eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که سائل می‌رسد بر در خجالت می‌کشد چون که دیگر نیست آب آور خجالت می‌کشد تا که او را فاطمه در خانه می‌نامید علی زینبش می‌دید از حیدر خجالت می‌کشد مادری کرده برای زینب اما باز هم تا صدایش می کند مادر خجالت می‌کشد کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید دید پاشیده شده لشگر خجالت می‌کشد مادر ساقی دشت کربلا با این مقام از علی و آل او دیگر خجالت می‌کشد مادر ماه است اما کاروان را دیده و از نبود چند تا اختر خجالت می‌کشد اینقدر حرف از دو دست بستۀ زینب نزن حضرت ام البنبن بدتر خجالت می‌کشد صحبت از مشک و علم شد باز هم ام البنین رو گرفته با دو چشم تر خجالت می‌کشد گاه از روی سکینه گاه از زینب ولی بیشتر از مادر اصغر خجالت می‌کشد چار تا اولاد داده حضرت ام الادب باز از اولاد پیغمبر خجالت می‌کشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این نخل کهنسال ثمر داشته روزی منظومه ی او چند قمر داشته روزی این مادر بی کس که سر قبر نشسته در دامن خود چند پسر داشته روزی دنبال سر فاطمه تا سر حد جانش در بیت ولا سینه سپر داشته روزی هم فضه هم أسما اگر او بود نبودند این فاطمه از بسکه هنر داشته روزی یک فاطمه این است و یک فاطمه آن است آن هم ز همین کوچه گذر داشته روزی در بین همین کوچه ی غم موقع برگشت زهرای جوان درد کمر داشته روزی جز خدمت اولاد علی مادر عباس هیهات اگر میل دگر داشته روزی از شدت اشک عطر گل یاس گرفته در خانه ی خود روضه ی عباس گرفته عباس نگو ماه شبم تار شد و رفت در کرببلا حیدر کرار شد و رفت این خوش قدوبالا شدنش دردسرش شد ما بین دو صد تیر گرفتار شد و رفت گفتن عمودی به سرش خورد و زمین خورد گفتن که تیر سپری خار شد و رفت شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر با هلهله حرمله بیدار شد و رفت از خیمه ی زنها خبر آمد به مدینه زینب دو سه جا راهی بازار شد و رفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ 🌹🍃🌹🍃
قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی به علی مونس و هم خانه و همسر باشی قسمت این بود که در زندگی مشترکت به عزیزان دل فاطمه مادر باشی آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی قسمت این بود که در بین تمامی زنان تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی قمرت یک نفره لشگر انصار خداست پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند متعجب نشو گر شافع محشر باشی غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند نکند در بزنند و تو پس در باشی چار تا بچه این خانه همه مادری اند نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم و حسن فاطمه دور و بر این شه بی سر باشی سعی کن ثانیه ای تشنه نماند این گل یار این سوخته دل تا دم آخر باشی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛ که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین مکتب تو مهربانی اسوه ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار یا امّ البنین دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو فاطمه رفتار یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین از تو برد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین زن پدر نه مادر ریحانه های فاطمه از محبّت از وفا سرشار یا امّ البنین بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه بین آل احمد مختار یا امّ البنین خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ اقای حرم چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه گشته از خون جگر سرشار یا امّ البنین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرچه سرایند ز تو شاعران یا که بخوانند ز غم مادحین نمیرسد به سوز آنکه گفتی لا تدعونی ویک 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچه سرایند ز تو شاعران یا که بخوانند ز غم مادحین نمیرسد به سوز آنکه گفتی لا تدعونی ویک 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام بر مادر ياس بهشت گل تو را خدا چه نيكو سرشت مطلع شعر شور ام البنين قصيده ی شعور ام البنين اى نفست گرم‏تر از آفتاب پرده نشين حرم بوتراب حضرت حيدر به تو دلباخته خانه خود بهر تو پرداخته شأن تو بس كه همسر حيدرى شانه به شانه على مى ‏پرى فاطمه ی دوم بيت الولى قلب تو از عشق و صفا صيقلى از تو شكوفا گل باغ يقين روشنى و چشم و چراغ يقين رونق كاشانه ی مولا شدى مادر بچه ‏هاى زهرا شدى كنيز آيه ‏هاى كوثر شدى فاطمه ی ديگر حيدر شدى همسر و همسفره ی شاه عرب دامنت آسمان ماه ادب ادب ز سينه تو نوشيد شير كه شد چنين شكوهمند و دلير تو پرورش داده‏اى عباس را شور و شعور و عشق و احساس را نوكر آل فاطمه خواندی اش دور سر حسين چرخاندی اش چهار لاله ات فدايى شدند چه عاشقانه كربلايى شدند چو قافله سوى مدينه آمد به اشك و آه و سوز سينه آمد بشير ، شعر داغ را جار زد خزان باغ عشق را زار زد زينب تو نواى غم ساز كرد براى تو سفره ی دل باز كرد براى تو تمام ماجرا گفت حماسه شهود لاله ‏ها گفت گفت كه عباس تو بى دست شد ساقى از جام عطش مست شد براى تو روضه علقمه خواند ز غربت يوسف فاطمه خواند روضه قتلگاه را شنيدى چه سخت آه از جگر كشيدى اگر چه داغدار سقا شدى گريه كن حسين زهرا شدى به سوگ آن شهيد بى سر حسين ناله زدى : غريب مادر حسين بقيع ، شاهد غم و سوز تو روضه و اشك ، كار هر روز تو پيكر لاله‏ هاى خود نديدى شكل چهار قبر مى ‏كشيدى كنار هركدام مى ‏نشستى ز صبح تا به شام مى ‏نشستى ز روضه تو قلب سنگ آب شد كه دشمن تو نيز بى تاب شد سوختى و سوختى و سوختى مدينه را به ناله افروختى اگر چه داغ روى داغ ديدى به چشم خود خزان باغ ديدى نخورده ‏اى سيلى و تازيانه دفن نشد پيكر تو شبانه چگويم از على و غربت او سوخت مدينه از حكايت او زخم دل شكسته ‏اش نمك خورد فاطمه ی اول او كتك خورد شبانه از خانه غريبانه رفت شكسته و سوخته پروانه رفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا