#غزل
#امام_رضا_علیه_السلام
کبوتر حرم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
کشته ی تیر غم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
ولی نعمت من است، به گوشه چشم لطف او
ببین چه محترم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
همیشه و در همه جا ، دخیل بر درگه آن
پادشه کرم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
به وقت شادی و به غم، ذاکر نام خوش او همیشه دم به دم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
امام مهربان من، که با دعای خیر او
به عشق هم قسم شدم، زمزمه ام رضا رضاست
به خط خونین بنویس، به روی لوح کفنم
کبوتر حرم شدم ، زمزمه ام رضا رضاست
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_رضا_علیه_السلام
کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت
از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی بهشت
مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو
همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو
دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه
هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه
توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه
تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه
تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره
میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره
میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات
اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات
هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه
کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه
محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات
چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات
تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی
نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی
آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت
قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت
پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت
بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت
جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن
ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن
تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا
به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا
پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه
فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دودمه
#امام_رضا_علیه_السلام
رِخنه تُو آب و گِلم کرده غمت امام رضا ۲
یا غریب الغربا ۲
می زنم پر یه نفس تا حرمت امام رضا ۲
یا غریب الغربا ۲
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا_علیه_السلام
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمنانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا_علیه_السلام
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد
میان سینهام این دردِ بی امان اُفتاد
به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
چنان به سینهی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد
کشیدهام به سرِ خود عبا و میگویم
بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر میپیچد
شبیه عمهاش از پا نفس زنان اُفتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد
به رویِ ناقهی عریان نشسته،خوابیده
و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد
گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه
نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد
دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد
که زجر آمد و چشمش به نیمهجان اُفتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونهی زهرا ترین نشان اُفتاد
رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_علیه_السلام
نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت
اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت
در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو
چونکه از مشهـد بـرات کربلا باید گرفت
دست خالی آمدم امشب به درگاه شما
هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت
چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط
یک ضمـانت از تو در روز جزا باید گرفت
می شود امشب دل من عازم باب الجواد
اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟
#محسن_زعفرانیه
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#وداع_باماه_محرم_صفر
بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من
شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش، درگذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمی شود!؟
رنگی دهی امام زمان برحنای من
از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من!
ای خوش حساب، مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه گریه چه شد کربلای من؟
سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام
این چشم خیس، چشمه ی آب بقای من
من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
#وحید_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاطرم را با دعایش جمع کرد
دور هم مارا خدایش جمع کرد
سفره ای که این دوماهه فیض داد
پهن کرد زهرا س ، رضایش جمع کرد
#اسماعیل_شبرنگ
عزاداری هاتون قبول
حلول ماه ربیع الاول مبارک باشه🌺
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7