eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
رسید وحی تا که از بلا تو را خبر کند خبر کند که یک نفر به جای تو خطر کند چقدر تیغ آخته به خانۀ تو تاخته کدام مرد حاضر است سینه را سپر کند؟ چه صولتی! عجب یلی‌ست! مرد مردها علی‌ست به جان او مباد چشم تیغ‌ها نظر کند بگو چگونه رد شدی؟ کسی ندیده برگ گل چنین سلامت از میان خارها گذر کند به گرد پای لیلة المبیت هم نمی‌رسد هر آن‌که مدعی‌ست هر چقدر هم هنر کند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماه صفر تمام شد اما عزا بپاست این هفته هفته ی غم اولاد مصطفاست جایِ غدیر را سخن دشمنان گرفت این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست راه سخیفِ اهل سقیفه شروع شد پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضاست با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست بیعت نکرد بیتِ علی با خلیفه ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟! قلب امام عصر بر این غصه مبتلاست ای وای از غلاف... مرا می کشد همین... ...ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه زیرا مدینه نقطه ی آغاز کربلا است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد دلشوره هایش یک به یک معنا گرفت و از آنچه می ترسید پیغمبر شروع شد در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود ایام سخت غربت حیدر شروع شد گفتند با هم در سقیفه بی حیاها وقت تلافی کردن خیبر شروع شد بعد از پیمبر هر کسی هر چه شنیده باید بداند روضه از یک در شروع شد گفتند از بغض علی با یاد خیبر باید که آتش زد به این خانه به این در وقتی که آتش بر در و دیوار افتاد زهرا به دنبال دفاع از یار افتاد میخ دری که از خجالت آب می شد دل را به دریا زد پی آزار افتاد آن سینه ای که مخزن سر خدا بود کم کم سر و کارش به آن مسمار افتاد با ضربه ای در را درآوردند از جا... گویا به روی مادری بیمار افتاد تا بی حیایی وارد بیت علی شد دستی به روی چشم هایی تار افتاد آن دست پاکی که به همسایه دعا کرد طوری مغیره زد دگر از کار افتاد باب جسارت را همین ها باز کردند بی حرمتی را با حسن آغاز کردند مظلوم و بی یار و غریب در وطن بود آنقدر که در خانه هم بی هم سخن بود با زهر کینه روزه را افطار کرد و... قبل از سحر بی تاب شد، خونین دهن بود بعد از شهادت پیکر پاک و غریبش آخر اسیر فتنه یک پیرزن بود این روضه را باید که واضح تر بگویم هفتاد چوب تیر روی یک بدن بود تابوت هم از غربتش خون گریه می کرد بر روی لبهای حسین جانم حسن بود گر چه عزای مجتبی در عالمین است اما گریز روضه های ما حسین است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدینه غرق ماتم بود و دلها خانه غم بود فضا تاریک و بر رخسار گردون گَرد مات بود سکوت آفرینش با قیام حشر توأم بود سراسر مسلمین را قامت از بار الم خم بود خلایق با دلی بشکسته میگفتند پیوسته محمد در سرای جاودانی رخت بر بسته در آن روزی که خون جاری ز چشم هر مسلمان بود گلوی آفرینش پاره از فریاد و افغان بود سپهر نیلگون را در درون سینه طوفان بود علی مشغول غسل آن سفیر پاک یزدان بود به نقش دوستی دشمن سرکین آفریدن داشت -ز جسم زنده قرآن هوای خون مکیدن داشت سقیفه مرز شورای افرادی ستمگر بود سقیفه پایگاه خصم سرسخت پیمبر بود جنایت، حق کشی غارت ستم، در حق حیدر بود نه بلکه جنگ با قرآن و اسلام و پیمبر بود در آنجا با حضور چند تن اوباش شورا شد جنایاتی که در او تا قیامت رفته امضاء شد اگر برپا نمیگردید این شورای ننگ آور نمیگردید ره گم کردهای اسلام را رهبر نمیشد غصب حق بن عم و داماد پیغمبر نمیزد بر سرای فاطمه دست خسی آذر یزید و ظلمهایش بود محصول همین شورا که خونها ریخت از آزادگان لعنت بر این شورا چه شورایی که باب فتنه از آغاز آن وا شد چه شورایی که با آن قامت عدل و شرف، تا شد چه شورایی که با آن رخنه در اسلام پیدا شد چه شورایی که استحکام آن با خون زهرا شد نفاق و فتنه و آشوب و طغیان بود این شورا ستم در حقّ اهل بیت و قرآن بود این شورا دو روز اسلام را رخت غم و اندوه شد در بر یکی در روز شورا و یکی در مرگ پیغمبر به مرگ مصطفی شد عالم اسلام بی رهبر به شورا گشت کوته دست خلق از دامن حیدر کسیکه قائل قول سلونی بود تنها شد خسی که از اقیلونی سخن میگفت، مولا شد سیه ماری که عمری لانه در آغوش قرآن داشت به قصد پیکر دین در دهان پر زهر دندان داشت به باطن کفر و در ظاهر هزاران رنگ ایمان داشت صمد گوی و صنمها در درون سینه پنهان داشت پس از مرگ نبی اسلام را پنداشت بی رهبر به مسجد آمد و زد حلقه در محراب پیغمبر شده چوپان مردم گرگ خون آشام از یکسو گشوده چنگ بر نابودی اسلام از یکسو مسلمانان بسان مردگان آرام از یکسو امیرالمؤمنین تنها در آن ایّام از یکسو به چشم نازبیننش بود از رنج و الم خاری نبود او را بغیر از فاطمه یار وفاداری همه این رنجها محصول آن شورای ننگین بود که اصلش جنگ با قرآن و نامش یاری دین بود علی را جاری از چشم خدا بین اشک خونین بود عدو مست خلافت بود و کامش سخت شیرین بود چنان مست ریاست شد که بر احکام دین پزد شرار افروخت در بیت خدا سیلی به زهرا زد هنوز از مرگ پیغمبر فغان خلق بر پا بود سرکش بی کسی بر چهرة اسلام پیدا بود که در موج فضا آتش بلند از بیت زهرا بود امیر مؤمنان هم در سکوت خلق تنها بود کجا یک تن تواند غصب کردن حق مولا را سکوت خلق و همراهیّ دشمن، کشت زهرا را برون شد ز آستین حق کشیها دست بیدادی شرر افروخت در بیت ولایت سست بنیادی که سرزد شعلهاش از قلب هر انسان آزادی تو گویی در درون شعلههایش بود فریادی که آن فریاد از عمق دل دخت پیمبر بود ولی افسوس گوش امّت از بشنیدنش کر بود هنوز آن آتش سوزنده در دلها شرر دارد هنوز از دیده جاری شیعه خوناب جگر دارد به هر صبح و مسا، فریاد و اشک بیشتر دارد مگر روزی که فرزندش نقاب از چهره بردارد نماید همو خورشید فلک رخسار دلجو را بگیرد انتقام مادر بشکسته پهلو را امام منتظر ای مهدی موعود ادرکنی ولی الله اعظم حجّت معبود ادرکنی فروزان روی حق را شاهد و مشهود ادرکنی الا ای کعبه دل قبلة مقصود ادرکنی مپوش از خلق ای پشت حقایق روی زیبا را اجابت کن دعای میثم افتاده از پا را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در جمع ملائک مقرب هستی از روز ازل فاطمه مذهب هستی شد محو جمال کبریایی جانت محبوب دل حسین و زینب هستی ای دختر بی قرینه‌ی ثارالله آرام و قرار سینه‌ی ثارالله در صبر و شکوه و استقامت، یکتا آئینه‌ی حق! سکینه‌ی ثارالله با ناله‌ی یا حسین بی تاب شدی از داغ لب تشنه او آب شدی با زمزمه های «... أو سَمِعتُم بِغَریب ...» یک عمر تو روضه خوان ارباب شدی *. حضرت سکینه سلام الله علیها می فرماید: (روز عاشورا) وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده اش این ندا را شنیدم که می فرمود: شیعتی ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید! (مصباح، کفعمی، ص 376) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود بر چهره اش ز عصمت و عفت نقاب بود پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه آیینۀ تمام نمای رباب بود نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند کآرام بخش جان و دل مام و باب بود پیوند بست عشق حسین و رباب را یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود این دختر حسین به میدان کربلا با دختر بزرگ علی هم رکاب بود در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود او را اگر حسین به همراه برده است نِی حُسن اتفاق که یک انتخاب بود در پاسخ عطش زدۀ نوگلان عشق آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود لب های خشک و تشنۀ او را به هر سوال یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود می کرد ناله اش جگر سنگ را کباب از بس دلش ز آتش غم ها کباب بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای کرامت را تو مجلای تمام حضرتت باب الکرم بنت الکرام با کلام الله ناطق هم کلام ای سکینه بر کراماتت سلام مشعل روشن ز مصباح الهدی در عبادت غرق و مجذوب خدا گوهر دردانۀ ناز حسین دختر هم راز و دم ساز حسین جده ات انسیة الحورا تو حور چشمۀ خورشید را یک لمعه نور زینت استی گوشوار عرش را سرور استی بانوان فرش را ای سکینه مسکنت دامان عشق سوره والنجم در قرآن عشق قلب مادر از تو تسکین دیده است زان سکینه مادرت نامیده است معرفت برده است در کیوان تو را خوانده مولا خیرة النّسوان تو را برترین زن های عصر خویشتن یادگار ماندگار پنج تن در دل کوثر طهارت کرده ای پنج حجت را زیارت کرده ای در زنان هاشمی صاحب وقار خاندان فاطمی را افتخار آفتابی خود که عمری در حجاب بوده ای در سایه سار آفتاب ای وقار از دامنت آویخته هر نگاهت با عفاف آمیخته چشمت از زمزم دهان از کوثر است نامت از طوبی نشان از کوثر است مهر و ماه معرفت را کوکبی در جلالت هم قِران زینبی هم نشینی با امامت با امام دیده ای ماه ولایت را تمام ای فصاحت بی نوایت بی نوا صد نوا از نای تو در نینوا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها (به بهانه ۵ ربیع الاول، روز وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیهما السلام) دلش را داد دست آسمان ها که نامش زنده مانده در زمان ها بده یک جرعه از صبر سکینه خداوندا به ما در امتحان ها #یوسف_رحیمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🌹 🔅ملک دلم‌همین‌که بنامِ حسین شد 🔅عبدی گنهکار؛ غلامِ حسین شد 🔅با یک سلامِ صبح به ‌ارباب بی‌کفن 🔅روزم پُر از جوابِ سلامِ حسین شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه نام تو تسبیح ذکر عام نباشد نمی شود که تو باشی و از تو نام نباشد تو جرم واضحِ شانی، چه قدْر ازتو نگفتند که روی قاتلت انگشت اتهام نباشد دلیل اینکه چرا کوچه نیست بعد تو این است محل قتل تو در دیده ی عوام نباشد هزار سال گذشته ست و ترسشان فقط این است که از من و تو در آن کوچه ازدحام نباشد تو محسنی، حسنی که حسین هستی، ازاین رو؛ نمی شود که نبودِ تو را پیام نباشد مگر ملاک تشیُّع به سنّ و سال ولی است که گفته ماه نشد ماه تا تمام نباشد؟! چنان حسین و حسن، محسن آه نیز نمی شد؛ که طفل فاطمه باشد ولی امام نباشد گذشت عمر حلالش، کسی که آمد و فهمید که حُرمت تو کم از مسجد الحرام نباشد خدا اراده اش این بود در نیامدن ِتو که جز خودش احدی با تو همکلام نباشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قرار بود که مثل حسن پسر باشی عصای دست من و پیری پدر باشی تو دیدی و حسنم دید رنج مادر را خدا کند ز برادر صبورتر باشی ببخش مادر خود را که با خود آوردت بنا نبود که آن روز پشت در باشی هنوز زیر کِسا جای خالیت پیداست قرار بود و نشد آخرین نفر باشی قرار بود بمانی شتاب جایز نیست بنا نبود مسافر که رهگذر باشی نشد بیایی و مثل برادران خودت گهی به نیزه و گه گاه خون جگر باشی تمام هستی من می رود اگر بروی ولی اگر تو بمانی...ولی اگر باشی... و یا تمامی این ها فقط مقدّمه ایست که اتفاق غزل های شعله ور باشی و اولین بشوی قبل از آن که عاشورا شهید کوچک و شش ماهۀ پدر باشی نخورده شیرِ مرا، شیرها حلالت باد که میخ حادثه را خواستی سپر باشی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من محسنم کوچکترین فرزند زهرا چشمان من هرگز ندیده... اهل دنیا در عالم خود بوده ام مانوس مادر او قصه ها میگفت از بابایم حیدر میگفت بابای تو بر عالم نگین است ای جان مادر او امیر المومنین است تا انکه روزی ناگهان بی تاب گشتم از شدت گرما تو گویی آب گشتم ناگه فشار در مرا پیچید در هم از شدت ضربه شکستم آه.. کم کم من میشنیدم نعره های دومی را بهتر ندیدم اشکهای چشم بابا من میشنیدم گریه های خواهرم را میگفت بابا کشت دشمن مادرم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7