eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
988 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب و روزام اینطوری سر نمیشه بدتر از این میشه بهتر نمیشه دلمو به گهواره ش خوش نکنین اینا واسم علی اصغر نمیشه حرمله وصله جونمو گرفت عصای قدّ کمونمو گرفت مگه من چند تا دیگه پسر دارم حرمله یکی یدونه مو گرفت اشک ابر تو مگه یادم میره قتل صبر تو مگه یادم میره کفن و دفن تو اگه یادم بره نبش قبر تو مگه یادم میره نیزه میخواد بی نقابت ببره بهره از بوی گلابت ببره وقتی نیزه دار،داره تابت میده لالایی میگم که خوابت ببره سندی بودی که رو شدی علی هق هق بغض گلو شدی علی آرزوم بود ببینم بزرگ شدی حالا هم قدّ عمو شدی علی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دست حرمله تا که کمان رفت دگر از پای بابایت توان رفت جهان شد پیش چشم من سیَه تا سفیدی گلویت را نشان رفت… 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای صورت قرص ماهت آیینه ی من دشمن چو گرفت در دلش کینه ی من یک تیر سه شعبه رفت در حنجر تو یک تیر سه شعبه رفت در سینه ی من… 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داغیست که آتش زده بر هر چه در است دردیست که شش ماهه از آن با خبر است این مرثیه هر بار مروری شد، دید: جانسوزتر از تیرِ سه پر، میخ در است دنبال خوشی نگرد ای حال خراب در شور و شعف نباش ای چشم پر آب تقویم خدا دوازده ماه، گریست در غصه ی شش ماهه ی زهرا و رباب میخواست که دشت را ز خون واحه کند راه همه را جدا ز بیراهه کند جانم به فدای خاندانی که در آن شش ماهه اش اقتدا به شش ماهه کند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چرا به خاک فتاده، تن مطهّر تو؟ جدا نموده که ای شهریار من! سر تو؟ ز هیچ باب نپرسی چرا ز حال رباب؟ که هست خادمه‌ای، یا حسین! بر در تو منم که از ره یاری به خود روا دارم هر آن چه آمده از دست چرخ بر سر تو ز تشنه کامی اگر جان دهم، ننوشم آب که وقت دادن جان خشک بود، حنجر تو دگر به سایه نخواهم نشست، مدّت عمر کز آفتاب، کسی بر نداشت پیکر تو نظر دگر به سوی آفتاب و ماهم نیست چو بر سِنانِ سَنان بنگرم کنون سر تو خیال جامۀ نو نایدم به دل، حاشا! که بُرد پیرهن کهنه، خصم از برِ تو زنم به سینه، دَرَم جامه تا نفس دارم که نرم شد ز سم اسب، جسم انور تو نگیرمی به جز از طفل اشک در دامان که تیر حرمله بشکافت، حلق اصغر تو رقم زنی تو خود این نظم، «جودیا»! از غم هنوز زنده‌ای؟ ای خاک تیره بر سر تو! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شش ماهه ی محتضر، نمی دانی چیست پرپر زدن پسر، نمی دانی چیست می رفت به سمت خیمه و برمی گشت شرمندگی پدر، نمی دانی چیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای که داری به دل وفا به حسین قسمت می دهم بیا به حسین خیرخواهی و رحمتت انداخت گذرم را در این عزا به حسین از مرید گناهکار خودت دل نکن حجت خدا، به حسین حاجت مادر مرا دادی قسمت داد هرکجا به حسین پدری کرده ای و با نفست وصل کردی دل مرا به حسین تو بخواهی همین گدا روزی می رسد صحن کربلا، به حسین گریه ات رفته است قطعا بر گریه ی حضرت رضا به حسین گریه کردی و گریه کن شده ایم گریه با اهل کبریا به حسین ** آه از آن پیرمرد که می زد ضربه ها با نوک عصا به حسین خورد از هر طرف بدون مجال بارش تند سنگ ها به حسین طاقت از دست داد همسر او داد زد ناگهان ربابه: "حسین" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چگونه داغ تو باشد جگر کباب نباشد چگونه نام تو باشد سخن از آب نباشد به رغم خواندن لای لای عمه خواب نرفتی زمان غربت بابا که وقت خواب نباشد به حنجر پسری اینچنین سه شعبه نخورده محاسن پدری اینچنین خضاب نباشد ز گبر و کافر و از هر شکارچی که بپرسند بریدن گلوی نازکی صواب نباشد خراب کرد گلوی تو را سه شعبه ی داغی چگونه حال دل مادرت خراب نباشد نداشت شیر، تو بودی و، شیر داشت، نبودی برای مادر از این سخت تر عذاب نباشد کنار نیزه ی تو مادری دوباره کتک خورد خدا کند که عروس ابوتراب نباشد سرت به نیزه بلند است در مقابل محمل خدا کند که فقط محمل رباب نباشد نجات می دهد از دست نیزه دار سر ت را اگر رباب اسیر غل و طناب نباشد شده ست مشکل زینب شده ست حاجت زینب عروس فاطمه دیگر در آفتاب نباشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم "حسین"، صفحه‌ی دل، پرستاره شد راهِ نجات، دامنِ یک شیرخواره شد گفتم که کیست، اکبرِ آیاتِ کردگار؟ فوراً به گاهواره‌ی اصغر، اشاره شد باب‌الحوائج است و زود گره باز می‌کند با اذنِ او، امورِ دو دنیا، اداره شد هرچند کودک است، ولی بهرِ دردها با دست کوچکش بنِگر، راهِ چاره شد ... می‌سوخت در غمش همه‌ی هفت آسمان، تیر از کمان پرید و جهان در نظاره شد تیر از کمان پرید و گلوی علی که نه... قلبِ پدر برای پسر، پاره پاره شد بر ماتمش زمین و زمان، نوحه می‌کنند دستِ حسین، مقتلِ این شیرخواره شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همچوروی طفل من بیرنگ ورومهتاب نیست بخت من درخواب وچشم کودکم راخواب نیست گفتم ازاشکم مگرای غنچه نوشی آب لیک ازتومعذورم که اشک من به جزخوناب نیست درحرم هرسمت باشدقبله امابهرمن غیررویت قبله وجزابرویت محراب نیست خیمه بیت الله وکعبه مهدودرطواف اهل حرم این طواف حج عشق ست وجزاین آداب نیست هفت بارآمدصفاومروه هاجرآب جست منکه ده‌هاباردرهرخیمه رفتم آب نیست قسمتی ازراه راباهروله هاجربرفت من همه ره رادویدم کام توسیراب نیست حج من اتمام شدبرخیزاحرامم بِکَن ای ذبیح خردسال اکنون که وقت خواب نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | تلذی مکن ای گل پرپر من💔 یا باب الحوائج علی اصغر من💔 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | یه شهید می‌گفت وقتی من رفتم یه کم از دلبر بخونید منو فراموش کنید و ... از علی‌اکبر(ع) بخونید. 💔🥀
💔🥀 بی سبب نسیت چنین معرکه بر پا شده است وسط خیمه ما روضه مهیا شده است دست دشمن چه قدر نیزه و تیغ و تیر است هر کدامش به طریقی به تنت جا شده است 💔🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آینه دار شکوه است علی جانِ حسین همچنان سلسله کوه است علی جانِ حسین آمده مثل ابالفضل پناهش بشود یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود زلف بر شانه به سیمای نبی می آید به اُحد می رود و جای نبی می آید صفت سرو بر این قد رسا کم باشد قامتش جلوه ای از عرش معظم باشد لشکرِ ابروی او تیغ زنان می آید دشمن از کثرت کشته به فغان می آید میرود تا که ولی زنده بماند بی شک اشهَدُ اَنَّ علی زنده بماند بی شک تیر از چله ی ابروی کجش می بارد برق چشمش اثر صاعقه ها را دارد میمنه میسره را ساده بهم می ریزد دسته دسته جلویش دست قلم می ریزد دست در قبضه شمشیر شبیه علی است پدرش گفت که این شیر شبیه علی است لشکری پیش قدمهاش زمین می افتد چقدر سر جلوی پاش زمین می افتد کوفه را کشت رجز خواندن بی مانندش همه گفتند علی آمده یا فرزندش جبرییل آمده فضل علی اکبر می خواند به جوانمردی او آیه مکرر می خواند می رود میمنه تا میسره را مثل علی زرهش پشت ندارد بخدا مثل علی چین می افتد به صف لشکر اگر تیغ کشد شامْ مرگی برسد اکبر اگر تیغ کشد از عطش حیف نمانده ست رمق در جانش دستش از خستگی افتاد چو مادر جانش اسب او خواست به خیمه برود،عکسش شد خواست از حادثه ها دور شود، عکسش شد برد با حوصله در کوچه دشمن او را می سپارد به دم تیزی آهن او را ذره ذره تنش از اسب زمین می ریزد اربأ اربا بدنش مثل نگین می ریزد روی زانو پدر از راه خمیده آمد از همه زندگی اش دست کشیده آمد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه شرافت اینکه گدا شوم به سرای تو که سخا تویی چه عنایت اینکه به ابتلا تو ببینی ام که شفا تویی نبوی ثمر علوی پسر دُر فاطمی حسنی کرم و شجاعتت همه چون پدر که تمام آل عبا تویی جبروت محو جلال تو ملک است و میل وصال تو حَسُنَت جمیع خصال تو که ورای مدح و ثنا تویی به ضریح نزد حسین تو، پدرت چو کعبه و حِجر تو حرم از وجود تو شش جهت همه قبله‌ی شهدا تویی تو برای فدیه مرا بخوان به طواف دور سرت کشان صنما به سعی تو ام چنان که صفا تویی و منا تویی نه فقط به چهره محمدی تو چنان خلاصه‌ی احمدی که نگفته آنکه به عمر خود سخنی ز روی هوی تویی چو پدر در اوج هدایتش چو عمو به وقت سقایتش تو چو عمه‌ای و حمایتش قمری و شمس و ضحی تویی به وداع تلخ تو از حرم چه نهیب زد شه محترم که رها کنید! علی اکبرم! همه غرق ذات خدا تویی پدرت چو دیده تن تو را به کنار تو متحیرا چه شده است پیکرت اکبرا که تمام کرب وبلا تویی ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی ولدی علی همه جا تویی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرفته بر سر دامن سر جوانش را و داده است ز کف طاقت و توانش را برای این‌که پدر را دمی صدا بزند گرفت خون میان لب و دهانش را صدای خنده شان تا رسید نفرین کرد ز آه سینه‌ی خود جمع دشمنانش را خلیل وعده نمود و پس از هزاران سال حسین ِ فاطمه پس داد امتحانش را دوباره حرف علی کوچه باز شد این‌بار کشاند تا وسط دشت عمه جانش را مردد است که تا خیمه‌ها که را ببرد تن جوانش را ... یا قد کمانش را ؟ ... وساعتی پس از‌این روی نیزه خواهدگفت موذن حرم کربلا اذانش را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است؛ "مرهم زخم دل من است" چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اکبر علی‌اکبر خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر علی‌اکبر پس می‌شود نازل بعد از رسول‌الله قرآن بر علی‌اکبر مثل علی در جنگ بوده برابر با دوصد لشکر علی‌اکبر ساقی عمو باشد پس می‌شود در کربلا ساغر علی‌اکبر آغوش ارباب است مثل صدف پس می‌شود گوهر علی‌اکبر آه از زمانی که جسمش شده چندین علی‌اصغر علی‌اکبر والا علی‌اکبر کرده میان معرکه غوغا علی‌اکبر لشکر هراسان شد می‌زد قدم با قامت رعنا علی‌اکبر وقت رجزخوانی گفتند؛ حیدر رفته خیبر یا علی‌اکبر؟ آغوش بابایش ساحل که باشد می‌شود دریا علی‌اکبر تا نیزه‌ای آمد پهلو گرفت، افتاد از بالا علی‌اکبر شد ارباارباً پس افتاد در سرتاسر صحرا علی‌اکبر افتاد علی‌اکبر بر روی زانوی پدر جان داد علی‌اکبر ارباب می‌گوید؛ بعد از تو اُف بر کار دنیا باد علی‌اکبر من بی‌تو می‌میرم شد قاتلم این‌داغ دشمن‌شاد علی‌اکبر ممسوسِ فی‌اللهی ای در فنون دلبری استاد علی اکبر دستان گل‌چینی چیده تو را ای‌شاخه‌ی شمشاد، علی‌اکبر! هرگز نخواهم برد تا زنده‌ام داغ تو را از یاد علی‌اکبر باران علی‌اکبر بر تشنگان دریای بی‌پایان علی‌اکبر جان می‌گرفت ارباب وقتی به او می‌گفت؛ "باباجان" علی‌اکبر پاشیده شد از هم چون دانه‌ی تسبیح در میدان علی‌اکبر آنقدر از او کم شد تا این‌که شد در یک عبا پنهان علی‌اکبر آرام خوابیده در پیش چشم عمه‌ها بی‌جان علی‌اکبر غیر از هزار اکبر بعد از اذان باقی نماند ازآن علی‌اکبر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سرت را ابن‌ ملجم ها شکستند و‌ پهلوی تو را با پا شکستند جوانم مرد و پیشم کل کشیدند سر پیری غرورم‌ را شکستند مشو راضی که با خجلت بگردم دراین صحرا به صد زحمت بگردم زمان بردنت دلشوره دارم نیوفتی از عبا دورت بگردم کنارت عمر من سرآمد اکبر ز خیمه عمه مضطر آمد اکبر ز جا برخیز تا برخیزم از جا دوباره حرف معجر آمد اکبر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
☑️ حديث قدسى: بنده ای نیست که از مالش طعامی و یا درهم و دیناری در راه محبت فرزند دختر پيامبر علیه السلام انفاق کند، مگر آنکه در این دنیا آن درهم را هفتاد برابر برکت دهم و در بهشت در عافیت بوده و گناهانش را میبخشم. (مستدرك الوسائل ، ج١٠، ص٣١٩) 🔲بامشارکت‌مالیخریدسیستم‌صوت🔊 درثواب‌مراسم‌عزاداری‌سیدالشهدا🏴 علیه‌السلام‌ شریک شوید✨🤲 ☑️ حداقل مشارکت 10000تومان👇
`603799738945578
4` 💳 به‌نام «سیدنعیم‌نیک‌جعاوله» 💡راهنما [ @Alimadd ] 🔘 برای‌دیدن تصاویرمراسم‌کلیک‌🔜کنید 🔴پرداخت اسان ازطریق لینک زیر🔻 https://pay.eitaa.com/v/?link=BU71W
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
. ● مورد تایید ماست🔝 حمایت کنید 🙏 اجرتون با حضرت‌ ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🖤 .
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔 بچه شیعه باید همه شهدای و مرام شونو بشناسه هر شب یک شهید را در کانال بصیرت معرفی میکنیم با هشتگ 🚩 شهید هشتم: بشیر بن عمرو حضرمی .. از حضرموت یمن ساکن کوفه.. او که پسرش را رها کرد ولی امام حسین را نه.. قبر او در بقعه دسته جمعی شهدای کربلا در پایین پای سیدالشهداءست