گل عشق و محبت
با صفا کن ز گل عشق و محبت جان را
شاد کن با گل لبخند دل یاران را
دام بردار که دنیا نشود رام کسی
بهر این خوان طمع تیز مکن دندان را
قانع ار لقمه¬ی نانی به کف آرد شاد است
نکند پیروی از بهر دو نان، دو نان را
گول وسواس شیاطین نخورد عقل سلیم
زیرک از حسن عمل رمی کند شیطان را
کاخ بیداد شود با دم آهی بر باد
کم نگیری شرر آه دل سوزان را
تا مطیع هوس و نفس نگردد یوسف
می خرد بر تن خود رنج و غم زندان را
در قفا باد خزانست فراموش مکن
ای که از باد بهاری بنوازی جان را
خرقه و جامه¬ی تزویر ز تن بیرون کن
تا که از لوث گنه پاک کنی دامان را
ذات بد به نشود آهن ناپخته مکوب
جست باید ز طریق دگرش درمان را
یک کلام است فقط حرف من و ختم کلام
حاکم و قاضی خود کن همه جا وجدان را
جز خدا دادرسی نیست، به ذاتش سوگند
وای اگر دست نگیرد من سرگردان را
آنچه با تجربه آموخت «مقدم» این است
که وفــایی نکند ملک جهان انسـان را
#مقدم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای دریغا در این خانه دمی بگشودی
مونس خویش بدیدی دل هر موجودی
چشم یعقوب به دیدار پسر شاد شدی
ساقی وصل شراب صمدی پیمودی
رو نمودی که منم شاهد تو باک مدار
از زیان هیچ میندیش چو دیدی سودی
هیچ کس رشک نبردی که فلان دست ببرد
هر کسی در چمن روح به کام آسودی
نیست روزی که سپاه شبش آرد غارت
نیست دینار و درم یا هوس معدودی
حاجتت نیست که یاد طرب کهنه کنی
کی بود در خضر خلد غم امرودی
صد هزاران گره جمع شده بر دل ما
از نصیب کرمش آب شدی بگشودی
صورت حشو خیالات ره ما بستند
تیغ خورشید رخش خفیه شده در خودی
طالب جمله وی است و لقبش مطلوبی
عابد جمله وی است و لقبش معبودی
خادم و مؤذن این مسجد تن جان شماست
ساجدی گشته نهان در صفت مسجودی
ای ایازت دل و جان شمس حق تبریزی
نیست در هر دو جهان چون تو شه محمودی
#مولانا
- غزل شمارهٔ ۲۸۷۰
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن
ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
#حافظ
- غزل شمارهٔ ۳۹۳
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل جز بغمش، بهر چه در ساخته بود
خود را ز حضور دور انداخته بود
عشقم بسر ار سایه نینداخته بود
عقلم ز برای هیچ در باخته بود
#رضی_الدین_آرتیمانی
- رباعی شماره ۴۳
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یاری که چو ما لطف الهی دارد
در هر دو جهان هرچه تو خواهی دارد
هر چند گدای حضرت سلطان است
از دولت عشق پادشاهی دارد
#شاه_نعمت_الله_ولی
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک چند دویدم و قدم فرسودم
آخر بی تو پدید نامد سودم
تا دست به بیعت وفایت سودم
در خانه نشستم و فرو آسودم
#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۴۳۷
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کار من از لعنت و از آه و از نفرین گذشت
بعد من با هر کسی هستی بمان تا آخرش!
#سعید_شیروانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شیوهی دل شکنی خوب به جا آوردی
این همه سنگدلی را زِ کجا آوردی؟
دل به دستِ تو سپردم که نگاهش داری
دلِ چون آینه بردی، بلا آوردی...
#اسحاق_انور
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گر سراغ از عالمی دیگر بگیری بهتر است
مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
آفرینش جایی از دنیا ندارد پستتر
گر به هرجا غیر از اینجا پربگیری بهتر است
من که میگویم در این بازار از هر سو زیان
هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است
نخ به پای بادبادکهای کمطاقت مبند
زندگی را هرچه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل_نظری
📕وجود/ #بادبادک
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هیچ کس نیست به جز آینه صادق با من
نیست در آینه آن عاشق سابق با من
سهم پیمانهء دیوانه و فرزانه یکی ست
بگذر از مسئلهء عاقل و عاشق با من
دشمنان تشنهء خون من و من تشنهء مرگ
زهر شیرین من! ای یار منافق با من!
تا کنون هیچ نسیمی نوزیده ست به لطف
بعد از این هم نوزد باد موافق با من
باش تا با نظر بخت مطابق باشم
گر چه یک عمر نبوده ست مطابق با من
#فاضل_نظری
#اقلیت
#بی_من
شعر و غزل
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گرچه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم
عشق اگر حق است، این حق تا ابد بر گردنم
تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی
پیله ای پیچیده از غم های عالم بر تنم
بر سر این سرو، آخر برف هم منت گذاشت
دست زیر شانه ام مگذار! باید بشکنم
من که عمری دل برای دوستان سوزانده ام
حال باید دل بسوزاند برایم دشمنم
گرچه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال
بوی گیسوی تو را می جویم از پیراهنم
عاشقی با گریه سر بر شانه یاری گذاشت
از تو می پرسم بگو ای عشق! آیا این منم؟
#پروانگی
#کتاب
#فاضل_نظری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه می گیرد
از این بی آبرویی نام ما آوازه می گیرد
من از خوش باوری در پیله ی خود فکر می کردم
خدا دارد فقط صبر مرا اندازه می گیرد
به روی ما به شرط بندگی در می گشاید عشق
عجب داروغه ای! باج سر دروازه می گیرد
چرا ای مرگ می خندی؟ نه می خوانی، نه می بندی!
کتابی را که از خون جگر شیرازه می گیرد
ملال آورتر از تکرار رنجی نیست در عالم
نخستین روز خلقت غنچه را خمیازه می گیرد
#فاضل_نظری
#ضد
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7