قم بالای ۳ عدد رایگان ارسال به تمامی ایران قیمت هر کیلو عسل ⛔فقط ۵۵ هزار تومان ساکروز زیر ۳ در صد عسل طبیعی سبلان هم دارو ، هم غذا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد میان زندگی اش صاحب الزمان دارد به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است... تمام عمر نظر سوی آسمان دارد هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست کجاست آن که چنین یار مهربان دارد نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز حکایتی شده این عشق، داستان دارد چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا دلم هوای حریمِ حسین جان دارد از آتشی که فراگیر باشد و باقی هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد به سوی زائر او مادری جوان آید تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟! تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟! ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟! میان مجمع زوار کربلا، زهرا می آید و همه ی روضه را بیان دارد چه کرده است مگر با حسین و دندانش چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟! ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای دیده ابری باش حُسن دیده گریانی ست مولا پی وصل است و بنده باز هجرانیست اصلا شده باخود بگویی من کجا هستم او حاضر است و غیبت ما سخت طولانیست نان حلالی جور کن تعارف به مولا کن اورا نخوان بر خانه ات تا سفره ظلمانیست ما دور خود گشتیم اما دور آقا نه مشغول نفس خود شدن ختمش به حیرانیست ازدرد هجرانی که ماداریم معلوم است تنها دوای گریه کنها گریه درمانیست پاشو سوار کشتی اش شو باز جا دارد با نوح تو همراه شو دریا که طوفانیست ** مادر بسوزد بچه هایش نیز میسوزند مادر پریشان است و حال ما پریشانیست طوری طلب میکرد مرگش را که فهمیدیم زهرا دراین شهرنمک نشناس زندانیست ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اشکش چکید آرام؛ دانه دانه در بستر دارد به پایان میرسد پیمانه در بستر بال و پرش در شعله مانده در هجومی سخت تب می چکد از صورتِ پروانه در بستر همسایه ها با خاطری آسوده میگفتند افتاده دیگر مادرِ این خانه در بستر تا که نبیند لرزش ِ دستِ کبودش را موهای زینب(س)شد شبانه شانه؛ در بستر پهلو شکسته! ضربه خورده سخت بازویش مجروح می پیچد به خود دردانه در بستر دلداده بود و عاشقانه از علی(ع) میگفت جانِ دو عالم با غمی جانانه در بستر دیگر جوابِ «کلّمیني» یک تبسم بود از درد می لرزید وقتی چانه در بستر دست علی(ع) در دستهایِ ناتوانش بود با دلخوشی های جهان بیگانه؛ در بستر... داغش به دل ماند و نفس محکم زد و یخ کرد- انگشتهایش دانه دانه دانه در بستر! ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه کوتاه است دستِ عاشقانت از مزارِ تو که پاییزیست حالِ زندگی دور از بهارِ تو هوای سینه ابری و، زمستانی ملال انگیز خزان افتاده در عالم، ز دردِ بی شمارِ تو دریغا نقطه ی نوری، در این وادیِ غربت نیست از این تصویرِ غم حتی، خدا هم سوگوارِ تو فدای قبرِ خاکی ات، دلم صحن و سرای تو سرم بر آستانِ تو، دل و جانم نثارِ تو تو شمعِ روشنی گر چه، سکوتِ سردی و امّا رسد روزی همه عالم، بگردد در مدارِ تو تو آن امّ ابیهایی قرارِ جانِ بابایی مبادا اینکه کم گردد شکوه و اقتدارِ تو چه تصویرِ غم انگیزیست تصویر مزارِ تو الهی بشکند دستی خزان کرده بهارِ تو 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟ ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا... دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است اگر تکان ندهد روزگار صبرت را غبار چادر مادر تکاندنش سخت است کبوتری که نمیبیند آسمانش را به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است نخوانده موی سیاه غزل سپید شده خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است حسین صیامی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر چشم پر آب حیدر کرار خونی شد از بس فشار آمد به بار شیشه ی آن گل روی سپید غنچه اش انگار خونی شد بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بوده بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد از بس که با کینه به جسمش نیزه را جا کرد حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد محمدجواد شیرازی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حسين آرام جانم                     حسين روح و روانم حسين باغ و بهارم                       حسين دار و ندارم حسين آرام جانم                     حسين روح و روانم توئى سالار زينب                      توئى غمخوار زينب حسين آرام جانم                     حسين روح و روانم وجودم خاك بايت                        سر و جانم فدايت حسين آرام جانم                     حسين روح و روانم تو جان مصطفائى                         تو قلب مرتضائى حسين آرام جانم                     حسين روح و روانم برچسب‌ها: حسين آرام جانم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا شیرین ترین/ زیباترین روزای عمرم با تو بود داری میری اما چه زود فاطمه این رسمش نبود ۲ میشینم – پای خزون تو یک لحظه! – اگه بدون تو جون من – گرو جون تو صدای نفس زدنات دل حیدر و خون کرده کبودی زیر چشات دل حیدر و خون کرده خونابه ی روی لبات دل حیدر و خون کرده واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا زهرای من/ تو جای من افتادی زیر دست و پا میون دود و شعله ها صدا زدی فضه بیا ۲ میشنیدم – صداتو پشت در فهمیدم – که شدی بی پسر خون توست – پای چهل نفر صدای نفس زدنات دل حیدر و خون کرده کبودی زیر چشات دل حیدر و خون کرده خونابهء روی لبات دل حیدر و خون کرده واویلا نرو خانومم نرو یا زهرا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. بسیار زیبای فاطمیه، سید مجید بنی فاطمه 🎤 دلم خون شده، پريشون شده ۲ كه دستاي تو نيمه ِ جونه ميلرزه صدات،مي باره چشات كه چشماي تو غرق خونه هنوز چيزي نگذشته از زندگيمون كه مي ري ميشه اين دم آخري از علي رو نگيري عزيز دلم يه چيزي بگو لااقل يه كم با علي حرف بزن چي ميشد توي كوچه ها من و جاي تو ميزدن مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان........ فداي نگات،بميرم برات بميرم برا زخم ِ پهلوت تو ميري ولي،چه جوري علي بسازه براي تو تابوت چه جوري آخه بي تو، تو اين قلبم آروم بگيره نگو كه برا التماساي من ديگه ديره عزيز دلم من هر كاري كردم نشد رو لبهات يه لبخند بياد تو هركاري كردي نشد كه اشك چشمام بند بياد مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان....... گل پرپرم،نرو همسرم نرو جون ِ اين مرد تنهاي خسته سپاه علي،پناه ِ علي بميرم كه رو صورتت جاي ِ دست ِ توي شعله ها پيكر و معجر و موي سر سوخت بميرم خدا بچه و مادرش پشت در سوخت عزيز دلم چي ميشه نگاهم كني، من و اين دم آخري داري ميري اما بدون،داري جونمو مي بري مرو فاطمه،فاطمه،فاطمه جان......... .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. تمام خلق گریان و ملک گریان و گریان تر خدا وقتی که می بیند پری ها را پریشان تر نماد عدل وقتی می شود خانه نشین یعنی که جاهل ها مسلمانند و قاتل ها مسلمان تر چه حکمت بوده در آتش ، که ابراهیم و زهرا را یکی آنی گلستان شد یکی هر لحظه سوزان تر ؟ شب است و غربت و تابوت و چندین شانه ی لرزان علی چشمش نمی بیند ، بتاب ای ماه تابان تر وصیت کرده نامحرم نبیند پیکرش را هم ندارد خالق هستی از این زن پاک دامان تر زمین آغوش واکرده ، که گنجی را به بر گیرد دو چشم آسمان خون و زمین از اشک و باران، تر خدا قبر تو را پنهان نموده تا بگوید که اگر گنجینه ای داری ، نگاهش دار پنهان تر سيد تقی سيدی سلام الله علیها سلام الله علیها 🔹السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...🔹 . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه غصه ها که نخوردی برای همسایه هنوز هم که تو داری هوای همسایه کمی به فکر خودت باش در قنوت شبت بزرگ هست عزیزم خدای همسایه تو ناله کردی و همسایه را دعا کردی ز گریه ی تو در آمد صدای همسایه دعای توست که مرگت سریعتر برسد همین شده است دقیقاً دعای همسایه کمر به قتل تو بستند، باز هم بانو به فکر نان شبی و غذای همسایه؟! به زخم دست تو پاشید آن نمک را که گرفته بود ز دستت گدای همسایه به خانه ریخته اند و گمان نمی کردم به خانه وا شود اینگونه پای همسایه نخواستیم جواب سلام ها را، کاش سلاممان ندهد با کنایه همسایه چه غربتی است که همسایه بی خبر باشد ز داغ مرگ عزیز و عزای همسایه قسم به سرخی خونهای چادرت دیگر برام رنگ ندارد حنای همسایه 🔸شاعر: ________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. یک دستِ تو به پهلو یک دستِ تو به بازو امشب چرا تو مادر از من گرفته ای رو ماندی میانِ بستر خون می‌چکد ز مویت گویا که کردی از خون امشب خضابِ گیسو گاهی حسن به دورِ بستر کند طوافی بر گردِ تو بگردد مانندِ بچه آهو دیشب چرا نخفتی مادر ز دردِ سینه پیشِ پدر نگفتی پس لااقل به من گو مادر میانِ جامه یک زخمِ کهنه داری گویا که جای زخمت اصلا نداره دارو حالِ سخن نداری با یک اشاره گویی کن خانه را برایم زینب تو آب و جارو وقتِ وداعم آمد چادر بکش به رویم گویا ز جنت آمد عطر گلابِ خوشبو زینب بمیرد امشب ای مادرِ غریبم گو تا دمی گذارم مرهم به زخم بازو چشم از جهان تو بستی یاسِ کبود و نیلی گویا که رهسپاری در سایه سارِ مینو 👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
. یک دستِ تو به پهلو یک دستِ تو به بازو امشب چرا تو مادر از من گرفته ای رو ماندی میانِ بستر خون می‌چکد ز مویت گویا که کردی از خون امشب خضابِ گیسو گاهی حسن به دورِ بستر کند طوافی بر گردِ تو بگردد مانندِ بچه آهو دیشب چرا نخفتی مادر ز دردِ سینه پیشِ پدر نگفتی پس لااقل به من گو مادر میانِ جامه یک زخمِ کهنه داری گویا که جای زخمت اصلا نداره دارو حالِ سخن نداری با یک اشاره گویی کن خانه را برایم زینب تو آب و جارو وقتِ وداعم آمد چادر بکش به رویم گویا ز جنت آمد عطر گلابِ خوشبو زینب بمیرد امشب ای مادرِ غریبم گو تا دمی گذارم مرهم به زخم بازو چشم از جهان تو بستی یاسِ کبود و نیلی گویا که رهسپاری در سایه سارِ مینو 👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دختری از سینه‌اش آهی مُکرر را کشید زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید بعد از آن گهواره‌ای خالی کنارش نقش زد جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*   وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند بعد از ان این کوچه  و آن کوچه حیدر را کشید بچه‌ها کَندند در را تا که مادر پا شود یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید پشت بابا بود اما  ضربه‌ی سخت قلاف روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر  را کشید حال امشب بُغچه‌ای را باز کرد و گریه کرد روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید کربلا می گوئیم :"مادر تماشا می‌کنی از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید" هر دو می‌گفتند از آن سر که نیزه می‌بَرد تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید *بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند حسن لطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنده روضه حضرت زهرا سلام الله علیها میخونم. فقط کافی اسم خودتون و یا نائب تان را بفرمایید تا صوت روضه را برایتان ارسال کنم. مثل روضه های مداحان مشهور خوانده میشه،هرکسی خواست نیابتی درمنزلم روضه میخونم. برای شادی دل حضرت زهرا سلام الله علیها صلوات. @Rozhesalavaty
40.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی دهه اول فاطمیه - شب ششم حاج مجتبی باقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشکش چکید آرام؛ دانه دانه در بستر دارد به پایان میرسد پیمانه در بستر بال و پرش در شعله مانده در هجومی سخت تب می چکد از صورتِ پروانه در بستر همسایه ها با خاطری آسوده میگفتند افتاده دیگر مادرِ این خانه در بستر تا که نبیند لرزش ِ دستِ کبودش را موهای زینب(س)شد شبانه شانه؛ در بستر پهلو شکسته! ضربه خورده سخت بازویش مجروح می پیچد به خود دردانه در بستر دلداده بود و عاشقانه از علی(ع) میگفت جانِ دو عالم با غمی جانانه در بستر دیگر جوابِ «کلّمیني» یک تبسم بود از درد می لرزید وقتی چانه در بستر دست علی(ع) در دستهایِ ناتوانش بود با دلخوشی های جهان بیگانه؛ در بستر... داغش به دل ماند و نفس محکم زد و یخ کرد- انگشتهایش دانه دانه دانه در بستر! مرضیه عاطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با گزیدن‌های لب این درد را پنهان مکن هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن یاکه جارو می‌زنی یاکه غذا را می‌پزی جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن من‌که می‌دانم که از این زخم می‌پیچی به خود تاکه می‌آیم به زور این چهره را خندان مکن زینبت را می‌کُشی وقتی که خود را می‌کِشی مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن سرفه‌هایت را رها کُن لااقل آهی بکش شیشه‌ام می‌پاشی از هَم سینه را زندان مکن بر تَرک‌هایت ضرر دارد بغل وا می‌کنی با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن چهره پنهان کن  وصیت کن  شکایت کن  ولی با فشردن‌های دندان درد را پنهان مکن حسن لطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان نمی یابم تو را، ای در جهان مانند جان پنهان! فرشته مست دنبال صدایش راه می افتد کسی که می برد نام تو را زیر زبان پنهان رمان آفرینش با علی جذاب شد اما تو قََدرت در تمام جمله های داستان پنهان زمان جاهلیت هیچ فکرش را نمی کردند کمال مردها باشد میان دختران پنهان در اطراف رسول الله (ص) آگاهانه می دیدی چه شیطانی ست پشت چهره های مهربان پنهان همه دیدند حق تنهاست، پهلوی تو زد فریاد صدایش ماند اما در سکوتی بی امان پنهان خزان زودرس وقتی سراغ باغ می آید که گل خوب است باشد از نگاه باغبان پنهان تو از قلب علی دلبازتر قبری نمی خواهی از اول بوده ای در بهترین جای جهان پنهان تو جان حیدری، یعنی دوتایی یک نفر هستید پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان، پنهان به جز لاهوت، هر جا دفن شد کوثر چنان باشد که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان قیام تو در اعماق زمین ساکت نمی ماند که دارد دخترت در حنجره، آتشفشان پنهان و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود شدی چون خون به رگ ها، زیر جریان زمان پنهان به حدّی محوم از داغت که پیدایت نمی کردم اگر می شد تنت در قبر حتی با نشان پنهان هادی جانفدا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارد به حال خویش قلم گریه میکند با غصه های فاطمه غم گریه میکند دیوار سر به شانه بیرق گذاشته بر روی شانه های علم گریه میکند نوحه ز حال رفت غزل هم قدش خمید اما هنوز ذکر دو دم گریه میکند سائل گرفت لباس عروسش به دست و دید دارد ز شرم جود و کرم گریه میکند بیچاره آن که گریه برایت نکرد و رفت بیچاره تر کسی ست که کم گریه میکند عقده شده برای حرمها ضریح تو بر بی نشانی تو حرم گریه میکند ... وقتی که دستهای یدالله بسته شد دیدم به چشم تیغ دو دم گریه میکند وقتی حسن ز کوچه گذر میکند ببین با یاد او قدم به قدم گریه میکند حامد شریف 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زن‌باحجاب‌مانندگوهر درصدف‌است🖤 درایام فاطمیه تخفیف‌ویژه زهرایی🏴 انتخاب بهترین چــادرها در کانال ما👇 🏴🏴🏴🏴چادر لبنانی🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴چادر حسنا و جده🏴🏴🏴 🌸🌸چادر دانشجویی ‌و‌ شقایق🌸🌸 🌟چادر عربی‌ولیان‌وبحرینی‌و حریر🌟 👆روی چادری که دوسِش داری بزن👆 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 چادر را از و کانال ایتا خریداری کنید🍀👆🍀